سه شنبه 22 تیر 1389   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

خطوط قرمز و ضرورت تبيين آن، مهرداد نصرتی

يکی از فرازهای هميشگی در بيان ايدئولوژی جنبش سبز که طی مسيری تکاملی می رود تا انسجام ايده آل خود را بدست آورد بحث " تکثرگرايی" در جنبش بوده است.

تکثرگرايی از موثرترين راهکارهايی است که باعث می شود تا جنبش های مدنی از حداکثر ظرفيت خود در عضوگيری بهره گيرند . اين مهم بخصوص در دوران نونهالی نهضت ها از استراتژی های فوق ضروری است چرا که هرگونه نگرش ديگری عملا منجر به حذف پتانسيل هايی می گردد که وجود و حضور آنها تنها سرمايه واقعی جنبش است .

ليکن عليرغم تمام مزايای اين استراتژی ، بايد در نظر داشت که تکثرگرايی محض بخودی خود يک ضد جنبش است چرا که در اينصورت ودر يک نگاه کنکاشگر "معترض به" نيز زير مجموعه معترضين تعريف می گردد و چنين تعريفی نقض درونی دارد.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


لذا قطعا هر جنبش مدنی به ناچار خطوط قرمزی را برای خود معين می کند تا تکليف خودی و غيرخودی را در آن مشخص نمايد و فی الواقع پذيرش اين ايده که غيرخودی در نهضت سبز وجود ندارد نمی تواند مبنای منطقی داشته باشد و اگر منصف باشيم و هم زاويه با ديگاه ساده لوحانه( بلکه جاهلانه) برخی اهل قدرت به سطح نگرش عمومی در جامعه خودمان ننگريم بايد اعتراف کنيم که عدم تعيين خطوط قرمز در يک جريان تحول مدنی به منظور استفاده حداکثری از تمام ظرفيتهای اعتراضی ، تاکتيکی نخ نماست و ايدئولوژی های دگرانديش بزودی عدم همگرايی خود را بروز داده و نه تنها مهلت بهره گيری از ظرفيت خودشان را به جنبش نمی دهند ، بلکه در دوره نونهالی يک نهضت ، بحث تفريق و انشعاب را مطرح می نمايند که بازخوردهای خبری آن در اين دوره آسيب های بيش از حد تحملی را بر بدنه تحول خواهی وارد می آورد.

سئوال اين است که پس چه بايد کرد ؟ از سويی جنبش به حداکثر پتانسيل های ممکن نيازمند است و از سويی ديگر امکان تکثرگرايی صرف محيا نيست !

ظاهرا دو راهکار موجود است : اول آنکه در زمان کشت با استفاده از پولتيکهای رايج ، همه پتانسيل موجود را بکار گرفته و منتظر به بار نشستن محصول ماند و آنگاه در زمان برداشت غيرخودی های متعلق به آنسوی خطوط قرمز را دست در حنا باقی گذاشت که در اينصورت بناچار از هماکنون بذر کينه و دشمنی را در جان گروهی مدعی کاشته ايم که سهم خواهند و از حق متصورشان کوتاه نخواهند آمد (مانند آنچه در مورد منافقين ، حزب منحله توده و ....قبلا تجربه کرده ايم).

دوم آنکه به حقانيت خود و به راه در پيش گرفته باور قلبی داشته باشيم و به تعهد خداوند در "ان تنصرالله ينصرکم و يثبت اقدامکم " اعتماد کنيم که در اينصورت بايد در کمال شفافيت و اوج صداقت خطوط قرمزمان را از هماکنون تعريف نموده و از ملامت هيچ ملامت کننده ای هراسی به دل راه ندهيم.

قطعا در صورت انتخاب گزينه دوم بخش قابل توجهی از همراهان ظاهری جنبش سبز مسيرشان را از ما جدا نموده و به سنگر قبلی خود بازمی گردند ليکن توجه به اين نکته ضروری است که آنان دير يا زود اين کنش را در پيش خواهند گرفت و آنان از هماکنون نيز همراهان واقعی برای اين جنبش نيستند و فی الواقع اين آنان هستند که بر موج ايجاد شده توسط مطالبات منطقی يک ملت سوار شده اند و هم آنان هستند که به اميد اين آب گل آلود شده از قبل سفره مطامعشان را گسترده اند.

چندی پيش در سخنان خانم رهنورد خواندم که ايشان در پاسخ به سئوال خبرنگاری مبنی بر تعريف خطوط قرمز ، با رعايت احتياط تنها از منافقين نام برده بودند .بايد توجه داشت که منافقين می توانند مثالی برای غيرخودی ها باشند نه تعريف کننده آن .

