پنجشنبه 19 آذر 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

بيانيه کارزار تدارک دادگاه بين‌المللی برای رسيدگی به کشتار زندانيان سياسی در زندان‌های ايران

در تابستان سال ۱۳۶۷ شمسی، رژيم جمهوری اسلامی هزاران زندانی سياسی را که دوران زندان و محکوميت خود را می­گذراندند از سلول­های زندان­ها بيرون کشيد و همه را از زن و مرد، دست­بند و چشم­بند زد و با درنده­خوئی هرچه تمام­تر در آمفی تئاترها و سالن­های نمازخانه­های زندان­ها به دار ­آويخت و يا تيرباران ­کرد. در اين کشتار سبعانه، نه دادگاهی در کار بود و نه اخطار و هشداری. تنها، يک کميسيون مرگ، متشکل از سرسپردگان رژيم، با در دست داشتن حکم قتل زندانيان سياسی از سوی خمينی، با چند پرسش کوتاه و پاسخ­هائی که در مقابل آن می­گرفت حکم مرگ صادر می­کرد. بسياری از اين زندانيان، پيش از آن، به دادگاه رفته و حکم­های زندان گرفته بودند و برخی از آنان حتی دوران محکوميت خود را گذرانده بودند.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


آمار دقيق جانباخته­گان اين کشتار همگانی روشن نيست. رژيم جمهوری اسلامی، از دادن هرگونه اطلاعات در باره اين کشتار­ها و مکان گورهای دسته­جمعی جانباخته­گان اين بيداد عظيم خوداری می­کند؛ اما، تاکنون نام پنچ­هزار نفر از اين جانباخته­گان، به وسيله خانواده­ها، احزاب، سازمان­های سياسی و نهادهای حقوق بشری روشن شده است و گورستان خاوران در جنوب تهران، يکی از گورهای شناخته شده­ای است که بازماندگان و خانواده­های زندانيان سياسی از آن اطلاع يافته­اند و دهم شهريور هر سال به­ياد و در گرامی­داشت عزيزان خود در آن گرد هم می­آيند.

کشتار زندانيان سياسی در تابستان ۱۳۶۷، در ادامه و نقطه اوج کشتار مخالفان جمهوری اسلامی بود که به ويژه می­توان از آن در سال­های١۳۶٠ تا ١٣۶۳ نام برد که در اين مدت بيش از ٢٠٠٠٠ تن ناپديد شدند و يا زير شکنجه، يا در برابر جوخه­های مرگ جان سپردند.
اکنون نيز در خيزش­های اخير و حضور ميليونی مردم ايران در خيابان­ها در اعتراض به سلطه تبه­کارانه رژيم جمهوری اسلامی، نيروهای انتظامی با درنده خوئی به مردم هجوم آوردند و با سرکوب، دستگيری، شکنجه و کشتار ده ها تن از تظاهرکنندگان برگ­های ديگری بر اين کارنامه جنايت­کارانه ­افزودند.

اينک،
ما، گروهی از خانواده­های اين جان­باخته­گان، بخشی از زندانيان سياسی جان به­در برده از کشتارهای دهه ١٣۶٠، فعالان سياسی، فعالان کارگری و دانشجوئی، مبارزان برابری­خواه حقوق زنان و فعالان عرصه هنر، ادبيات، حقوق کودکان و ديگر زمينه­های مبارزاتی، از دو سال پيش با برگزاری جلسات بسياری برای ارزيابی زمينه­ها بر آن هستيم که رژيم جمهوری اسلامی را به جرم جنايت عليه بشريت در يک دادگاه نمادين بين­المللی به محاکمه بکشيم. اين دادگاه بر آن است که کشتار زندانيان سياسی، اين تراژدی بزرگ انسانی و ساير قتل های رژيم را در مرکز توجه افکار عمومی مردم ايران و جهان قرار دهد.

