دوشنبه 15 خرداد 1385

عبدالعلی دستغيب در گفتگو با مهر: محافل ادبی در ايران بر مبنای انديشه خودی و غيرخودی تشکيل می شوند

از آن جايی که کار روزنامه ها و خبرگزاری ها يوميه است ، طبعا نويسنده ای که در آنجا نقد می نويسد ، به دليل سرعت کار ، دقت و صحت و عمق لازم را فدای سرعت می کند.
عبدالعلی دستغب در گفتگو با خبرنگار فرهنگ و ادب مهر، ضمن بيان اين مطلب افزود: با اين وجود، پاره ای نقدها که در مطبوعات روزانه به چشم می خورد قابل توجه و تحسين برانگيز است و حکايت از آن دارد که منتقدان ما به طور جدی نقد را دنبال می کنند.

وی به مجلات تخصصی ادبی اشاره کرد و گفت: در نشرياتی نيز که ادواری و تخصصی به چاپ می رسند نقدهای خوبی می بينيم که در بخش داستان کوتاه می توان به صفدر تقی زاده اشاره کرد. اين نشريات همچون کارنامه، عصر پنج شنبه، زنده رود و ... مقالات و نقدهای کاربردی و سازنده ای را منتشر می کنند. ضمن اين که امروز تنها در حوزه نقد ادبی رشد نداشته ايم و اگر به نقدهای سياسی و ايدئولوژيک و اجتماعی موجود نيز توجه کنيم، بر اين نکته که صاحب نقد و منتقدان تاثيرگذاری هستيم، صحه می گذاريم.

اين منتقد ادبی در نقد جريان های نقدنويسی اضافه کرد: وجود فراکسيون و بخش ها و نحله های مختلف، تنها در ايران يافت نمی شود. اين امر کاملا بديهی است. زمانی منتقدی می خواهد از ورای نقد به ارتقای جامعه دست يابد و منتقدی ديگر هنر را تنها به خاطر هنر و از اين زاويه نقد می کند. پس دسته اول، بازتاب دهنده اجتماع و دسته دوم بر هنر متمرکز می شود. تخاصم و رودررويی آنها با يکديگر نيز طبيعی به نظر می رسد.

دستغيب ادامه داد: ارسطو و افلاطون با وجودی که هم عصر بوده اند انتقادهای شديداللحنی نسبت به يکديگر داشته اند. در واقع در تاريخ نقد، هم تعاون وجود داشته و هم تخاصم. اما آن سنخ محفل گرايی که در قديم در ايران وجود داشته ، امروز بسيار تشديد شده است تا جايی که حتی بعضا می خواهيم صورت مساله را نيز پاک کنيم. يعنی اگر از شعر سهراب سپهری بدمان می آيد، خود او را منکر می شويم؛ در حالی که اثر او را بايد شعر تلقی کنيم و مخالفت خود را با محتوا و فرم و ... شعر سهراب بروز دهيم.

وی افزود: به عنوان نمونه دکتر شفيعی کدکنی اوزان شعر سپهری را نوعی بحر طويل تشخيص داده که به صورت پشت سر هم و خودکار آمده است يا کسی ديگر در نقد خود، تقارن را محور شعر سهراب قلمداد کرده است. اگر نقد و مخالفت در اين مرحله باشد سازنده است اما متاسفانه در ايران ، محافل بر مبنای انديشه خودی و غيرخودی تشکيل می شوند. به طور مثال، همين که ببينند صادق هدايت يا احمد محمود يا فلان نويسنده يا شاعر سازگار با انديشه آنها نيست، حتی نام آنها را هم بايکوت می کنند.

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

اين منتقد ادبی به غالب بودن نقد ايدئولوژيک بر نقد ادبی در محافل ادبی و روشنفکری کشور اشاره کرد و گفت: اين افراط در محافل روشنفکری ما نيز به چشم می خورد در حالی که ناقد اگر بخواهد اثری را نقد کند بايد تنها به کتاب توجه کند. آن شکل بررسی و داوری کردن ناشی از عارضه ای فرهنگی است که به انکار ادبيات منجر می شود.

وی در تشريح اين عارضه فرهنگی تاکيد کرد: هر فردی که خودش را در معرض آسيب ببيند ناچار به دنيای خودش پناه می برد و به حالتی بيمارگونه می رسد که از تماس با هر نا آشنايی ناراحت می شود. مثل آموزه دوران کودکی ما می ماند که خانواده به ما می گفت از دست دادن با فلان گرايش ها و فلان مذهب ها بپرهيزيد. اين عارضه ای اجتماعی است که رفع آن برنامه ای درازمدت را می طلبد.

عبدالعلی دستغيب در پايان تصريح کرد: روشنفکران ما غالبا برخوردهای سياسی و ايدئولوژيک را سرلوحه کار خود قرار می دهند. اصل در نزديک کردن افق ها و نگاه هاست. البته مساوی و منطبق شدن ديدگاه ها هيچ گاه ميسر نيست و ايده آل هم نيست اما همين که حاضر شويم از لحاظ درونی، اثر را با ملاحظات خودش بسنجيم گامی بزرگ برداشته ايم.

دنبالک:
http://mag.gooya.ws/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/30301

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'عبدالعلی دستغيب در گفتگو با مهر: محافل ادبی در ايران بر مبنای انديشه خودی و غيرخودی تشکيل می شوند' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016