در همين زمينه
26 بهمن» عشق به زمين و زن در اسفندگان، عشق افشان باد! احمد پناهنده24 دی» بهمنگان ِ شادمان، شاد باد! احمد پناهنده 29 آذر» شب ِ چله، شب ِزاد روز ِ بانو خورشيد، نور افشان باد! احمد پناهنده 8 آذر» به ياد عزيز جان محمود پاينده لنگرودی، به مناسبت دهمين سالگرد ِ خاموشی ِ غم انگيزش، احمد پناهنده 16 بهمن» ۱۵ بهمن، سالروز تأسیس و استقلال ِ دانشگاه تهران بر مردم ایران خجسته باد! احمد پناهنده
بخوانید!
4 اسفند » دولت و پلیس بر سر طرح امنیت اجتماعی اختلاف ندارند، مهر
4 اسفند » شیطان به روایت امیر تاجیک، خبر آنلاین 2 اسفند » قفل شدگی در گذشته، جمعه گردی های اسماعيل نوری علا 2 اسفند » ديدگاه هنرمندان براي رفع كمبود تالارها، جام جم 2 اسفند » آذر نفیسی نویسنده و استاد دانشگاه جانز هاپکینز در مورد تازه ترین اثر خود صحبت می کند (ویدئو)، صدای آمریکا
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! ۱۷ دی یاد آور دریده شدن خرافه حجاب از چهره زنان، بر بانوان ایران زمین خجسته باد، احمد پناهندهاراده چنین بود که کشور ایران، از عقب ماندگی تاریخی در همه عرصه ها، به سمت پیشرفت و ترقی جهشی پرواز وار انجام دهد. ماندن و درجا زدن دیگر زمانش سپری شده بود و مردم ایران را دیگر سزاوار نبود در گذشته زندگی کنند. سخن کوتاه: آنچه که با نگاه امروز می توان دیروز را تحلیل کرد و امروز را به داوری نشست این است که اگر در 17 دی ماه 1314 آن جهش تاریخ ساز و پیشرفت آفرین جهت دریدن حجاب خرافه گرایی و بیرون کشیدن زنان از گونی سیاه با همتی بی همتا انجام گرفت و زنان را از پستوها و حرمسراها بیرون کشید و به آنها شخصیت انسانی بخشید، تاریخ نشان داده است که زنان نه اینکه به گذشته رجحت نکردند بلکه با لباس شیک و مدرن و آرایشی متین، زیبایی و رعنایی را هر چه تمام عیارتر بر بلند بالای بام جامعه چون بهار شکوفه باران کردند. ****** 1 – دکتر شمس الملوک مصاحب *** سناتور پس از راه گشایی این زنان عالیقدر، زنان دیگر در سراسر پهن دشت بی کران سرای ایران یکی پس از دیگری حجاب جهالت و روبند ِ بندگی را دریدند و در حد قد و قامت خود وارد فعالیت اجتماعی شدند که در صدر آنها بایستی روانشاد دکتر فرخ روی پارسا، وزیر آموزش پرورش و خانم دکتر مهناز افخمی وزیر امور زنان کشور را نام برد. " نخستین بار بود که قرار بود، یک تیم دختران دو ومیدانی و ژیمناستیک راهی بازی های المپیک شوند. کشور ما تازه می خواست، مشکلات اقتصادی و سیاسی را بر طرف کند و به راهی بیفتد که ملت های پیشرفته آغاز کرده بودند. ورزش یکی از همین نشانه های بهبود اقتصادی و پیشرفت و آرامش بود. به ویژه ورزش دختران ایران که به عنوان یکی از پدیده های تجدد راه خود را باز می کرد... هنگام مسابقه من گرمکن را در آوردم و با پیراهن ایران و شورت ورزشی برای پرتاب آماده شدم. اما دیدم یکی از مسئولان برگذاری مسابقه ها، یک آقای پاکستانی، آمد جلو و گفت زودباش گرمکن خودت را بپوش! گفتم چرا؟ گفت: پاهایت برهنه است. مردها می بینند!! در آن زمان کشور ما سال ها از همسایگانش جلوتر بود. این حرف ها را نداشتیم. در ورزش ما زن و مرد فرقی نداشتند. من واقعاً برایم مشکل بود که با گرمکن وزنه و دیسک پرتاب کنم. غیر ممکن بود..." برای بیدار کردن وجدان خفته و اذهان رطوبت کشیده در جهل و ذوب شده در ولایت « انترناسیونالیسم » " پرولتری و امت جهانی " کافی است اشاره کنم که زنان ما در آن شرایط یعنی سال 1300 به بعد علی رغم پوشش اجباری در چادر و چاقچور فقط ساعاتی در روز اجازه داشتند بیرون بیایند و از تمامی حقوق اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و....محروم بودند و از ترس واپس گرایان قادر به هیچ کاری نبودند. موسیقی، این وسیله نوازش روح انسانی، تا آن زمان، فقیهان آن را صدای شیطان می نامیدند و هر کس که به آن می پرداخت و یا حتی آن را گوش میداد، مرتکب گناهی کبیره می شد. ولی می بینیم در همین دوران، موسیقی فاخر و سرزنده دوره ساسانی با باربد و نکیسایش که این چنین خوار و ذلیل شده بود، به همت علینقی خان وزیری و حمایت رضاشاه ووزیرمعارفش علی اصغرحکمت مبتکرطرح دانشگاه واولین رئیس آن، دوباره نسیم نوازش بخش خودش را در روح افسرده ایرانی دمید و از این طریق پای زنان را از پستوها واندرون ها بیرون کشید و شور و