دوشنبه 7 شهریور 1384   صفحه اول | درباره ما | گویا


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

خاوران می ماند؟ عفت ماهباز

efatmahbas@hotmail.com

خاوران می ماند به گونه حورشید در آسمان، ابر و بادو فلک در گردش روزگار .خاوران می ماند چون شرق در گذار از خورشید. شمال و جنوب، شرق و غرب در ستیز و چنگ و گریزها باقی ماندند . باقی هستند قطعه خاوران هم در گذار از حقایق باقی است .چه آن سال غريب غم گرفته كه بولدزرهای بارها و بارها خاک خاوران را زير رو كردند. چه امروز که سحن از تبدیل آن به گورستان عمومی است. زمانی گفته شد سرتاسر آن قطعه خاک را به قبرستانی برای بهائی ها تبدیل میکنند !زمانی دیگر صحبت از ساحتمان سازی در آن محل به میان آمد. این حرف ها هربار داع عزیزان مارا تازه و تازه¬تر کرد و نمک بر زخم پاشید. و حکایت تازه که سخن از تبدیل خاوران به گورستان عمومی است! این در حالیکه است¬که، صدها جوان آزاد اندیش را در آن مکان در گورهای انفرادی یا دستجمعی به حاک سپرده شده اند. که هنوز بعد از گذشت سال ها هویت شان به مشخص نشده است

در هر کشوری حقایقی در دفتر زمانه برای همیشه ثبت می گردد و باقی است و هیچگاه به فراموشی سپرده نمی¬شود. تاریخ به خاطر سپرده است روزی را که:

کامیون‌های گوشت
به خاوران می‌رسند
وگودالها و کانال‌ها.آز آدمیان
انباشته می‌گردد

مادران حقیقت
خاک بر سر
بر زمین خشک و تفتیده خاوران
چنگ زدند
و حقایق تلخ عریان را
روی خاک تیره کشاندند
اجساد علطیده درخون، رویهم، کنارهم
در لباس یادگارشان!
وتوبا هفت نفردیگر
درخاکی، غریبانه خفته ایی!

روزهای تنهائی خاوران است. زنی تنها، همچون کبوتران،خسته حرم،سر در گریبان، به گذر تاریخ ربع قرن در خاوران می اندیشد: سال 1360 است. زن در جستجوی ردیف سه قبر شماره 58 برادر است. هنوز جز دو یا سه ردیف بقیه، زمین خالی است آنسوتر چند ردیفی از بهایی¬های اعدام شده، دفن شده¬اند، اما آنقدر دور است که او با چشم تشخیص¬ نمی¬دهد.
سال 1369است زن تنها به احترام همه تن¬ها سر خم می¬کند و بر خاك که با گوشت و استخوان تنشان عجین شده بوسه می¬زند و در جستجوی ردیف کانال ها محل دفن همسر است.
سالها از آن روزگار گذشته در گذر از آن سال اعدامیان، 1360 و 61 و 62و 63 و 64 و ....67و 68 و... خاک خاوران با گوشت وپوست استخوان آن آدمیان ممزوج است بی مرز و بی شیار . بدون مرزها و دیوارهای ایدئولوژیکی .اعدامیان دست بدست هم دادند بر بال باد نشسته اینسو آنسو می روند و قاصدک ها را با خود همراه ساخته¬اند. دیگر اثری از ردیف سه قبر شماره 58 سال 60 نیست همان¬گونه که دیگر اثری از کانالها قتل عام سال 1367 اثری و نشانه¬ائی نمانده. خاک است و باد و طلوع غروب خورشید .باهم در مهرند و باد و باد به زوزه¬های زنجیریان ماند. مادران حقیقت،با دستان پرمهرشان اچساد را بیرون کشیدند خون گریستند و به اجبار بامهرشان و با بوسه در خاک کشیدند. مادران همسران و قرزندانی که بعد از سالیان برخی 24 و برخی کمتر ، داغ را هنوز، آتشين وداغ و بر دل دارند آنها كه به اجبار ساليان گريه را در دل حبس كردند و همچنان پی گور فرزندان ميگردند. و همچنان اين حق انسانی از آن‌ها دريغ می‌گردد كه فرزندان¬شان در کجاخفته سنگ و نشان¬شان در کجاست؟!
بعد از ماهها از فاجعه، مادری آنسوتر نشسته، منوچهرش خواب نمایش کرده که من اینجا نخفته¬ام! جایم کمی دورتر و آنسوتر است.. مادر با اعتقادی عمیق آن جا را با بطری شکسته¬ائی نشان می¬گذارد و بر خاک می نویسدمنوچهر . فردا باران است و باز.... .
خاوران با این تصاویر، می ماند و باقی در تاریخ است. .در تاریخ ایران زمین ثبت است روزی که ، که گالیندوپل در سال 1368 برای نوشتن گزارش حقایق تلخ قتل عام های سال 1367 ، برای کمیسیون حقوق بشر سازمان¬ملل به ایران آمد. بولدزرهای پاسداران شب بارها و بارها برای دفن حقايق آنجا را زير رو كردند خروارها خاک از نقاط مختلف به آنجا آوردند و مواد ذوب کننده که آثار اجساد عزیزانمان را از بین ببرد و از نشانه ها خالی کند.آن روزها بیاد همه مانده آن زمین همچون کشتزاری شحم زده به نظر می رسید و همه که تا زانو در گل فرو میشدیم. دیگرزمین از نشانه هایی چون تکه ایی لباس، و یا شانه¬سر اعدامیان ، خالی بود. گالیندو پل آمد و رفت گزارش ها در سازمان ملل خوانده شد .ایران به خاطر نقض حقوق بشر محکوم شد. آفتاب حاوران، در گذر از این قطعه حاک، هر بامداد طلوع،و در هر شامگاه غروب کرد. باران زمین را شست و نام منوچهر را نیز. دوباره حاک ماند و قاصدک های سخت جان که قصه پر غصه ما را به دیارهای دور دست می برند و بذر می افشانند.
خاوران می ماند و باقی در تاریخ است .از ۲4 سال(۱۳۶۰) پيش كه "لعنت آباد" را گوری كردند برای دگر انديشان لاييك و سكولار و بقول¬شان چاله¬دانی برای دفن حقايق! باقی است و سمبلی است از گورها و چاله هایی که در پنهان کنده شد بی آنکه تا امروز کسی از آن ها سخن بگوید. بی¬شک روزی بر در و دیوار این قطعه از خاک، اسامی و عکس های عزیزان ما ثبت می¬گردد و یا در میدانی از میادین شهر بیاد بودشان بنایی ثبت گردد .



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 




داستان خاوران به خون و خاک دشت این سرزمین آغشته گشته،و نقل ان از سینه به سینه ها فراتر گشته و در قلم ها جاری گشته و در درون تاریخ نفوذ کرده است .آنچه نگاشته گردد باقی می ماند. کمسیون های حقیقت یاب در جامعه ما نیز کارشان را آغاز حواهند نمود چه خاوران اینگونه بماند و یا به گورستان عادی بدل گردد با نام¬های دیگر و مادران حقیقت دیدهایشان را بازگو کرده¬اند همسران حقایق، سکوت را چندی است که شکسته اند و فرزندان پردردشان، در جستجوی صلح و راستی از خون پدران و مادران¬شان به آسانی نخواهند گذشت خواه این حکومت سکوتش را ادامه دهد و یا در خاوران بنایی سازد که این قطعه از خاک را ازانظار مخفی نماید. خاوران باقی و ثبت در تاریخ است.





















Copyright: gooya.com 2016