دوشنبه 1 خرداد 1385   صفحه اول | درباره ما | گویا


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

مرده ‌ها ی تهران محكوم شدند، صبا صدر، روزنامه سرمایه

متروك و تاريك با سنگ قبرهايي شكسته و گودال‌هايي آب گرفته; چهره‌اي است كه گورستان‌هاي قديمي ‌و متروك شهر از خود به جاي گذاشته‌اند. از بسياري از اين قبور به جز تكه سنگي شكسته و نشانه‌اي بالاي آن چيزي به جاي نمانده; زميني خاكي پر از خار و خاشاك و قبر‌هايي بي‌نشان، سنگ فرش سادهء قبرستان‌هاي قديمي‌شهر را تشكيل مي‌دهند. پيرمرد متولي قبرستان با اشتياق از آدم‌هايي كه زير اين خاك خوابيده‌اند، صحبت مي‌كند كه روزگاري داشته‌اند و حالا حتي سنگ قبري هم ندارند. روي يك تخته سنگ نوشته: «اين‌جا خانهء ابدي پهلوان محله....» بقيهء سنگ قبر شكسته و نام پهلوان پيدا نيست.

اين‌جا شهر از ياد رفته‌ها، گذشته‌ها و خاطرات غبار گرفته است; هويتي است كه سال‌ها زير خاك فراموشي به خاك رفته و حصار مردگي، چهره‌اش را از چشم هر بيننده‌اي پنهان كرده است.

گورستان‌هاي متروكه پايتخت كه روزي بخشي از حاشيهء محله‌ها بوده‌اند به دليل گسترش شهر و قرار گرفتن در مركزبافت‌هاي شهري به يكي از دغدغه‌هاي مديران و حتي شهروندان تبديل شده‌اند.

چنانچه شهردار تهران مي‌گويد: «سال‌هاست شهروندان شهر خواستار روشن‌شدن تكليف گورستان‌هاي متروكه هستند. اجازهء دفن‌ در گورستان‌ها داده ‌نمي‌شود و تبديل شدن اين مناطق به محلي براي اجتماع افراد ناباب با اعتراض‌هاي بسيار شهروندان تهراني رو‌به‌رو شده است. به خاطر شهروندان هم كه شده بايد هرچه سريع‌تر تكليف گورستان‌ها مشخص شود.»

البته شهرداري تهران دو سال پيش طرح ساماندهي گورستان‌هاي متروكه را درحالي در دستور كار خود قرار داد كه بر اساس آمار 140 گورستان متروكه با منع دفن مردگان در بخش‌هاي مختلف شهر وجود داشت.

در زمان شهردار قبلي طرح مطالعاتي به اتمام نرسيد، البته بعضي از مسوولان وقت شهرداري تهران مدعي بودند طرح مطالعاتي تا حدود زيادي پيش رفته; ولي با احتمال مخالفت اذهان عمومي ‌و صاحب‌نظران شهري با اين مطالعات، جزييات آن از سوي شهرداري اعلام نشد.

مديرعامل سازمان بهشت زهرا هم كه در دوران مديريت شهردار قبلي از بيان جزييات اين طرح خودداري مي‌كرد، وقتي در مديريت جديد شهر تهران در سمت خود ابقا شد، از مراحل پاياني طرح مطالعاتي خبر داد و دليل تاخيرهاي ايجاد شده در ارايهء طرح مطالعاتي را كلان بودن پروژه و اهميت ويژهء آن براي شهرداري عنوان كرد.

«دوران سرگرداني گورستان‌هاي تهران به‌سر آمده و از اين ‌پس گورستاني با فضاي خاكستري ميان محله‌هاي تهران ‌نمي‌ماند. گورستان‌هاي تهران ساماندهي شده و شهروندان تا چند ماه آينده با ارايه اين طرح به شوراي شهر و تصويب آن، از گرفتاري‌هاي اين فضاها راحت مي‌شوند.»

