دوشنبه 4 بهمن 1389   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

اميد برک، متهم به قتل‌های سريالی زنان، در ملاءعام به دار آويخته شد، ايسنا

«اميد برک» متهم به قتل‌های سريالی زنان، بامداد امروز در ميدان قدس شهر کرج و در ملاءعام به دار مجازات آويخته شد.


کشف جسد چند زن و شروع تحقيقات پليسی

به گزارش خبرنگار حقوقی خبرگزاری دانشجويان ايران (ايسنا)، به دنبال وقوع جنايتی در بهمن‌ماه سال ۸۶ در کمالشهر کرج و کشف جسد يک زن، بازپرس کشيک دادسرای جنايی اين شهر با صدور دستورات قضايی لازم خواستار شناسايی و بازداشت عامل يا عاملان اين جنايت شد.

سپس بازپرس با عزيمت به محل اعلام شده و آغاز بررسی‌ها دريافت که جسد متعلق به زنی ۳۵ ساله بوده و در محل ديگری با پارچه خفه و جنازه‌اش در کنار جاده کمالشهر رها شده است. لباس‌های اين زن حکايت از آن داشت که وی بيرون از خانه، کشته شده است.

يک ماه بعد در حالی که تحقيقات گسترده جهت کشف کليد اين معما ادامه داشت، پليس کرج با پيکر دومين قربانی در حالی روبه‌رو شد که بررسی‌های تخصصی نشان می‌داد مرگ او به شيوه جنايت نخست رقم خورده است.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


با وقوع سومين جنايت مشابه، فرضيه سريالی بودن جنايت‌ها قوت گرفت. اين بار در آخرين روز فروردين سال ۸۷ در جاده «قزلحصار»، جسد زنی ديگر پيدا شد که وی نيز با روسری خودش خفه شده بود و کارآگاهان احتمال دادند يک نفر با شکار زنان و رها کردن جنازه‌ها در مسيرهای پررفت و آمد، هدف خاصی را دنبال می‌کند.

پيدا شدن جنازه چهارمين زن قربانی در ارديبهشت ۸۷ فرضيه زنجيره‌ای بودن جنايت‌ها را قوی‌تر کرد و پزشکی قانونی علت مرگ اين زن را نيز خفگی اعلام کرد.

پيکر پنجمين قربانی قتل‌های سريالی زنان، هشتم خرداد ۸۷ در نزديکی فرودگاه پيام کرج ديده شد. کارآگاهان جنايی استان تهران - مستقر در کرج - همراه بازپرس کشيک به محل ياد شده رفتند و فهميدند زن ناشناس در محل ديگری خفه شده است.

تحقيقات در اين زمينه ادامه داشت تا اينکه ششمين جنايت عليه يک دختر ۲۴ ساله به وقوع پيوست. اين دختر ۲۴ساله خرداد ۸۷ برای خريد از خانه بيرون رفته بود که به طرز مرموزی ناپديد و جنازه‌اش دو روز بعد در جاده کمالشهر کرج پيدا شد. بررسی‌ها نشان داد که وی نيز با روسری خفه شده است.

چند روز پس از اين ماجرا عامل جنايت، زن ديگری را به دام انداخت. او پس از کشتن زن جوان، جنازه را به جاده قزلحصار انداخت و بدين ترتيب با کشف هفتمين جسد، روند رسيدگی به پرونده وارد مرحله تازه‌ای شد.


کشف ردپای يک مظنون و فرار وی

به دنبال دستور قضايی قاضی سيد محمد حسينی رازليقی بازپرس شعبه اول بازپرسی (ويژه قتل) دادسرای جنايی کرج و آغاز تحقيقات در اين زمينه، کنترل‌های نامحسوس پليسی منجر به ايجاد ظن در مورد فردی شد.

اين در حالی بود که با انتشار خبر بدون هماهنگی و شرح جزئيات متناقض در دو نشريه، فرد مظنون موفق به فرار از استان تهران شد.


