سه شنبه 5 خرداد 1383

ميراث فرهنگي به فرمان ملوكانه خاندان هاشمي نجات خواهد يافت، از سلسله يادداشت هاي شيفته

"خنياگران بنوازند؛ معماران، عمارت شاهان مرمت كنند؛ آن كه براي خدمت گزاري آمده، وام بگيرد، همه چيز به مردمان وانهاده شود، باشد كه كار اين ملك و آنچه از پييشنيان مان به جا مانده به سامان رسد"

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

حسين مرعشي، از اقوام نسبي هاشمي رفسنجاني بهرماني، رييس سازمان تازه تاسيس ميراث فرهنگي و گردشگري، در بازديدهايش از موزه ها، كاخ-موزه ها، بناها و آثار تاريخي- فرهنگي كل كشور، احساس قدرتي از نوع قدرت شاهان كرده و وعده ها و فرمان هايي صادر كرده است كه تنها با فرامين شاهي قابل مقايسه است. او به اين ترتيب نوع تفكر خود درباره ميراث فرهنگي و نوع نگاهش به گردشگري را بدون ارايه بيانيه و قبل از انتشار دستورالعمل سازماني مشخص نموده است.
مصاحبه مفصل مرعشي با روزنامه وقايع اتفاقيه، پيش از آن بود كه مرعشي فرصت يافته باشد اتاق مديريت تازه اش را در خيابان زنجان ببيند و به استقرار در ساختمان تازه تري بيانديشد. مرعشي در آن گفت و گو چندان واضح به شرح انديشه ها و افكارش در زمينه ميراث و گردشگري و برنامه هاي آتي اش براي اداره اين دو سازمان ادغام شده نپرداخت. در آن مصاحبه، ديدگاه هاي اولين رييس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري درباره اين دو مقوله، كاملا روشن نشد، اما اين نكته براي خواننده مكشوف شد كه مرعشي به گردشگري بهاي فراوان مي دهد و در نظر دارد تا جايگاه ايران را در اين خصوص ارتقا دهد يا در اصل، ايران را به جايگاه اصلي اش در زمينه جذب گردشگر نزديك نمايد.
با افزايش حجم بازديدهاي رييس جديد سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري از حوزه هاي مرتبط با كار تازه اش، انديشه هاي اين مدير سياسي- فرهنگي در اين حوزه فرهنگي مشخص تر شد. مرعشي گرچه هنوز سياست هاي اجرايي مشخصي ارايه نكرده و هنوز مديران اجرايي اش را برنگزيده، اما در فراز صحبت ها و در خلال صدور فرمان هايش، به نكات ظريفي اشاره مي كند كه به برخي از انديشه هايش راه مي يابد.
مرعشي درست در زماني سكان مديريت سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري را در دست گرفت كه ميراث فرهنگي در برنامه هاي توسعه كشور جاي خود را گشوده بود و به يمن تلاش سيد محمد بهشتي، رييس سابق سازمان ميراث فرهنگي به بخشي از دغدغه بسياري از مديران اجرايي، برنامه ريزان مسايل شهري و اهالي مطبوعات بدل شده بود. مرعشي زماني به كشتي نيم استوار ميراث فرهنگي به عنوان ناخدا پا گذاشت كه دزدان هميشگي دريا، به ميراث فرهنگي، به عنوان يادگاري ارزشمند و قابل حفظ نگاه مي كنند. شايد تا چند سال پيش هم كمتر كسي تصور مي كرد كه استان داران شهرهاي دورافتاده و محروم، از ميراث فرهنگي به عنوان نماد توسعه و از لزوم توجه به آن به عنوان بخشي از برنامه ريزي هاي خود ياد كنند. مرعشي زماني پا به عرصه ميراث فرهنگي گذاشت كه كمتر كسي مي تواند اين مقوله را ناديده بگيرد. ميراث فرهنگي هم اكنون به بركت پافشاري هاي صبورانه بهشتي(با همه انتقاداتي كه به عملكرد او وارد است) جزئي از زندگي ايرانيان شده است.