به راستی،
فاجعه بزرگ و فراموش ناشدنی کشتار زندانيان سياسی در تابستان ١۳۶۷ به ­اندازه­ای جنايت کارانه است که ما آن را به تنهائی برای محکوميت و سرنگونی رژيم جمهوری اسلامی ايران کافی می­دانيم.
از اين رو،
از همه مردم آزاده و آگاه، از زن و مرد و جوان، از روزنامه­نگاران و فعالان سياسی، فعالان کارگری و دانشجوئی، مبارزان برابری­خواه حقوق زنان و فعالان عرصه هنر، ادبيات، حقوق و ديگر زمينه­های مبارزاتی درخواست می­کنيم به هر وسيله که ممکن است برای پيش­برد عملی اين دادگاه و اجرای اين رسالت انسانی- تاريخی و در همبستگی با کارزار بسيج افکارعمومی مردم ايران و جهان، از اين پيکار عدالت­خواهانه پشتيبانی کنند.

جمعی از خانواده های جانباخته­گان دهه ۶٠- تهران، جمعی از مادران خاوران، جمعی از مادران جانباخته­گان ده پنچاه و و دهه شصت، مادر سلاحی(مادر جانباخته­گان سلاحی و مادر همسر جان باخته محمود محمودی)، مانی يوسفی( خانواده جان باخته؛ پدر و دو دائی)، مادر عصمت وطن پرست(مادر جانباخته­گان جليله و اعظم صيادی، خواهر جانباخته­گان محمود، علی و منوچهر وطن پرست، خاله جان باخته جواد رحمانی)، ايمان شيرعلی( فرزند جان باخته ايرج شيرعلی، فعال سياسی- اجتماعی)، شهنار کايدپور(خواهر جان باخته داريوش کايدپور)، شکوفه منتظری( فرزند جان باخته حميد منتظری)، رخشنده حسين پور رودسری(همسر جان باخته علی مهدی زاده ولوجردی، خواهر جانباخته­گان حميد و رحيم حسين پور رودسری)، زرير جهانگيری(زندانی سياسی سابق، خانواده جانباخته­گان مهين جهانگيری، محمدقلی جهانگيری، الله قلی جهانگيری، جعفر جهانگيری)، حيدر جهانگيری(زندانی سياسی سابق، خانواده جانباخته­گان مهين جهانگيری، محمدقلی جهانگيری، الله قلی جهانگيری، جعفر جهانگيری)، محمدعلی زند کريمی(برادر جان باخته رئوف زارعی، زندانی سياسی سابق)، سعيد منتظری(برادر جان باخته حميد منتظری، فعال سياسی)، شهلا طالبی(همسر جان باخته حميد حيدری، زندانی سياسی سابق)، سهراب خوشبويی (برادر جانباخته­گان سيروس، غلامعلی و ساسان خوشبويی)،زری عرفانی(خواهر جان باخته محمدحسين عرفانی)، مينا لبادی(همسر جان باخته علی اصغر ضيغمی)، ناهيد سروستانی( خواهر جان باخته رستم اکبرپور، فيلم ساز)، سيروس آذری( برادر جان باخته خسرو دستاران، فعال سياسی)، ضرغام اسدی(برادر جان باخته غضنفر اسدی، خواهرزاده جان باخته مسعود اسدی، فعال سياسی)، نيما سروستانی(برادر جان باخته رستم اکبرپور، فعال سياسی )، حسن مکارمی(همسر جان باخته فاطمه زارعی، هنرمند نقاش، خط نگار)، لاله بازرگان(خواهر جان باخته بيژن بازرگان)، نشميل هندوش(خواهر جان باخته ناصر هندوش)، مريم نوری( همسر جان باخته رحمت فتحی، زندانی سياسی سابق)، شهلا مولوی(همسر جان باخته جواد بهاريان شرقی، زندانی سياسی سابق)، حسين زالزاده(برادر جان باخته ابراهيم زالزاده، فعال سياسی)، نهضت اشترانی(فرزند جان باخته سلطانعلی اشترانی)، بيژن آل کنعان(برادر جان باخته ساسان ال کنعان، زندانی سياسی سابق)، حسين حسينجانی مقدم(برادر جان باخته فرزانه حسينجانی مقدم، زندانی سياسی سابق)، بانو صابری(همسر جان باخته عباسعلی