اين گفته‌هاي «محمود رضاييان» مديرعامل سازمان بهشت‌زهرا و مجري اين طرح است. وي كه در تمام اين چند سال حتي از بيان نام گروه مشاور طرح‌ خودداري مي‌كرد، هم‌اكنون در مورد جزييات اين پروژه مي‌گويد: «تغيير كاربري گورستان‌‌هاي قديمي‌ شهر تهران در دستور كار قرار دارد. مطالعات به پايان رسيده و براساس آن تعدادي از گورستان‌هاي متروكه با تغيير كاربري‌به فضاي سبز و پارك، بوستان و فضاهاي فرهنگي تبديل مي‌شوند تا شهروندان بتوانند از اين فضاهاي مرده شهري به نحو مطلوبي استفاده كنند.»

اما صاحب‌نظران شهري اين تصميم شهرداري را اقدامي‌ غيرعلمي ‌و كارشناسي مي‌دانند كه شهر را براي هميشه از سرمايه‌هايي نهفته محروم مي‌كند.

حسين حبيبي، مدير گروه معماري دانشكدهء هنرهاي زيبا برخلاف ايدهء مديران شهر، شهر را مزاحم گورستان مي‌داند: «گورستان‌ها در حاشيهء محله‌ها جزيي از كالبد و هويت مناطق مسكوني بوده‌اند كه بخشي از خاطرات جمعي زنده را در برداشته‌اند. اين عناصر نه تنها نبايد مزاحم محسوب شوند; بلكه بخشي ‌از شهر هستند كه‌ در صورت حذف آن‌ها تهران بخشي از هويت كالبدي، بصري و اجتماعي خود را از دست ‌مي‌دهد.»

گورستان‌ها مي‌توانند مانند گذشته جزيي از شهر باشند، اگرچه ساكنانش مرده‌اند; اما با داشتن قابليت‌هاي متفاوت تاريخي فرهنگي مي‌توانند شهروندان را به سوي خود جذب كنند و نه تنها معضل نباشند، بلكه به شهر هويت زنده‌اي ببخشند كه قابل مقايسه با كاربري فضاي سبز و چند خانهء فرهنگ نباشد.

تبديل كردن گورستان‌ها به فضاهايي كه هيچ تناسبي با كاربري گذشته ندارند، سبب مي‌شود بخش وسيعي از خاطرات شهر براي هميشه حذف شود.

چيذر، لويزان، مسگرآباد، خاوران، دولاب، سرچشمه‌ و... تنها يك نام بر تخته سنگي كهنه بر سر در يك گورستان نيستند. اين‌ها خاطره هستند و داستان‌هايي از افرادي كه در زير هر يك از اين تخته‌سنگ‌هاي ساده به خاك رفته‌اند.

حبيبي به نظريهء «خاطره شهري» اشاره مي‌كند: «يادمان باشد كه شهر با خاطره زنده است و خاطره هويتش را از اتفاق مي‌گيرد و اتفاق از شهروند منشا گرفته، پس بايد شهرونداني را كه زماني خاطره و هويت يك شهر را تشكيل داده‌اند، زنده كرد.»

به راستي مي‌توان مرده‌هاي شهر را دوباره به روزمرگي زندهء شهر برگرداند يا اين‌كه مرده‌هاي شهرمان محكومند تا مانند يك زباله به دور ريخته شوند و عناصر زنده‌اي مانند درخت جايگزينشان شوند؟

شايد جايگزين كردن فضاهاي سبز يا كاربري‌هاي فرهنگي مانند فرهنگسرا تنها راهي براي پاك كردن صورت مساله باشد. اقدام مديران شهر در سال‌هاي گذشته سبب شده تا گورستان‌ها از شهر فاصله بگيرند و تنها در روزهاي پايان هفته بخشي از شهروندان را به سوي خود جذب كنند.

اين درحالي است كه شهر مي‌تواند با آنها زندگي كند و با قرار گرفتن هر يك ازآنها در قلب بافت‌ها بخشي از داستان‌ها و چهره‌هاي گذشته را براي شهروندان زنده كند. گورستان‌ها مي‌توانند فعال شوند و اين تنها بستگي به نوع تلقي ما از اين فضاهاي شهري دارد.

امير منصوري، استاد معماري و عضو هيات علمي ‌دانشگاه تهران به نمونهء موفقي از اين گورستان‌ها اشاره مي‌كند و مي‌گويد: «امامزادهء طاهر كرج گورستاني قديمي ‌است كه مردم مي‌توانند ساعاتي از بعدازظهر پنج‌شنبه خود را در آن سپري كنند. ديدار با مردگان و استفاده از فضاي سبز اطراف امامزاده از متروك و خالي شدن اين فضا جلوگيري كرده و به نوعي نيازهاي معنوي و رواني شهروندان را تامين مي‌كند.»

