جمعه 16 دي 1384

نجف دريابندري و منيرو رواني‌پور از نويسندگان جنوبي و خليج فارس گفتند، ايسنا

"مسوول جامعه و مردمي هستيم كه نبايد گرسنگي بكشند"


خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات


منيرو رواني‌پور گفت: انساني كه به‌شكلي از مدرنيسم دور افتاده يا از ابزار آن استفاده ناجور كرده و تنها مانده است، به‌وسيله روياها و تخيلاتش به مبارزه با سختي‌ها، مشكلات و ناكامي‌ها مي‌رود.

به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اين داستان‌نويس كه عصر چهارشنبه در نشست انجمن محيط زيست خليج فارس و درياي عمان درباره خليج‌فارس در ادبيات ايران سخن مي‌گفت، افزود: ‌در زمان‌هاي دور مردم جنوب معتقد بودند توفان‌ها و گرد و غبارهايي كه معمولا از سمت عربستان مي‌آمد «نفس شوم بوسلمه» است. با خود فكر مي‌كنم ما در تهران طوري زندگي مي‌كنيم و از ابزار مدرنيته مدد مي‌گيريم كه باعث شديم شيطان خشكي‌ها يا نفس بوسلمه درختان را از بين ببرد و آلودگي ايجاد كند و هيچ‌كدام نتوانيم نفس بكشيم. با كمك تخيلم مي‌گويم اگر فرشته‌هاي روي شانه‌هاي ما برگردند و در اين شهر نفس بكشند، شايد هوا خوب شود و كمي راحت شويم.

او افزود: به‌عنوان انساني كه مدت زيادي در حوزه خليج فارس زندگي كرده‌ام، تخيل خاص خود را دارم؛ البته تمام آدم‌ها تخيل خاص خود را دارند؛ ولي بعد جادويي دادن به مسائل، خاص انسان تنهاست و يا انساني كه مددكاري ندارد و راه به جايي نمي‌برد. در برابر شرارت كابوس‌گونه‌ي واقعيت است كه واقعيت‌گويي ساخته مي‌شود و واقعيت انسان بومي، باورها و افسانه‌هايش را مي‌سازد و داستان‌نويس آن‌ها را به‌صورت ادبيات مكتوب درمي‌آورد.

رواني‌پور گفت: يكي از اتهامات واردشده به من، تقليد از ادبيات آمريكايي است؛ در صورتي‌كه فضاي من خاص ايراني است و اصلا رئاليسم جادويي از روز تخيل انسان‌ها شكل گرفته است و در جهنم دانته، تراژدي‌هاي يونان و بخش اغلب داستان‌هاي هزار و يك شب نيز ديده مي‌شود.

اين داستان‌نويس گفت: اگر انسان بومي، يك ماهي‌گير يا يك خرماچين، به‌خاطر تنهايي و مشكلات به باورها و ذهنيت خود متوسل مي‌شود، نويسنده آگاهانه بعد جادويي به بحث خود مي‌دهد و درواقع همان‌گونه كه براي نويسنده، ادبيات پناه‌گاه است، براي انسان بومي افسانه‌ها پناه مي‌شوند و وضعيت اقليمي هر كجا بر روي هنرمندان آن خطه تاثير مستقيم دارد.

وي افزود: تاثير مكان، فضا و فرهنگ نه تنها در ادبيات عاميانه و مكتوب جنوب، بلكه در عزاداري‌ها، طايف‌خواني و خيام‌خواني‌ها نيز مشاهده مي‌شود. در اين مراسم، محيط القا مي‌شود؛ در طايف‌خواني با دل كوير روبه‌رو مي‌شويد يا روي يك قايق بر سطح آرام دريا شناوريد و در خيام‌خواني تصور دقيقي از حجاز كه عده‌اي بر آن سوارند و درگير توفان شده‌اند، به‌دست مي‌آيد و اين رسم‌ها و باورهاي اقليمي روي تمام غم‌ها و شادي‌هاي مردم جنوب اثر گذاشته است.