هفته بزرگداشت ميراث فرهنگي مطابق هر سال از 28 ارديبشهت، در شهرها و مكان هاي ديدني مختلف آغاز به كار كرد. در اين هفته بر اساس سنتي ديرين، مجموعه اي از دستاوردهاي استاني و كشوري در موزه ها و مكان هاي تاريخي به نمايش درآمد؛ نمايشگاه هاي متنوعي از آثار باستان شناختي و مردم شناسي، در بخش هاي مختلف مرتبط با سازمان ميراث فرهنگي سابق، در معرض ديد عموم قرار گرفت؛ موزه هاي تازه افتتاح شد؛ پرده از كارهاي مرمتي برداشته شد و در نهايت برنامه هاي خاصي ويژه سال ميراث معنوي به اجرا درآمد. هفته ميراث فرهنگي در سال 1383مطابق سنت سال پيش، در يكي از شهرستان ها آغاز شد. كرمانشاه، اين بار ميزبان رييس سابق ميراث فرهنگي و رييس تازه ميراث فرهنگي و گردشگري بود.
مرعشي پس از انجام بازديدهايش از مجموعه هاي ديدني شهر كرمانشاه، در پايان روزي پر كار، در جمع مسئولين كشوري، استاني و محلي به نمايان ساختن برخي از ديدگاه هايش پرداخت. اهميت دادن به بخش خصوصي و سپردن امور به متخصصين غير دولتي، جزو مهمترين فرازهاي سخنراني مرعشي بود. او در پاسخ به خبرنگاران و در جمع خصوصي آن ها بر اين نكته تاكيد زيادي كرد كه فراخوان او از بخش خصوصي و علاقه مندان حقيقي و غير دولتي ميراث فرهنگي براي همكاري با سازمان جديد ميراث و گردشگري كاملا جدي است. او انتظار داشت تا خبرنگاران نه يك بار كه چند بار اين جمله را بنويسند و تاكيد كنند كه رييس اين سازمان تازه تاسيس، قصد دارد از همه ظرفيت هاي جامعه براي پيش برد اهدافش استفاده كند. زدن اين حرف پيش از دوره اي كه بهشتي كار خود را در ميراث آغاز كرده بود و حتي تا همين اواخر، اندكي شوخي به نظر مي رسيد. گرچه رييس پيشين سازمان ميراث فرهنگي هم درباره دستيابي به اين مهم چندان موفق نبوده است، اما آنچه آغاز شده، حركتي است كه شايد به همان هدفي برسد كه مشخص شده: "واگذاري امور اجرايي به مردم و ايفاي نقش بهينه نظارتي از سوي دولت." مرعشي معتقد است بايد مردم را به بازي گرفت و بهترين راه براي رسيدن به چنين مقصودي، حمايت از شركت هاي خصوصي است.
مرعشي آن قدر درباره بخش خصوصي و فعاليت اش در حوزه ميراث محكم صحبت مي كند تو گويي مدت هاست بازي در عرصه فرهنگي ميراث و گردشگري را در ذهن مرور كرده و مدت ها راجع به راه كارهاي اجرايي آن انديشيده است. اگر هم چنين نباشد، ذهن اقتصادي و حساب گرانه او چندان پويا هست كه در همين مدت كوتاه، راه هاي متعدد و قابل اجراي اقتصادي ديدن فعاليت هاي فرهنگي را به زبان بياورد. حسين مرعشي در پاسخ به خبرنگاري كه خود را مرمت گر معرفي كرد، گفت :"شما شركتي تاسيس كنيد، ما هم كارهايمان را به شما واگذار مي كنيم، براي تاسيس اين شركت و انجام كارهاي مقدماتي به شما وام هم مي دهيم." مرعشي همين وعده را در سطحي كلان تر و به گروهي متخصص تر و در جمعي بزرگ تر داد. او خطاب به مديران مجموعه تاريخي- فرهنگي گلستان، و هنگام بازديد از عمارت بادگير، از پرداخت وام به مرمت گران اين عمارت زيبا سخن گفت و درباره چرايي اين كار گفت:" تا آن ها با اين پول شركتي تاسيس كنند و فعاليت هاي مرمتي مان را به آن ها واگذار كنيم."