منشی رودسری)، سهيلا نيک نژاد(خانواده جانباخته­گان علی اکبر مرادی،علی اشرف مرادی و علی پاشائی، فعال سياسی)، رضا کعبی(برادر جانباخته­گان شهلا و نسرين کعبی)، آذر آل کنعان(زندانی سياسی سابق، فعال سياسی)، محمد جواد محبی( زندانی سياسی سابق، فعال سياسی)، رامين عبدالهی( زندانی سياسی سابق، عضو موسس کانون شوراهای غرب تهران)، شکيب محب( زندانی سياسی سابق، فعال سياسی)، پيمان پيران( فعال دانشجوئی، زندانی سياسی سابق)، منصوره باشکندی( زندانی سياسی سابق، فعال سياسی)، احمد موسوی(زندانی سياسی سابق، فعال سياسی)،هزير پلاسچی( نويسنده، روزنامه نگار)، جعفر مرادی( زندانی سياسی سابق، فعال سياسی)، علی آشناگر( زندانی سياسی سابق، فعال سياسی)، محمد خوش ذوق( زندانی سياسی سابق)، مجيد ميرزائی( زندانی سياسی سابق)، منصور کوشان( نويسنده)، ايرج جنتی عطائی( نمايشنامه نويس، کارگردان تئاتر، ترانه سرا)، حسين محمدی( زندانی سياسی سابق)، منوچهر صفرعلی(زندانی سياسی سابق، فعال سياسی)، سعيد عرب(زندانی سياسی سابق، فعال سياسی)، عباس سماکار(شاعر، نويسنده)، ژيلا مساعد(شاعر، نويسنده)، بهروز پرتو( فعال سياسی)، محمد نبوی(حقوقدان، فعال سياسی)، صديقه محمدی(فعال سياسی، فعال جنبش زنان)، احمد اسکندری( کارشناس کرد)، نعمت آزرم(شاعر،پژوهشگر زبان و ادبيات فارسی، عضو موسس کانون نويسندگان ايران، زندانی سياسی رژيم سلطنتی)، بابک رحيمی( فعال سياسی، روزنامه نگار)، وحيد ولی زاده(روزنامه نگار، نويسنده)، بابک عماد (فعال سياسی، زندانی سياسی سابق)، شهين پويا(فعال سياسی، فعال جنبش زنان)،اسفنديار منفردزاده( موسيقی دان)، الناز محجوب(روزنامه نگار، فعال جنبش زنان)، جمعی از زندانيان سياسی سابق( تهران، گيلان، کردستان)، شاهين نجفی(هنرمند-خواننده)، پويان دانشيان(زندانی سياسی سابق، فعال سياسی)، سياوش سلطانی( زندانی سياسی سابق)، جمشيد پايداری( زندانی سياسی سابق، فعال سياسی)، مهرنوش شفيعی(زندانی سياسی سابق)، اسماعيل حق شناس( زندانی سياسی سابق، فعال سياسی)، اردوان زيبرم(زندانی سياسی سابق، فعال سياسی)، مسعود بلوچ( فعال حقوق بشر، مسئول راديو بلوچی)، بنفشه ايزدی( زندانی سياسی سابق)، ميترا لاگر( زندانی سياسی سابق)، مهرداد آهنگر(فعال سياسی)، مسعود رئوف(کارگردان، هنرمند نقاش)، رضا آزاد(زندانی سياسی سابق، هنرمند نقاش) ، ايرج مصداقی(زندانی سياسی سابق، فعال سياسی)، داريوش افشار(فعال حقوق بشر)، فرمان سيابی (زندانيان سياسی سابق، فعال سياسی)، پانته آ بهرامی(زندانی سياسی سابق، فيلمساز)، شکوفه سخی(زندانی سياسی سابق، پی اچ دی علوم سياسی)، حسين مهينی(سينماگر، عکاس)، سوسن بهار( دبير جمعيت الغای کار کودکان، سردبير فصلنامه کودک و جوان داروک)، صلاح بختيار(زندانی سياسی سابق، فعال سياسی)، رويا صادقی(زندانی سياسی سابق، فعال سياسی)، زمان مسعودی(فعال سياسی، سخنگوی حزب چپ آلمان-هامبورگ)، نصرت تيمورزاده(فعال سياسی)، شيدا جهان بين( روزنامه نگار، فعال دانشجويی)، حميد کمالی(زندانی سياسی دو رژيم سلطنتی و جمهوری اسلامی، فعال سياسی).


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016