رواني‌پور در ادامه گفت: در عزاداري‌هاي جنوب تك‌تك حركات معنا داشت؛ حركت دست‌ها، حركت دست ماهي‌گيران و حركات پا، حركات پاي جاشوهاي رقصان بود و در اين مراسم لحظه به لحظه به آب انداختن قايق را مي‌ديدي و وقتي مرثيه‌خوان ادا مي‌كرد «الله واحد» كاملا روي آبي دريا بودي. ولي حالا همه‌ چيز يك‌سان شده؛ نمي‌دانم مگر مي‌شود يك باغچه را تماما گلايول كاشت؟

وي گفت: ساليان سال پيش از اين، براي مردم جنوب سونامي بزرگي پيش آمده است و روزگاري با اين مشكل دست و پنجه نرم كرده‌اند و هيولاي بوسلمه را براي خود ساخته‌اند.

او افزود: افراد زيادي در ادبيات جنوب فعاليت داشته‌اند؛ مثل نجف دريابندي، صادق چوبك، منوچهر آتشي، محمدرضا صفدري، احمد آرام، ناهيد حجازي، ايرج صغيري و خيلي‌هاي ديگر كه كار مي‌كنند و جا داشت كه فرصتي داشتم و به‌صورت منجسم فهرست آنان را مي‌نوشتم و به‌خاطر اين‌كه باعث شدند من و تخيلاتم زنده بمانيم، از آن‌ها تشكر كنم.

وي درباره برقع يا گرگه - نقاب زنان جنوبي - گفت كه تنها كاربرد حجاب نداشته و زنان را از آفتاب محفاظت مي‌كرده و همچنين نوعي از آن بعد از آمدن سربازان پرتغالي استفاده مي‌شده كه زن‌ها را از دور به شكل يك مرد نشان مي‌داده است.

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

به گزارش خبرنگار ايسنا، رواني‌پور كه در محل خانه‌ي هنرمندان ايران سخن مي‌گفت، ادامه داد: دريا در زندگي مردم جنوب تا آن‌جايي موثر است كه به آن درگاه مي‌گويند، چون آستانه زندگي و وسيله معاش آن‌هاست و به آبي دريا مثل نور چراغ قسم مي‌خورند.

وي گفت: ادبيات، زبان و فرهنگ تاريخ را حفظ مي‌كند و ادبيات هر خطه‌اي كه نوشته شود داشته‌هاي آن‌جا را حفظ مي‌كند. ما به‌عنوان شاهدان زمان خود نبايد سر بر هيچ درگاهي بگذاريم، چون مسوول جامعه و مردمي كه نبايد گرسنگي بكشند، هستيم.

او در انتها افزود: اي كاش هوا خوب بود تا من داستانم را مي‌نوشتم و به روياهايم متوسل نمي‌شدم.

همچنين از نجف دريابندري به‌خاطر حمايتش از كتاب «اهل غرق» تشكر كرد و قسمت‌هايي از اين كتاب را خواند.

در اين نشست نجف دريابندري نيز به ياد كردن مردم عرب از خليج ‌فارس به‌عنوان خليج عربي اشاره كرد و گفت: هر چند اين خليج بين ما مشترك است، اما از قضاي روزگار، از ابتدا خليج‌ فارس نام داشته و نبايد براي اين مساله اهميت زيادي قايل شويم؛ خليج براي ما هميشه خليج فارس است.

وي كه به‌رغم كسالت جسمي در مراسم حضور يافته بود، افزود: توجه واقعي به خليج فارس از دوران صفويه آغاز مي‌شود و نام‌گذاري بندرها شاهد آن است؛ مثلا بندرعباس به نام شاه عباس صفوي است كه در آن زمان رفت و آمد در خليج فارس اهميت داشته است.

دنبالک:
http://mag.gooya.ws/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/28262

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'نجف دريابندري و منيرو رواني‌پور از نويسندگان جنوبي و خليج فارس گفتند، ايسنا' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016