روح الله حسينيان از نمايندگی مجلس استعفا کرد: چرا بسيج و نيروی انتظامی مورد تحقير و ظلم دادگاههای نظامی قرار میگيرند! فارس
خبرگزاری فارس: حجتالاسلام حسينيان نماينده مردم تهران در مجلس در نامهای به هيئت رئيسه مجلس خواستار استعفا از نمايندگی شد.
حجتالاسلام روح الله حسينيان نماينده تهران در نامهای به هيئت رئيسه مجلس که يک نسخه آن در اختيار خبرنگار پارلمانی خبرگزاری فارس، قرار داده شده، تقاضای استعفا کرده است که متن کامل نامه وی به شرح زير است:
با عرض سلام؛ چنانچه بيشتر دوستان مطلع هستند، اينجانب نزديک به دوازده سال است کم و بيش در حال مبارزه با جريان انحرافی به اصطلاح اصلاحطلبان هستيم. خداوند خود میداند که چه ظلم ها، فشارها، تهمتها، توهينها و تحقيرها را از اين جماعت شنيدم و ديدم. در اين ميان نصحيتها و زخم زبانهای دوستان را با همه تلخیهايش به جان خريديم؛ اما به ياری خداوند که همه انگيزهام او بوده هرگز احساس ضعف و ناتوانی نکردم؛ بلکه هرگاه حملات اين جماعت بيشتر میشد احساس نشاط میکردم. اما امروز بيش از هر زمانی احساس دلشکستگی و سرخوردگی میکنم.
امروز خود را ناتوانتر از هميشه میيابم. هر اقدامی آغاز کرديم با رقابت پيچيده پارلمان تاريستهای حرفهای نقش بر آب شد. جناح اصلاحطلب نزد رئيس عزيزتر و ارزشیتر شدند و هر روز ما مطرودتر و بیخاصيتتر. من خود را موجودی شکسته خورده و سرخورده میبينم وقتی میبنيم رياست کميته دفاع مجلس يکی از فتنهگرانی است که از بانيان اتهام تقلب در انتخابات بود. وقتی میبينم مجلس اصولگرا نمايندهای را برای اين کميته انتخاب میکند که تا ديروز علناً از يکی از سران فتنه دفاع میکرد و يک روز از عمرش را در راه مبارزه نگذرانده و تنها با تاجران کويتی مینشيند و برمیخيزد و رسالتش توزيع آدامس در بين نمايندگان است.
امروز میبينيم دهها نشريه با حمايت بيتالمال تمام ارزشهای اخلاقی و سياسی امت حزبالله را زير ضربات خود گرفتهاند. وقتی از ريشه اينها تحقيق میشود میبينيم هر دستهای از اينها از دفتر يکی از مسئولان جمهوری اسلامی سيراب میگردند.
امروز مردمی که دنبال صد هزار تومان وام میگردند ناگهان چشم باز میکنند دهها ميليون تومان بيتالمال به جيب هنرپيشههايی میريزد که نه دل در گرو اسلام دارند و نه در گرو حتی اين کشور و بدتر ناگهان تصوير آنها را در کنار هم بايد شاهد باشيم و هيچکس هم اخم نکند؟ چرا مأيوس و سرخورده نباشم.
امروز بسيج و نيروهای انتظامی که در جريان فتنههای اخير در خط مقدم عليه مزدوران آمريکايی میجنگيدند تا از امنيت مردم دفاع کنند به بهانه تخلف چند نفر (که بايد هم برخورد شود) اينان با تمام وجود مورد تحقير و ظلم دادگاههای نظامی قرار میگيرند، تمام بدنه تحت تعقيب قرار میگيرند. فرماندهان مورد اذيت و توهين قرار میگيرند؛ ولی هيچ کس دفاعی نمیکند و هيچکس نمیپرسد نيرويی که میخواهد از امنيت مردم و ارکان نظام دفاع کند با اين روحيه زخم خورده چگونه و چرا؟
من خود را سرخورده و شکست خورده میبنيم که کسانی در دفاتر مسئولان نظام جمهوری اسلامی حاکم شدهاند که ۱۸۰ درجه با رهبری نظام زاويه دارند. چرا احساس یأس و شکست نکنم که با همه فداکاری اين مردم معتقد و ولايتی در اين نظام کسانی نصب میشوند که تا ثريا فاصله با رهبری نظام دارند کسانی که در اين فتنه تا جايی که احساس ترس نکردند از حريف حمايت کردند.