به قول حبيبي «شهر 140 گورستان متروكه ندارد، 140 هويت روشن دارد كه بايد به چشم بيايند و احساس شوند. چرا مديران ما اين تفكر را از دست داده‌اند و مي‌خواهند حافظهء شهر را پاك كنند؟»

اما رضاييان بالا بودن تراكم بافت در اين مناطق را بهانه كرده و معتقد است: «مي‌توان با استفاده از فضاي هريك از اين گورستان‌ها كه سال‌ها اجازهء دفني در آنها داده نشده، بخشي از نيازهاي شهر را به فضاهاي باز شهري به ويژه فضاي سبز تامين كرد.»

او مي‌گويد: «بايد به شهر در يك قالب جامع نگاه كرد و هر يك از عناصر شهر را به عنوان عنصري مجزا در نظر نگرفت. زندگي ماشيني كنوني در تهران ايجاب مي‌كند از بعضي فضاها به خاطر مصالح شهري و جمعي بگذريم.»

نكتهء جالب اين‌جاست كه گويي مشاوران شهرداري تهران جزيي‌نگر شده‌اند و براي اين‌كه پرونده اين لكه‌هاي به اصطلاح بحراني را براي هميشه ببندند; روي شهر، هويت، خاطره و تاريخ به يكباره خط بطلان كشيده‌اند.

كاربري‌هاي يك گورستان

با آن‌كه براساس مسايل شرعي، تخريب گورستان‌ها پس از 30 سال مجاز است; اما همين گورستان‌ها مي‌توانند مردم را به سوي خود جذب كنند.تنها كافي است كه ياد بگيريم چگونه مدرن بودن را با تاريخ و كهنگي گره بزنيم.

ايمان ارجمندي، يكي از صاحب‌نظران مديريت‌ شهري است كه غالب نبودن اين تفكر در ميان مديران شهر را دليل اصلي ارايهء نظريه‌هايي مي‌داندكه در تمام كشورهاي دنيا منسوخ شده است.

او مي‌گويد: «مشكلات كنوني گورستان‌هاي متروكهء تهران به راحتي مي‌تواند رفع شود. در صورتي كه به جاي حذف اين مناطق امكانات و خدمات شهري افزايش يابد، هريك از اين گورستان‌ها مي‌توانند به قطب‌هايي براي جذب مردم تبديل شوند.»

اين طراح شهري دستيابي به اين اهداف را تنها در گرو نگاهي متفاوت به معضلات شهر مي‌داند كه به جاي پاك كردن صورت مساله به راه‌حلي براي آن مي‌انديشد.

ايجاد فضاهاي سبز در حاشيهء گورستان‌هاي تهران مي‌تواند فضاي مناسب‌تري را در اين مكان‌ها ايجاد كند. از سويي مي‌توان با تغيير معماري اين مناطق در كنار گورستان‌ها فضاهايي را براي حضور چند ساعتهء شهروندان ايجاد كرد تا بتوانند با استفاده از امكانات شهري و ويژهء اين مناطق چند ساعتي را در تودرتوهاي تاريخي شهر سپري كنند.

اگر با حفظ يادگار‌هاي سنتي و تاريخي اين مناطق، طرح‌هايي براي جذب شهروندان صورت گيرد، مي‌توان محيطي فرهنگي را ايجاد كرد كه علاوه بر جذب شهروندان به عنوان يكي از قطب‌هاي جذب گردشگران در سطح شهر مطرح باشد.

منصوري معتقد است: «ايجاد كاربري تجاري مانند مراكز عرضهء كالاهاي فرهنگي و مذهبي مي‌تواند در رونق گرفتن و احياي فضاي گورستان‌هاي قديمي ‌و متروك مؤثر باشد.»