حال و جلوه ای تازه به موسیقی در حال شگفتن بخشیدند که در صدر فهرست این زنان هنرمند می توان قمرالملوک وزیری را نام برد که نه تنها برای همگان (مرد و زن) می خواند بلکه بی حجاب ونقاب برروی صحنه ظاهرمی شد. و برای نخستین باردر سال 1303 یعنی یازده سال پیش از کشف حجاب در تالار گراند هتل تهران در خیابان لاله زار بر روی صحنه رفت و در برابرزنان ومردان شگفت زده به آوازخوانی پرداخت. حال ببینیم قمر در این باره چه می گوید « آن روزها هر کس بدون چادر بود، به کلانتری جلب می شد، با این همه وقتی به من پیشنهاد شد، بدون چادردرنمایش گراندهتل ظاهر شوم، قبول کردم و پیه ی کشته شدن را به تن خود مالیدم و روی صحنه رفتم.هیچ اتفاقی هم نیافتاد..حتی مورد استقبال هم قرار گرفتم » هم چنین در رابطه با موفقیت واستقبال عمومی و بسلا مت گذشتن از دست قداره بندان و واپسگرایان، چنین شرح می دهد « رژیم مملکت تغییرکرده.و پس از یک بحران بزرگ، دوره آرامش فرا رسیده بود. حدس می زنم فکر برداشتن حجاب از همان موقع پیش آمده بود...». نگاهی به شرایط زنان پس از " انقلاب شکوهمند ": به این می اندیشم که چگونه زنان ایران زمین، اینگونه در گونی سیاه پیچانده شده اند و هرگونه حرکت دل انگیز و جلوه های زیبایی از آنان دریغ گشته و قوانینی ضد انسانی در حق آنها روا شده است. و امروز در این شرایط بس کشنده و درد آور خواهران ما در خاک اهورائی ایران که زمانی بر تخت طاووس پادشاهی تکیه داده بودند و از هر گونه حرمت و منزلت انسانی والا برخوردار بودند، اینگونه خوار و سرکوب شده روزگار غریبی را در وسعت غربت زده ایران زمین سپری می کنند و هر یک در درون و بیرون از خود با دنیایی از جهل و جهالت و تعصب فنا کنندهء تحمیل شده بر خود مبارزه ای سترک را در میدان بیداد و ستمگری، آهنگ عزمشان کرده اند که ابتدا خود رهبری به زمین زدن این سیه دلان ضد زن و زیبائی و لطافت و ظرافت را به عهده بگیرند و با آزاد سازی خود از چنبره دست و پا گیر تعصب و تیرگی، مردان در بند جهل و جهالت را آزاد کنند. و این منظری است دلنواز و شادی بخش بر چهره های غمگین امّا امیدوار که در زیر آوار تعصب و جهل، جوان نا شده در دست انداز پیری افتاده اند. آیا احتیاج است که باز گفته شود یک زن برابر با نصف مرد در جامعه ارزشیابی می شود و یا اینکه زن نمی تواند قاضی باشد و بدون اجازه شوهر به مسافرت برود؟ آیا باز هم بایستی گفته شود که زنان حق انتخاب شدن به مقام ریاست جمهوری را به این دلیل که چون " رجُل " نیستند، از آن محروم شوند؟ آیا ...و راستی چرا زنان امروز به این سطح از شرایط زندگی نزول داده شدند؟ چرا باز در چادر و چاقچور اسیر و از همهء مواهب آزاد زیستن محرومشان کردند؟ این سؤال و سؤالاتی از این دست را بایستی هر وجدان بیدار و آگاه و طرفداری از حقوق زنان و برابری آنها با مردان در همه عرصه ها پاسخ دهند و منصفانه به تاریخ بنگرند که چرا چنین شد؟ ******* می گفتند و بعضاً می گویند و چه عبث می گفتند و میگویند چون رضاشاه چادر را از سر زنان برداشت، جامعه انتقام خودش را در " انقلاب شکوهمند " گرفت و دوباره به عصر چادر برگشت. می گوئیم خیر، در بعضی مواقع و در شرایطی خاص برای هماهنگ کردن یک جامعه عقب مانده بایستی از بالا اقدام کرد و آنانی را که در چنبره دین و مذهب از نوع خرافی اش اسیر هستند، ازبند خرافات نجات داد و نشاط جامعه را بارور کرد و جامعه را با دنیای امروزی هماهنگ نمود و این گامی بود که رضاشاه برداشت و دین و مذهب را به حاشیه راند و اگر چادر را از سر زنان برداشت، در عوض پای آنها را در عرصه های اجتماعی باز کرد که این خود یکی از مظاهر مدرنیته و آزادیخواهی بود که نسل قبل تر در انقلاب مشروطیت خواستارش بودند امّا نتواستند. و تاریخ نشان داده است که این عمل رضاشاه درست بوده است و زنان ما در حرکت به سمت آینده به گذشته رجحت نکردند، یعنی با اینکه شرایط آزادی پوشش ایجاد شده بود زنان در اکثریتشان در شهرها چادر برسر نگذاشتند ولی امروز پس از آن پیشرفت اجتماعی، زنان ما را به گذشته رجحت دادند و چادر و چاقچور برسرشان کردند. حال اگر شرایطی ایجاد شود که آزاد باشند خود در مورد پوشش تصمیم بگیرند خواهیم دید که بیش از 70 درصد آنها چادر و روسری را بر میدارند و کشف حجاب می کنند. دکتر احمد پناهنده Copyright: gooya.com 2016
|