دستگيری «اميد» و اعتراف به ۱۰ قتل

به دنبال تلاش ماموران انتظامی و با انجام تحقيقات فنی و پليسی، نهايتا اين متهم در مخفيگاه خود واقع در يکی از استان‌ها شناسايی و با اعزام اکيپی ويژه به محل مورد نظر، روز چهارشنبه ۱۹ تير سال ۸۷ بازداشت شد.

پس از اعترافات «اميد» به هشت قتل و با انجام بازجويی‌های فنی و تمرکز تحقيقات روی همسر متهم، احتمال اطلاع داشتن وی از وقوع جنايات قوت گرفت تا اينکه مشخص شد همسر «اميد» در شش قتل، به عنوان معاون از طريق تسهيل در وقوع جنايت حضور داشته است.

اميد در جلسات مختلف بازپرسی به دو فقره قتل ديگر در شمال کشور نيز اعتراف کرد و به اين ترتيب تعداد قتل‌های مورد اعتراف او به ۱۰ فقره رسيد. اين در حالی بود که پزشکی قانونی صحت روانی متهم را تاييد کرد و او را فاقد جنون دانست.


بازسازی صحنه قتل‌ها و تشريح جزئيات جنايت

به گزارش ايسنا، «اميد« روز ۲۰ بهمن‌ماه سال ۸۷ به بازسازی صحنه‌ جنايات در منزلی که در خرمدشت اجاره کرده و در آن‌جا مرتکب پنج فقره قتل شده بود، پرداخت.

اين متهم در بازسازی صحنه‌ی قتل‌ها، پس از معرفی خود، با بيان اين‌که همه‌ جنايات را به شيوه‌ای مشابه و انگيزه‌ای يکسان مرتکب شده است، گفت: پنج قتل را در اين خانه، يک قتل را در بيابان و در ماشين خود، دو قتل را در کمالشهر و دو قتل ديگر را در شمال مرتکب شدم.

وی ادامه داد: پس از آن‌که زن‌ها را در کنار خيابان سوار ماشين خود می‌کردم، به خانه می‌آوردم و حدود ۱۰ دقيقه با آنها حرف می‌زدم. بعد با هم داخل اتاق خواب می‌رفتيم و حين انجام عمل نامشروع، دست خود را دور گردنشان می‌انداختم. هيچ‌کدام توان مقاومت نداشتند. در همين حال دست ديگرم را پشت گردنشان می‌گذاشتم و به آن دست قلاب می‌کردم. بعد با تمام توان به سمت بالا می‌کشيدم و حدود ۵ دقيقه نگه می‌داشتم تا مطمئن شوم نفس نمی‌کشند. سپس آنها را برمی‌گرداندم و روسری‌شان را به دور گردنشان می‌پيچاندم و آن را محکم گره می‌زدم تا اگر هم زنده هستند بميرند.

اميد در حالی که با تداعی لحظه‌ جنايات، دچار هيجان زيادی شده بود، اظهار کرد: بعد از آن‌که از مرگشان مطمئن می‌شدم آنها را برمی‌گرداندم و لباس به تنشان می‌پوشاندم. سپس به صورت مچاله داخل ملحفه‌ای می‌پيچيدم و آن را مانند بقچه دو گره می‌زدم. اگر سنگين بودند روی زمين می‌کشيدم و اگر سبک بودند آنها را بلند می‌کردم و به داخل ماشين انتقال می‌دادم.

وی گفت: قبل از انتقال اجساد به بيرون از خانه، تمام طلا و جواهراتشان را برمی‌داشتم.

اين متهم در پاسخ به سوال بازپرس که «آيا در زمان ارتکاب جنايات کسی در خانه حضور داشت؟» اظهار کرد: در آن زمان هيچ‌کس داخل خانه نبود و همسرم نيز آن موقع در قزوين زندگی می‌کرد؛ منتها در شش قتل از کارهای من باخبر بود.

