گردهمايى ماهانه جمع مشورتى كانون نويسندگان ايران كه قرار بود روز سه شنبه ۲۸ تير در رستورانى در تهران انجام گيرد، به دليل دستور ماموران امنيتى به مدير اين محل داير برعدم پذيرش اهل قلم، انجام نشد. كانون در اطلاعيه اى كه به مناسبت مراسم سالروز مرگ احمد شاملو منتشر كرده، در اعتراض به اين اقدام ، به طرح اين پرسش پرداخته كه آيا آنان كه حتى يك گردهمايى علنـى اهل قلم را تحمل نميكنند، سرانجام روزى خواهند فهميد كه فرهنگ و انديشه را نمى توان با شيوه هاى غير فرهنگى و سركوبگرانه به زنجير كشيد؟
سيد على صالحى، شاعر و عضو كانون نويسندگان ايران در مصاحبه با ” دويچه وله” به پرسش هاى جارى در اين زمينه پاسخ داد.
مصاحبه : مهیندخت مصباح
دویچه وله: آقای صالحی، شما آنروز که مانع برگزاری جلسه ی مجمع عمومی کل نویسندگان شدند، آنجا حضور داشتید؟
سيد على صالحی: بله، ما سه شنبه ۲۸ تیرماه، ساعت پنج طبق قراری که با اعضای کانون نویسندگان و جمع مشورتی داشتیم آماده بودیم که نشست خودمان را به انجام برسانیم در رستوران هزاردستان. ۴۰ دقیقه پیش از شروع این نشست مسئولین امور امنیتی جمهوری اسلامی طی تماسی با مدیریت آن رستوران خواستند که از نشست دوستان کانون نویسندگان ایران ممانعت بعمل بیاید. همانطور که حدود یکماه پیش از این نیز، جمع ما را در هتل نادری راه ندادند بازهم. در واقع مسئولین این حوزه مایل نیستند که اهل قلم مستقل، اهل قلمی که خواهان خزیدن در زیر سایه ی قدرت نیست حق ندارند در جایی جمع شوند. از سویی ادعا هست در این کشور که آزادی قلم و بیان هست، ولی از سوی دیگر می بینیم که از تجمع چند نویسنده و شاعر جلوگیری می کنند و من واقعا متاسفم برای کسانی که دچار چنین توهمی هستند و فکر می کنند که مجموعه ی معضلات و بحرانها به قلم ما برمی گردد.
دویچه وله: هيچ توضيحى داده نشد كه دليل اين ممانعت چيست؟
سيد على صالحی: هیچ توضیح قانونی و یا توجیه اجتماعی و مدنی نه در ایران، درهیچ گوشه از این سیاره وجود ندارد. زیرا اهل قلم به اعتقاد من بیرقهای آزادی یک ملت و یک جامعه هستند. هرجا که این گروه دچار چنین فشارهای ايذایی می شود، یقینا در آن جامعه هیچ نشانی از دمکراسی و آزادی نیست. به ما هیچ پاسخی ندادند، فقط مستقیما با مدیریت رستوران تماس گرفتند و گفتند بدانید که اینجا تعطیل است. ما برگشتيم. ما هم اهل قلم هستیم و نمی خواهیم مزاحمت شغلی برای کسی ایجاد کنیم.
دویچه وله: آقای صالحی، آیا اصولا برای برگزاری اینگونه جلسات شما مجوز احتیاج دارید؟ قبلا باید اطلاع بدهید؟
سيد على صالحی: اگر ما مکان مشخص و خصوصی از خودمان داشته باشیم، بهیچوجه نیازی به گرفتن مجوز نیست. چرا که نوشتن نیاز به مجوز ندارد، خلاقیت نیاز به اجازه ندارد. بويژه اگر این اجازه، اجازه ی سیاسی یا حتا اجتماعی باشد.مسئله ی خلاقیت یک بازتاب کاملا فردی و درونی ست و مجموعه ی آنهم مجموعه ای درونی تلقی می شود. اما، از آنجایی که در ایران قوانینی رایج است با این معنا که اگر می خواهید جایی چندنفر تجمع داشته باشند ابتدا باید اجازه بگیرید از وزارت ارشاد، بويژه همین در سيطره فرهنگ و قلم .اما از آنجایی که ما جای مشخص نداریم و از امکانات مالی برخوردار نیستیم و محلى وجود ندارد بصورت شخصی که حدود ۸۰ ـ ۷۰ نفر از جمع مشورتی ساکن تهران را بتوانیم در آنجا جا بدهیم، اجبارا به سالن رستورانها مراجعه می کنیم. آنها هم با کمال میل می پذیرند. چون در این جامعه تا بوده اهل قلم مستقل و شریف مورد احترام مردم بوده اند، ولی بازمی بینیم میآیند و با مسئول آن مکان برخورد می کنند. طبیعی ست مسئول آن رستوران بخاطر حفظ موقعیت تجاری خودش مجبور است کوتاه بیاید و ما را راه ندهد.
