خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و هنر - تئاتر
داريوش مهرجويي، لوح سپاس سفارت نروژ و ستاد برگزاري همايش بزرگداشت هنريك ايبسن، را به دليل ساخت فيلم « سارا» بر اساس نمايشنامه « خانه عروسك» دريافت كرد.
به گزارش خبرنگار هنري ايسنا، در مراسمي كه عصر ديروز در تالار ناصري خانه هنرمندان ايران برگزار شد، ابتدا فيلم « سارا» به نمايش گذاشته شد و پس از آن داريوش مهرجويي درباره اقتباس فيلمنامه «سارا» از نمايشنامه « خانه عروسك» هنريك ايبسن، نمايشنامهنويس نروژي سخن گفت و در پايان نيز لوح سپاس سفارت نروژ به مهرجويي اهدا شد.
مهرجويي با تقدير از برگزاري اين همايش گفت:در اين همايش برنامههاي بسيار خوبي طراحي شده و ميدانم روح ايبسن به اين خاطر خيلي خوشحال خواهد شد شايد در كمتر كشوري چنين بزرگداشتي براي او برگزار شود.
مهرجويي ساخت فيلم «سارا» را كاري بسيار گستاخانه دانست و گفت: تصوير يك زن طغيانگر در جامعه سنتي و مردسالارانه ما كار بسيار دشواري بود و هنگام ساخت اين فيلم تصور ميكردم «سارا» هم گرفتار سرنوشت «بانو» شود و مدتها اجازه اكران نداشته باشد.
وي اضافه كرد: مساله زن ونقش او در ايران به ويژه پس از انقلاب از جمله دغدغههاي جدي من بود كه نتيجه آن ساخت فيلم « بانو» بود، فيلمي كه به دلايلي آن سالها، نه سال اسير شد و بعد از اين همه مدت اجازه اكران پيدا كرد.
وي با اظهارتاسف از شكست فيلم « بانو» گفت: بعد از ساخت آن فيلم تصميم گرفتم روي مسئله زن متمركز شوم و از آنجا كه با نمايشنامههاي ايبسن به خوبي آشنايي داشتم، فيلم « سارا» را با برداشتي آزاد از «خانه عروسك» ساختم.
مهرجويي طغيان شخصيت «سارا» را بسيار دشوارتر از طغيان «نورا» شخصيت زن نمايشنامه « خانه عروسك» توصيف كرد و گفت:جامعه آن زمان ما در مقايسه با اروپاي قرن 19 بارها سنتيتر بود و به همين دليل عصيان « سارا» درنظام مرد سالارانه ايراني بسيارعميقتر است بويژه اينكه در پايان فيلم سارا برخلاف نورا فرزندش را هم همراه خود ميبرد و اين نشان ميأهد او به دنبال يك زندگي بيقيد و بند نيست.
اين كارگردان سينما در ادامه درباره نگاه سينمايي خود به نمايشنامه «خانه عروسك» معتقد بود:ميخواستم «سارا» سينمايي باشد و نه تئاتري چرا كه وقتي در سينما كار ميكنيم بايد از ظرفيتهاي اين مديوم بهره ببريم ضمن اينكه ميخواستم موضوع و چگونگي فيلم براي مخاطب ايراني قابل درك و فهم باشد و تماشاگر آن را از آن خود بداند.
وي درباره تفاوت «سارا» با «ليلا» در ادامه تصريح كرد: شخصيتهاي زن فيلمهاي من با هم متفاوت هستند، صورتها در « بانو»، «پري»،
« بماني»، « سارا» و « ليلا» متفاوت است چرا كه در هر فيلم از يك زاويه متفاوت به موقعيت زن نگريستهام.
وي ادامه داد: فيلم « ليلا» قدرت زن را نشان ميدهد كه عليرغم سنتي نبودنش به خاطر عشق به همسرش، شرايط دشوار خود را تحمل ميكند و گويا او محكوم به سرنوشت دردناكي شده است.
advertisement@gooya.com |
|
اين كارگردان خودآگاهي «سارا» را معجزه پاياني اين فيلم دانست و گفت: در پايان فيلم «حسام»، شكوه و جلال خود را از دست ميدهد و التماس او بسيار ترحمانگيز است. اما سارا كه به اين خودآگاهي دست يافته قدرت آن را دارد كه او را ترك كند.
وي در پاسخ به پرسش يكي از حاضران مبني بر ميزان علاقهاش به شخصيتهاي اين فيلم گفت: سارا را بسيار بيشتر از حسام دوست دارم. حسام بسيار زخمت و خشن است و هميشه درگير مسايل قانوني و سنتي است و حتي مهربانيهايش بسيار ظاهري است به همين دليل اصلا او را دوست ندارم و حتي سرگشتي گشتاسب در مقايسه با حسام بسيار دلچسبتر است.
كارگردان فيلم « گاو» در پايان اين نشست تصريح كرد: جامعه امروزي ما به دليل رشد مدرنيته است و ديگر تفاوت چنداني با كشورهاي اروپايي ندارد. زنان ما در جامعه حضور بسيار موفقي دارند كه نشانگر پيشرفت ماست بنابراين « سارا»در جامعه امروز ما ديگر پديده غريبي نيست.