تفكر مرعشي درباره نوع برخورد اقتصادي با مقوله هاي فرهنگي كمي پرحرارت تر از آن چيزي است كه در خصوصي سازي خود را نشان دهد. او معتقد است هر فضاي فرهنگي و تاريخي بايد بتواند هزينه هاي خود را تامين كند و به درآمد زايي و سودآوري نزديك شود. او براي مجموعه ميراث فرهنگي و گردشگري تا دو دهه ديگر پيش بيني درآمدي معادل درآمد ايران از فروش نفت كرده است. چنين رويكرد بلند پروازانه اي، تنها با تغييرات بنيادين در بسياري از فعاليت هاي اين حوزه انجام پذير است. مرعشي نيز به قاعده بايد از لزوم ايجاد اين تغييرات آگاه باشد. او در ديدار از كاخ- موزه نياوران دستور داد تا دري را كه به پارك نياوران باز مي شود بگشايند "تا مردمان آسوده تردر اين مجموعه رفت و آمد كنند." در بازديد از سعد آباد نيز به اين صرافت افتاد تا كاخ – موزه ها، كه جذابيت هاي طبيعي هم دارند، روزانه بيست ساعت فعاليت كنند. البته اين همه، پس از آن است كه مديريت چنين مجموعه هايي به هيات امنا واگذار شد. مرعشي پيش بيني كرده است كه هر كاخ- موزه تهران، چند ميليارد تومان درآمد سالانه داشته باشد. مرعشي تنها به كلي گويي اكتفا نكرده است، او جزيياتي را هم كه مي تواند به جذب گردشگر و افزايش رضايتمندي بازديدكننده بيانجامد به مديران فعلي اش گوشزد كرده است. او هنگامي كه در يكي از روزهاي هفته ميراث فرهنگي، با همراهي معاون معرفي و آموزش سازمان ميراث فرهنگي و مدير كاخ – موزه گلستان ، در اين مجموعه قدم مي زد، پخش موسيقي زنده ايراني را در تمام مدتي كه كاخ براي بازديد عموم باز است، خواستار شد. شايد مرعشي همان چيزي را پسنديد كه هنگام بازديدش از مجموعه يا زمان گشت و گذارش در كرمانشاه از دهل و سرنا به گوش مي رسيد. شايد شاهان قاجاري نيز اين گونه با موسيقي پذيرايي مي شدند.
آيا مرعشي از محدوديت ها و كمبود ها و نارسايي هاي قانوني و حقوقي كشورش نا آگاه است؟ پيش بيني هاي او درباره درآمد حاصل از بخش گردشگري و ميراث، اگر بدون در نظر گرفتن محدوديت هاي اجرايي و ساختار تفكري بخش هايي از جامعه و نگاه آن بخش ها به گردشگر، به خصوص گردشگر خارجي صورت گرفته باشد، خام پروري و پخته سوزي است. آنچه تا كنون مانع ورود گردشگر و جذب درآمد بالاتر از اين ديگ بزرگ مي شده، تنها به ساختارهاي مديريتي سازمان هاي مرتبط مربوط نبوده است. يكي از موانع غير قابل انكار در اين زمينه وجود قوانين بازدارنده و محدوديت هاي فكري جامعه در اين خصوص است. افزايش ساعات بازديد از كاخ – موزه ها و موزه ها نيز به خودي خود به افزايش بازديد مردمي و در نهايت رشد درآمد اين مجموعه ها منجر نخواهد شد. بالا رفتن حجم رفت و آمد در اين فضاهاي تاريخي، بدون انديشيدن تمهيدي جدي در خصوص تامين امنيت، اطلاع رساني، و مراقبت از آثار موجود در اين فضاها، نه تنها مشكلي را حل نخواهد كرد كه باري بر بارهاي زمين مانده پيشين خواهد افزود. در روزهاي نخستين هفته ميراث فرهنگي وبا افزايش تعداد بازديد كننده در ساعات عادي روز، ميراث طبيعي مجموعه تاريخي-فرهنگي سعدآباد و بخشي از زيبايي هاي آن، يعني فضاي سبز رسيدگي شده اين محوطه، به طور نيمه كامل تخريب شد. چنين برنامه ريزي هاي بي برنامه اي، درد ميراث فرهنگي كم بنيه و گردشگري مريض جامعه ايراني را افزون مي كنند. پرداخت وام به مرمت گران نيز يا از خزينه خالي دولت وعده داده شده يا از جيب سوراخ ميراث فرهنگي و گردشگري. هم اكنون شركت هاي مختلفي در زمينه هاي مرتبط با ميراث فرهنگي مشغول به كارند كه هر يك به دليلي و اغلب به علت مشكلات مالي از كار دست كشيده اند. بخش ديگري از مسايلي كه اين شركت ها با آن دست به گريبانند، مسايل حقوقي، بي تدبيري هاي مديريتي و چشم و هم چشمي هايي است كه بي ضابطگي به آن ها دامن مي زند.