اميد در پاسخ به سوال خبرنگار ايسنا در مورد انگيزه‌ واقعی خود از ارتکاب قتل‌ها بعد از چند دقيقه سکوت، مدعی شد: هم سرقت و هم برکندن نسل زنانی که به شوهران خود خيانت می‌کنند، انگيزه‌ام از انجام جنايات بود.

خانه‌ای که اين متهم در آن مرتکب پنج جنايت از ۱۰ قتل مورد اعتراف خود شده بود، در منطقه‌ای دور از مرکز شهر کرج به نام خرمدشت و در طبقه‌ اول ساختمان مسکونی مهر، در کوچه‌ ميثم ۲ واقع شده بود که اميد با کشاندن طعمه‌های خود به اين مکان، آنها را مورد آزار و اذيت قرار داده و سپس با کشتن آنها طلا و جواهراتشان را سرقت می‌کرده است.


محاکمه «اميد» و «ساحره» و صدور حکم

به گزارش ايسنا، پس از صدور کيفرخواست برای اميد برک و ارسال پرونده او به دادگاه، جلسه محاکمه وی روز ۹ آذرماه سال گذشته در شعبه ۷۱ دادگاه کيفری استان تهران به رياست قاضی نورالله عزيزمحمدی برگزار شد.

به گزارش خبرنگار حقوقی خبرگزاری دانشجويان ايران(ايسنا)، در ابتدای اين جلسه قاضی آرش سيفی نماينده دادستان در تشريح کيفرخواست اظهار کرد: متهم رديف اول (اميد برک) متولد سال ۶۴ مسافرکش، اهل قزوين، دارای سابقه کيفری، بازداشت با قرار بازداشت موقت، متهم به ۱۰ فقره قتل، سرقت و اخفای ادله جرم و متهم رديف دوم (مريم.ش) معروف به ساحره فاقد سابقه کيفری، متهم به معاونت در شش فقره قتل، ۱۰ فقره فروش اموال مسروقه و مخفی کردن ادله جرم است.

وی افزود: جسد (فاطمه.ف) در سوم دی‌ماه سال ۸۵ در يکی از روستاهای لنگرود، جسد (جليله.ل) در ۲۸ دی‌ماه سال ۸۵ در آستانه اشرفيه روستای جمال بالا، جسد (مبارکه. م) ۲۲ بهمن سال ۸۶ در فاز چهارم مهرشهر و جسد (رقيه.ن) در ۲۳ اسفند سال ۸۶ در هشتگرد، جسد (مريم.ح) در ۲۹ فروردين سال ۸۷ در جاده قزلحصار، جسد (ليلا.الف) در ۹ ارديبهشت سال گذشته در کمالشهر کرج، جسد (مليحه.ح) در ۲۴ ارديبشت سال گذشته در کمالشهر کرج، جسد (فريده.س) در ۸ خرداد ماه سال گذشته در شهر قدس کرج، جسد (الهام .ج) در ۲۷ خرداد سال ۸۷ در کمالشهر و جسد (فرحناز.ت) در ۲ تيرماه سال گذشته در کمالشهر کرج کشف شده است.

نماينده دادستان تهران ادامه داد: با توجه به گزارش‌های مراجع انتظامی، اعترافات متهم، بازسازی صحنه‌های قتل، قرائن و شواهد، کشف تعدادی از اموال مسروقه و شناسايی مال‌خرها تقاضای اشد مجازات برای متهمان را دارم.

قاضی عزيزمحمدی اوليای دم مقتولان را برای بيان خواسته‌شان فرا خواند که کليه اوليای دم مقتولان تقاضای قصاص متهم را کردند و چند نفر از آنها خواستار اجرای حکم در ملاءعام شدند.

سپس رييس دادگاه، متهم رديف اول را فرا خواند و اتهام ۱۰ فقره قتل، سرقت و اخفای ادله جرم را به وی تفهيم کرد که متهم اتهامات قتل و سرقت را پذيرفت اما اخفای ادله جرم را قبول نکرد.