دویچه وله: واكنش اعضاى كانون در اين فاصله چه بوده است؟
سيد على صالحی: کانون نویسندگان ایران حزب نیست كه بتواند در برابر کنش های رفتاری و عملی نظام حاکم بر ایران بازتابهای عملی داشته باشد. ما فقط یک صنف فرهنگی هستیم که از طريق صنف خود ميتوانيم فریاد و صدا و اعتراض خود را به گوش مردم ایران و جهان برسانیم. از این حیث، بجز صدور یک اطلاعیه کار دیگری از دست ما برنمی آید. کار ما قلم است و در واقع در این جامعه کار دیگری هم نمی توان کرد. یا زندان جای ماست و یا همین اعتراضات در حد اطلاعیه دادن.
دویچه وله: آيا برای سالگرد درگذشت احمد شاملو تدارک ويژه ای دیده شده است؟ آيا امکان دارد این مراسم تحت تاثير رفتار اخیر با کانون قرار بگیرد؟
سيد على صالحی: طی همین یکی دوماه گذشته ما مراسم محدودی داشتیم برای داستان نویس بزرگ معاصر، هوشنگ گلشیری که یکی از فعالین برجسته ی کانون نویسندگان و از احیاگران کانون نویسندگان در سومین دوره ی حیات خودش بود. تعدادی از علاقمندان به گلشیری و اعضای کانون نویسندگان بر سر مزار هوشنگ گرد آمدیم و دوستان صحبت های کوتاهی در مورد زندگى و سير تفكر داستان نويسى او داشتند. تنی چند از دوستان، از جمله خود من، شعر خواندیم و مشکلی پیش نیامد. البته مراسم بگونه ای بود که ما نمی توانستیم از همه ی امکانات، از جمله حتا بلندگو استفاده کنیم. برای احمد شاملو هم، طبق همان سنوات گذشته مراسم برگزار خواهد شد. برمزار احمد شاملو گرد خواهیم آمد، دیدار خواهیم داشت، صحبت هایی هم خواهد بود، بلکه هم بتوانیم شعری بخوانیم. بیش از این فکر نمی کنم. اگر ما بخواهیم از حد مجاز این قضیه عبور بکنیم، یقینا با ما برخورد خواهد شد.
دویچه وله: آقای صالحی، فکر می کنید چه می شود در آینده، آیا شما خودتان را بعنوان یک نویسنده و شاعر برای دوران سختی آماده کرده اید؟
سيد على صالحی: من گمان می کنم، اگر دوسال نخست انقلاب را بعنوان یک دریچه ی کوچک برای تنفس آزادی طی این ۳۰۰۰ سال در نظر بگیریم بقیه ی این سالها، یعنی قریب به یکربع قرن، ما همواره خودمان را آماده تحمل تازيانه كرده ايم. ما ماندیم که سخنگوی فرهنگی مردم خودمان باشیم. سخن من به این معنا نیست که عزیزان، تبعیدیان و مهاجرانی که رفته اند آنها نمایندگان این مردم نیستند. حداقل در حوزه ی شعر، داستان، کلمه و فرهنگ. نه!
حقیقت این است که ما پخته و سخته شده ایم در این سرزمین و پی این یکربع قرن. بهرصورت ما بحرانها و آستانه های بسیار تاریکی در تاریخ معاصر طی کرده ایم و یقینا آنقدر هم توانایی داریم، جسارت و خرد داریم که دیدید، روبروی زندان اوین ۱۵ روز رخ به رخ خورشید د ر گرما نشستیم تا ناصر زرافشان را توانستیم برای بهبود و معالجه ی کلیه هایش بیرون بیاوریم. گمان نمی کنم دیگر بالاتر از سیاهی رنگی باشد. یقینا هیچ قدرتی توانایی سرکوب قلم را نخواهد داشت. چون اگر قدرتهای حاکم بر جوامع بشری می توانستند برای حفظ بقای خودشان قلم و آزادی را سرکوب کنند همین الان نه شما می توانستید با من سخن بگویید و نه من با شما. به همین دلیل ما باور داریم که کانون نویسندگان نامیرا، پیگیر و زنده خواهد ماند و قلم همچنان راه خودش را بسوی آن افق نهایی، یعنی آزادی، طی خواهد کرد.
[براي رجوع به اصل مطلب و شنيدن مصاحبه در سايت دويچه وله اينجا را کليک کنيد]