اما به نظر نمي رسد مرعشي با سابقه اش در كارهاي فرهنگي و بيشتر سياسي، بي اطلاع از قوانين دست و پاگير حكومتي و خزانه خالي و بدهكار دولت باشد. او اگر بيشتر از بسياري از دست اندركاران كنوني دو سازمان ادغام شده ميراث و گردشگري، نسبت به اين موضوعات و بسياري موضوعات ديگر مطلع نباشد، اطلاعات اش كمتر از آن ها نيست. پس فرضيه دوم مي تواند اتكاي مرعشي به نفوذ هاشمي رفسنجاني در دستگاه هاي اجرايي و نظام هاي اقتصادي پنهان و آشكار باشد. مرعشي در جمع مسئولين و خبرنگاران، نبايد بي گدار به آب زده باشد. او هر چه گفته، دانسته گفته و براي رسيدن به آن ها از كليه راه هاي موجود به خصوص رانت خواري (رانت فاميلي و حتي رانت اقتصادي) استفاده خواهد كرد. پس او براي وام دادن، قطعا شرايطي را در نظر داشته است. شايد هم بيشترين تاكيدش بر تشكيل شركت هاي خصوصي معنايي ديگر از آن چه در كلمات مي گنجيد داشته باشد. او به آناني كه چون خودش اقتصادي مي انديشند پيام داده است كه فرصتي ايجاد خواهد كرد تا هر متخصصي يا هر صاحب سرمايه اي بخت خود را در اين فضاي تازه بيازمايد. پس شايد وعده او براي پرداخت وام تنها از سر بازكردن يك سوال دست و پاگير بوده باشد. چندان دور از ذهن هم نخواهد بود اگر شركت هاي تازه و فراواني در عرصه هاي مختلف مربوط به ميراث فرهنگي و گردشگري راه اندازي شوند. شركت هايي كه جز چند مورد خاص، تعداد زيادي نخواهند ماند. آن موارد نيز رانت خواران سفره هاشمي و مرعشي خواهند بود. چنين پيش فرضي با همه شواهد مويدش، به خودي خود منفي و غير قابل پذيرش نيست. تنها ايراد چنين پيش آمدي، وارد شدن بخش هاي صرفا اقتصادي به مقوله هاي فرهنگي مهمي مانند ميراث فرهنگي است. از بين رفتن فضاي رقابتي علمي موجود( با همه كاستي ها و نواقصش) چندان قابل چشم پوشي نيست. عرصه ميراث فرهنگي حوزه ظريفي است كه گرچه درآمد زايي در آن امكان پذير است اما بدون توجه به ظرافت هايش به ناكجا آباد بي سرانجامي خواهد رسيد.
يكي ديگر از شايعاتي كه اين روزها پيرامون عملكرد مرعشي وجود دارد، تلاش او براي خارج كردن محترمانه بدنه كارشناسي و اجرايي پيشين از سازمان هاي مرتبط است. انداختن سنگ هاي بزرگ يا زدن حرف هاي غير قابل باور، درمرحله اول مي تواند مديران فعلي ميراث فرهنگي را به واكنش وادارد. اين واكنش هاي اغلب منفي راه را براي خروج آن ها از سازمان جديد ميراث فرهنگي و گردشگري باز مي كند. در مرحله بعد اجراي اين تعهدات غيرقابل باور، در صورت پذيرش از سوي مديران فعلي، بر گرده ناتوان آن ها خواهد افتاد. چنين سياستي با معطل گذاشتن ساختار اداري سازمان و عدم پذيرش استعفاي برخي از مديران و موكول كردن آن به هفته هاي آتي( احتمالا پس از روي كار آمدن رسمي مجلس هفتم) همخواني نسبي دارد. اما با جنين تفكري بايد با احتياط برخورد كرد. به هر حال مرعشي بيشتر سياستمدار است تا اهل فرهنگ و نمي توان تصور كرد بي گدار به آب زده باشد.