من نمیدانم اگر به کارگيری اين افراد چند چهره به مصلحت میباشد آيا سرخورده شدن صدها مانند من هم مصلحت اين نظام است؟
البته میدانم که همه برای نصب اين افراد توجيهی دارند و ادله و مبانی؛ اما بايد به من حق بدهند که آنان خضرند و من موسی، بسياری از تصميمات را نمیفهمم، بسياری از رفتارها را سوراخ کردن کشتی انقلاب میدانم، بسياری از الطاف کريمانه به منافقان را ساختن جدار بر مردمی بیمعرفت میدانم که از لقمهای بر گرسنگان راه کوتاهی کردند. بسياری از شخصيتکشیها را قتل بیگناهان میدانم. اعتراف میکنم که اشکال از من و بیعمقی من است به همين جهت اين حق را به خضر نبی میدهم که مرا از خود براند و به همين جهت من به آنها حق میدهم تا به من بگويند: «اَلَم اقُل لکَ انّک لن تستطيعَ معی صبراً» و باز بر سرم فرياد زنند «هذا فراقٌ بينی و بينک».
من يک ظاهرگرا هستم فقط اين را میدانم که طبق قانون اساسی در مجلس سوگند خوردهام و همصدا با ديگر نمايندگان تکرار کردهام که «من در برابر قرآن مجيد به خدای قادر متعال ياد میکنم و با تکيه بر شرف انسانی خويش تعهد مینمايم که پاسدار حريم اسلام و نگهبان دستاوردهای انقلاب اسلامی ملت ايران و مبانی جمهوری اسلامی باشم.» ولی میبينيم تجربه اين مدت به من نشان داده است که قادر به وفاداری به اين سوگند نيستم.
مطمئن هستم که با مرگ سياسی يا جسمانی حقيری مانند من نه بر دامن کبريايی ولايت گردی خواهد نشست نه از روند انقلاب خواهد کاست و مطمئن هستم یأس و سرخوردگی اين بنده حقير در روحيه حتی يک نفر هم تأثير نخواهد پذيرفت. اين سيل خروشان همچنان به پيش خواهد رفت و آنچه نابود خواهد شد درماندگان و خستگان و فرسودگان خواهند بود.
از طرفی میدانم که کينهتوزان از اين به بعد تحليلها خواهند کرد و خواهند گفت نتيجه تندی و افراط همين است. بگذاريد تا هر کس هرچه میخواهد قضاوت کند. قضاوت نهايی با خداوندی است که بر همه دلها آگاه است و انگيزهها را بهتر از همه ما میداند و به عدل و انصاف حکم خواهد راند.
آنچه که بايد بدانند اين است که من لحظهای از گذشته خود پشيمان نيستم و از آنچه با من شده است راضی به رضای اويم چون همه آنها «بعينالله» بوده است.
در پايان از امت حزبالله و به خصوص مردم تهران که به اينجانب رأی داده بودند عذرخواهی میکنم. من قول داده بودم که به شما خدمت کنم و حال خود را ناتوان از خدمت میدانم. اميد است که در دو سال آينده فردی انتخاب شود که بتواند خدمتگزار شما ملت خدايی باشد.
بسيار فکر کردم بسيار دعا کردم و از خداوند خواستم تا راهی برای خروج از بنبست به من نشان دهد: اما خود را همچنان در مقابل هزاران سؤال امت حزبالله بیجواب میدانم. خداوند تنها يک راه را به من نشان داد و آن گوشهگيری و عزلت البته «لاتَدری لعلّ اللهَ یُحْدِثٌ بعد ذلک امراً»
بدينوسيله رسماً استعفای خود را از نمايندگی مجلس شورای اسلامی خدمت هيئت رئيسه محترم اعلام میدارم.
با آروزی طول عمر رهبر عزيز
دولت به کام باد
روحالله حسينيان»
گفتنی است بر اساس آئيننامه داخلی مجلس هر نماينده که اعتبارنامه او به تصويب رسيده است میتواند از مقام نمايندگی استعفاء دهد. پذيرش استعفاء موکول به تصويب مجلس است.
همچنين نماينده تقاضای استعفاء مدلّل خود را به عنوان رئيس مجلس مینويسد و رئيس مجلس آن را در اولين جلسه علنی و بدون قرائت متن، اعلام و در دستور کار هفته بعد میگذارد. نماينده میتواند قبل از شروع بررسی در مجلس تقاضای استعفاء خويش را مسترد دارد.
بررسی تقاضای استعفاء بدين ترتيب خواهد بود که ابتدا تقاضای استعفاء قرائت شده و سپس شخص متقاضی استعفاء يا نماينده ديگری به تعيين او تقاضای دفاع خواهد نمود. مدت قرائت تقاضای استعفاء و توضيح نماينده متقاضی استعفاء حداکثر نيم ساعت است. مخالف يا مخالفين نيز حداکثر نيم ساعت میتوانند صحبت کنند و پس از آن رأیگيری به عمل میآيد. در صورت تصويب تقاضای استعفاء مراتب از طريق هیأت رئيسه به وزارت کشور اعلام میشود تا طبق قانون انتخابات اقدام نمايد.