«اميد» در دادگاه گفت: يک سال بعد از ازدواج به اين کارها اقدام کردم. دست خودم نبود. زمانی که قتل‌ها را انجام می‌دادم در حال خودم نبودم. وقتی آنها را می‌کشتم راحت می‌شدم.

وی ادامه داد: اجساد را در جاهای شلوغ رها می‌کردم تا آنها را سريع پيدا کنند. در دو قتل، مقتولان خودشان به خانه‌ام آمدند.

قاضی عزيزمحمدی درباره‌ انگيزه برای انجام ۸ قتل ديگر از متهم سوال کرد که وی گفت: جنون به من دست می‌داد.

رييس دادگاه در مورد دخالت همسر وی در اتهامات از اميد سوال کرد که اين متهم مدعی شد: من همسرم را مجبور می‌کردم تا در فروش جواهرات کمکم کند و با زور من اين کار را می‌کرد و ۱۷ ماه بی‌گناه در زندان است. من گناهکارم.

متهم به قتل در ادامه افزود: ۱۰ فقره قتل و سرقت اموال را قبول دارم اما اخفای اجساد را قبول ندارم. من داروهای روانگردان استفاده می‌کردم و در حالت خودم نبودم. من ناراحتی اعصاب داشتم و بعضی وقت‌ها همسرم را به قصد کشت می‌زدم.

پس از بيان دفاعيات وکيل مدافع اميد، قاضی عزيزمحمدی متهم رديف دوم را فرا خواند و اتهام معاونت در ۶ قتل و اخفای اجساد و مباشرت در ۱۰ فقره فروش مال مسروقه را به وی تفهيم کرد.

ساحره در دفاع از خود گفت: اين اتهامات را قبول ندارم. من فقط فروش مال مسروقه را قبول دارم. همسرم می‌گفت اين اموال را از يک سارق خريده و مرا مجبور می‌کرد تا آنها را بفروشم.

يکی از مستشاران شعبه ۷۱ دادگاه کيفری استان تهران از اين متهم سوال کرد: چرا همسرت با وجود مسافرکشی اقدام به سرقت می‌کرد؟

متهم در پاسخ به وی گفت: بنزين سهميه بندی بود و اجاره خانه‌ها نيز بالا بود.

متهم در مقابل پرسش‌های متعدد قضات شعبه ۷۱ دادگاه کيفری استان تهران، مدعی شد که اعترافات قبلی‌اش از روی اجبار بوده است.

در ادامه اين جلسه، هيات قضايی شعبه ۷۱ دادگاه کيفری استان تهران دادگاه را به منظور رسيدگی به بخش دوم پرونده با محتوای اعمال منافی عفت، غيرعلنی برگزار کردند.

سرانجام قضات شعبه ۷۱ (عزيزمحمدی، سری، بومی، محمدی کشکولی و واعظی) پس از برگزاری جلسه دادگاه وارد شور شدند و اميد را به جرم ۱۰ فقره قتل به ۱۰ بار قصاص، به اتهام ۸ فقره زنای محصنه و دو فقره تجاوز به عنف به يک بار اعدام در ملاءعام و به خاطر سرقت اموال مقتولان به ۳ سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق و رد مال محکوم کردند.

همچنين متهم رديف دوم به اتهام معاونت در قتل‌ها به ۵ سال حبس و به اتهام فروش اموال مسروقه به دو سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شد که آرای صادره روز ۱۳ ارديبهشت سال جاری از سوی قضات شعبه ۲۷ ديوان عالی کشور مورد تاييد قرار گرفت.


پايان زندگی «اميد» در ملاءعام

به گزارش ايسنا، نهايتا بامداد امروز ـ دوشنبه ـ چهارم بهمن‌ماه سال ۸۹ ، با گذشت حدود ۴ سال از وقوع اولين جنايت و با حضور جمعی از مقامات قضايی و انتظامی، طناب دار بر گردن قاتل سريالی زنان در ميدان قدس شهر کرج بوسه زد و به‌ اين ترتيب يکی ديگر از پرونده‌های مربوط به جنايات سريالی در کشور مختومه شد.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016