سيد محمد بهشتي
سيد محمد بهشتي

هر اندازه كه جمع بندي ديدگاه هاي نيمه پنهان حسين مرعشي، اولين رييس سازمان تازه تاسيس ميراث فرهنگي و گردشگري دشوار است، پيش بيني رفتار مدير پيشين ميراث فرهنگي، سيد محمد بهشتي، دشوار تر به نظر مي رسد. كسي كه در بحراني ترين شرايط كشور در حال جنگ ايران، سينماي اين كشور را به عنوان بك صنعت مطرح كرد و در يكي از تاريخي ترين سالهاي پس از جنگ(1376)، سكان داري مجموعه اي ناتوان از لحاظ اجرايي يعني ميراث فرهنگي را به عهده گرفت، ماندنش در شرايط فعلي در مجموعه تازه اي كه خود به اصرار ايجادش كرده، چندان به ذهن نمي گنجد. بهشتي كه همواره در كارهايش مديريت و ابتكار عمل را به دست داشته، بعيد است زير دست كسي باشد كه از حاصل پيگيري هاي او نشخوار مي كند. بهشتي تقريبا حق دارد سازمان تازه تاسيس ميراث فرهنگي و گردشگري را نتيجه تلاش هاي خودش بداند. حتي خط دهي به روزنامه ها و جهت دهي به اخبار درج شده در آنها نيز با مديريت او و توسط خبرگزاري ميراث فرهنگي انجام شد. رفتارهاي اين دو مدير، بهشتي و مرعشي، در هفته ميراث فرهنگي نيز تا حدودي به گمانه زني ها كمك مي كند. بهشتي در كرمانشاه همراه مرعشي بود اما هيچ گاه جز در صندلي هايشان كه اجبارا كنار يكديگر قرارداشت، با يكديگر ديده نشدند. موهاي زرد بهشتي كه از فاصله هاي دور قابل تشخيص است، لابلاي جمعتي گم مي شد كه مشتاقانه يا از سر اجبار پيرامون رييس جديد اين تشكيلات مي گشتند. تاسيس انجمني در حوزه فيلم و سينما و شركت بهشتي در مجامع سينمايي، گرچه مانند سال هاي پيش، مي تواند به دليل ارادت سينما گران به اين شخصيت فرهنگي باشد، اما نمي تواند دلايلي نيز براي محكم كردن جاي پاي بهشتي بعد از استعفا از سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري نباشد.
براي قضاوت درباره آينده سازمان تازه تاسيس ميراث فرهنگي و گردشگري فرصت زيادي باقي است، هر جند هر روز زمان بيشتري را براي حفظ آثار گذشتگان و جذب توريست بيشتر از دست مي دهيم. اما در صورت تغيير مديران و معاونان مجموعه هاي ميراث فرهنگي و ايران گردي و جهان گردي سابق، كه زمزمه هاي پنهان آن به گوش مي رسد و با بيرون آمدن بهشتي( با همه سوابق و تجربه هايش) از اين تشككيلات و با نوع نگاه مرعشي به اين حوزه كه البته هنوز به طور كامل شفاف نشده است، نمي توان آينده روشني را براي حوزه اداري و سازماني ميراث و گردشگري، در نظر گرفت؛ آينده اي كه در هاله اي از ابهام فروخواهد شد و مانند بسياري ديگر از آموخته ها و يادگارهاي گذشته، اين بار كليه داشته هايمان به يغماي بي توجهي و ناداني خواهد رفت. چنين مباد!

شيفته
shifte_mirass@hotmail.com

دنبالک:
http://mag.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/8133

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'ميراث فرهنگي به فرمان ملوكانه خاندان هاشمي نجات خواهد يافت، از سلسله يادداشت هاي شيفته' لينک داده اند.

http://biderang.eparizi.com/archives/week_2004_05_23.html#001796
به اين مرعشي عملگرا دقت کرده ايد ؟ .. بي شرف هم استعفا داد از نمايندگي ، هم از شرکت در انتخابات پرهيز کرد و هم همچنان خندان باقي ماند .. آخر سر ...
بي درنگ | شادي شاعرانه
May 26, 2004 04:06 PM

Copyright: gooya.com 2016