نويسندگان و شاعران ما توهم بزرگپنداری دارند
خبرگزاری دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
عبدالعلی دستغيب گفت: آثاری که از ادبيات ما ترجمه شده، جذابيت زيادی برای غربیها ندارد و به همين دليل با استقبال چندانی مواجه نمیشود.
اين منتقد و مترجم در ادامه گفتوگو با خبرنگار بخش ادب خبرگزاری دانشجويان ايران (ايسنا)، تصريح کرد: جهانی شدن ادبيات محلی، شرايطی دارد. بعضی چيزهاست که کشورهای پيشرفته بحث و گفتوگوی زيادی درباره آن داشتهاند و چون خود بهترين نوعش را دارند، وقتی ديگران آن را مینويسند، ديگر برایشان جاذبهای ندارد.
وی آداب و رسوم و فرهنگ کشورها را موضوعی مورد توجه کشورهای ديگر دانست و توضيح داد: برای يک خارجی رمان "اميرارسلان" میتواند جالب باشد، ولی رمانی مثل "سمفونی مردگان"، نه، چرا که با خواندن آن چيز تازهای دستگيرش نمیشود. داستانهای ما بيشتر اقتباس از کارهای خارجی است و به اين دليل چندان با استقبال مواجه نمیشود.
وی همچنين با اشاره به ضعف وقايع داستانی و سبک آنها، اين موضوع را از ديگر دلايل مورد توجه نگرفتن ادبيات ما در خارج از کشور ذکر کرد و گفت: نويسندگان و شاعران ما توهم بزرگپنداری دارند و فکر میکنند که اگر کتابشان ترجمه شود، حتما مورد توجه خواهد بود، در حالی که میبينيم آثار آنها وقتی ترجمه میشود، بعد از چند سال فراموش میشود.
دستغيب با اشاره به ترجمه شعرهای حافظ، مولوی، خيام و …، رمز موفقيت اين شعرها را در ترجمه، دارا بودن چيزی نوعا ايرانی دانست و متذکر شد: شعرهای اين شاعران با آنکه هزارسالهاند، اما همچنان در دنيا خوانده میشوند، چرا که چيزی نوعا ايرانی در آنها وجود دارد، همانطور که در داستانهای روسی چيزی است که آنها را برای ديگران جالب میکند. در اين شعرها هم چيزی وجود دارد که مورد توجه خارجیها قرار میگيرد.
او در عين حال معتقد است که زبان فارسی و مهجور بودن آن نمیتواند دليلی موجه برای استقبال نشدن از ترجمهها و جهانی نشدن ادبيات ما باشد.
وی در اين زمينه گفت: زبان فارسی زبانی فوقالعاده قوی و نيرومند و از نظر ظرفيت بسيار بالاست. اين زبان، زبانی ترکيبی، و به اين دليل قوی است، اما اگر در دنيا مطرح نشده، به دليل سياسی و زبانی است. از نظر سياسی به اين دليل که ما قطب اقتصادی جهان نيستم، اگر زبان انگليسی تفوق يافته، ابتدا به دليل سياسی بوده و بعدها تفوق اجتماعی و ادبی يافته است. زبان فارسی با آنکه استعداد بيان همه مطلبی را دارد، اما به دليل سياسی مهجور مانده است و ديگر عامل زبانی است، به اين معنا که کسانی که به اين زبان صحبت میکنند، برای بالا بردن ظرفيت آن تلاشی نمیکنند. درواقع ما بيشتر مصرفکنندهايم و کسی دلش به حال زبان فارسی نمیسوزد.