شهرداري مي‌تواند به جاي تبديل اين مناطق به فرهنگسرا براي ايجاد كاربري‌هاي فرهنگي، با برپايي نمايشگاه‌هاي عكس با مضامين فرهنگي و تاريخي و حتي موزه در كنار اين گورستان‌ها فرهنگ را با گورستان پيوند دهد.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 




«اسكندر مختاري» مدير محور تاريخي فرهنگي تهران با تاكيد بر اين نكته كه هر فضاي رها شده‌اي بدون مشكل نيست، مي‌گويد: «امن كردن يك مكان به معناي تغيير كاربري و از بين بردن هويت قديمي ‌آن نيست بلكه بايد به گونه‌اي عمل كرد كه گورستان‌هاي متروكهء تاريخي دوباره احيا شده و با اجراي طرح‌هاي جديد سامان‌دهي به مراكزي فرهنگي و تاريخي تبديل شوند.»

فضاي ناهمگون شهري

نبود نگاه فرهنگي به اين گونه فضاها از سوي مديران شهري در سال‌هاي اخيرسبب شده بسياري از گورستان‌هاي تهران متروكه و در بسياري از موارد به زباله‌داني تبديل شوند.

ارجمندي معتقد است: «به خاطر نبود توجهي كافي به اين مناطق توسط مديران شهري زمينهء حضور افراد ناباب در گورستان‌هاي شهر ايجاد شده كه تنها دليل آن حذف شدن اين فضاها از چرخهء شهري است در صورتي كه اگر بتوان شهروندان را با گورستان‌هاي متروكه آشتي داد، به سرعت كالبد ساختاري و اجتماعي اين مناطق تغيير مي‌كند.»

البته سامان‌دهي اين گورستان‌ها عزم ملي و برنامه‌هاي علمي ‌و كارشناسي را مي‌طلبد كه تنها با اظهار نظر مشاوران شهرداري ‌دست‌يافتني نيست.

داستان گورستان‌هاي متروكه

بخش عمده‌اي از گورستان‌هاي تهران داراي ارزش تاريخي بوده و اگرچه تعريفي براي اين گونه گورستان‌ها وجود ندارد اما براساس شواهد تاريخي تعداد زيادي از آن‌ها به دليل دفن افراد معروف و سرشناسي، در محله و حتي شهر و كشور، منشا خاطراتي هستند كه براي حافظهء جمعي شهر اهميت دارند.

در شهرسازي مدرن كاربري‌هاي ويژه در بخش‌هايي از شهر متمركز مي‌شوند و اين درحالي است كه در گذشته، رسم بر اين بوده تا هر منطقه‌اي گورستاني ويژه‌داشته باشد و گورستان‌ها هم مانند بسياري از اماكن عمومي، ويژگي‌هاي آن منطقه را دارا بودند.

درحال حاضر هيچ‌گونه تلاشي براي معرفي اين شناسنامه‌هاي هويتي نسل‌هاي ساكن يك شهر صورت نگرفته و اگر آن‌طور كه حبيبي مي‌گويد شهرداري تهران بتواند با همكاري سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري، اين داستان‌ها و خاطرات را جمع‌آوري كند و در اختيار بازديدكنندگان گورستان‌ها قرار دهد، بخش عمده‌اي از هويت خواب رفتهء شهر را بيدار كرده‌است.

وي در اين‌باره‌مي‌گويد: «اگر قصهء هر گورستان و افراد مدفون شده در آن را براي مردم شهر نقل كنيم تصور نمي‌كنم كه شهروندي حاضر باشد كه به جاي اين قبرها درختي سبز شود. اين داستان‌هاست كه مردم را با اين مكان‌هاي به اصطلاح مزاحم آشتي مي‌دهد و از آن به بعد شهروندان محافظان گورستان و ارزش‌هاي آن مي‌شوند.»

در بسياري از شهر‌هاي دنيا گورستان‌ها از زنده‌ترين بافت‌هاي شهري محسوب مي‌شوند.به عنوان نمونه وقتي گورستان پرلاشز پاريس مي‌تواند گردشگران بسياري را براي يادآوري خاطره‌هاي نسلي كه با خود به همراه دارد، جذب كند تصور اين‌كه 140 گورستان تهران كه مدفن بسياري از چهره‌هاي تاريخي و هنري تهران است، بتواند به عنوان يك قطب نمونهء گردشگري شهري مطرح شود دور از انتظار نيست.





















Copyright: gooya.com 2016