احتياط در تعريف خطوط قرمز مشکل مبنايی ديگری نيز دارد که بسيار حائز اهميت است و آن ترديد در يکدله شدن جمع کثيری است که منتظر تعيين هويت ، مسير و مطالبات نهايی جنبش اند تا آنگاه با تمام قوا در خدمت آن باشند.

بايد پذيرفت که عدم دسترسی مردم به رسانه ای عمومی که تريبون قابل اعتماد جنبش باشد از يکسو ، و تندروی های غير منصفانه جريان حاکم در ارائه سوء تعريفهای مکرر و غير واقع از جريان اعتراضات و انتساب آن به بيگانگان خارج نشين از سوی ديگر ، در کنار عدم صدور بيانيه های شفاف که برای مردم بحق تعيين تکليف کننده باشد و سه عنصر اساسی "هويت" ، "مسير" و "مطالبات نهايی" جنبش را برهمگان روشن نمايد باعث شده است تا هنوز اين جنبش از بخش بسيار ارزشمند پتانسيل قابل استفاده خود محروم و در عوض، ميدان دهنده به گروه مدعيانی باشد که اول و آخرجداشونده از جريان جنبش اند.

عدم پذيرش صريح رهبری جنبش توسط مهندس ميرحسين موسوی ، جناب کروبی و يا شخصيت های فعال ديگر و تاکيد موکد و دائمی ايشان بر همراهی (و نه رهبری ) مجال صدور چنين بيانيه ای را سلب نموده است و فی الواقع اجازه داده است تا هر روز کسی پيدا شده و از آنسوی کره زمين برای جوانانی که خون پاکشان را در اين راه بر سنگفرش خيابانهای ايران نثار کردند و بزرگان و انديشمندانی که لحظه لحظه عمر ارزشمندشان را در گوشه بندهای مخوف اوين و ساير زندانها می گذرانند تعيين تکليف نمايند که خواسته های شما بايد چنين يا چنان باشد . کافی است ساعتی را به تماشای کانال های ماهواره ای و سايت های پشتيبان اين خارج نشينان بنشينيد و ببينيد چگونه به ما امر ونهی می کنند که شما بايد چه کنيد و چه نکنيد ، چه چيز را بخواهيد و چه چيز را نخواهيد و.... گويی اينان اربابهای مادرزاد جنبش سبزند و حکم لاهوتی بر فرماروايی بر هم ميهنان ما را دارند حال آنکه در طول مبارزات و رنج ها در حد يک سقا که يک ليوان آب بدست مردان و زنان حماسه که گلوهايشان از فرط فرياد عدالتخواهی زخمی بود نيز مسئوليت و زحمت قبول نکردند. در امن و امان پاريس و لندن و لس آنجلس پشت دوربين تلوزيونهای خود نشسته اند و از اينکه يک ربع ساعت پاسخگوی يک بازپرسی ساده در يک پاسگاه باشند (تاچه رسد به مقرهای سپاه و اطلاعات ) از ترس ميميرند .آنان چه می دانند مردان و زنان ما در اين بازپرسی ها چه می کشند در زمانی که نمی دانند به بازپرس چگونه بفهمانند که برادر من ! ما بيگانه نيستيم ! اجنبی نيستيم ! مامور سی آی ای و ... نيستيم و همان را می خواهيم که تو ميخواهی ليکن به اين مسير غلط که دولت فعلی وارد آن شده اعتراض داريم و می گوئيم راه درست فقط از مسير تبادل نظر و گفتگو مشخص می شود و حال آنکه رئيس تو اجازه اينکار را نمی دهد.

تعيين خطوط قرمز در اينجا نيز کمک کننده است زيرا لااقل مامورين دست پائينی کمتر دچار القائات فرماندهان فريب خورده ای می شوند که شب و روز القاء می کنند که شما در حال مبارزه با دشمنان وطن و دشمنان خدائيد.

مخلص کلام آنکه چاره ای باقی نيست الا اينکه جنبش سبز با صراحت و شجاعت تمام حداقل سه عنصر فوق الذکر را بطور کامل تعريف نموده و عليرغم هزينه ای با ارزش از دست دادن بخشی از اين بظاهر همراهان، اعتماد عمومی و داخل جنبشی را با لياقتی تمام بدست آورد.

والسلام علی من اتبع الهدی


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016