پنجشنبه 7 آبان 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

اعتصاب غذای جوانان سبز سراسر کشور فردا برگزار می شود، نوروز

جوانان سبز سراسر ايران فردا در زادروز تولد امام هشتم شيعيان برای آزادی همه زندانيان دربند دولت کودتا روزه سياسی می گيرند.

به گزارش نوروز، اين روزه سياسی که به ابتکار ستاد جوانان حامی موسوی و خاتمی برگزار خواهد شد، در اعتراض به حکم سنگين صادر شده برای شهاب طباطبايی، رييس ستاد۸۸ کشور و به نيت آزادی او و همه زندانيان سياسی حوادث پس از انتخابات رياست جمهوری خواهد بود.

پيش از اين ستاد ۸۸ جوانان کل کشور با صدور بيانيه ای از همه مردم شريف ايران و به ويژه جوانان دعوت کرده بود تا در اين روزه سياسی شرکت کنند.

متن بيانيه ستاد۸۸ که با انتشار آن روزه سياسی خود را اعلام کرده اند، بدين شرح است:



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


چهل و پنج سال پيش، مردی که قلبش برای استقلال و آزادی مردمان سرزمينش می‌تپيد، در اعتراض به تصويب قانون کاپيتولاسيون که عزت مردم ايران را می‌گرفت، بالای منبری فرياد زد: " ايران ديگر عيد ندارد. عيد ايران را عزا کرده‌اند، عزا کرده‌اند و چراغانی کردمد، عزا کردند و دسته جمعی رقصيدند، ما را فروختند و باز هم چراغانی کردند، پايکوبی کردند، اگر من به جای اين‌ها بودم اين چراغانی‌ها را منع می‌کردم، می‌گفتم بيرق سياه بالای سر بازارها ببرند، بالای سر خانه‌ها بزنند، چاده سياه بالا ببرند، عزت ما پايکوب شد، عظمت ايران از بين رفت... "

***

آن روزها سربازان آن مرد در گهواره‌ها بودند، امروز سربازان آن مرد، در بندهای اسارتی غريب گرفتارند که گويا جنگش با آن انديشه تابناک است و همان آرمان با شکوه استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی.

پرسش امروز ما اين است: اگر آن مرد امروز بود، چه می‌کرد؟ در همين روز ۸ آبان ۸۸ که تمام اين سرزمين چراغانی می‌شود، به يمن سالروز تولد مردی از تبار آزادگان که نامش با نام اين خاک گره خورده، سرزمين ما آن روز چراغانی می‌شود و مردم پايکوبی می‌کنند و سبز و اميدوار لبخند می‌زنند و برای شيرين کردن دهان هم پيشی می‌گيرند، کدام شيرينی اما؟!

چگونه می‌شود در جشن ميلاد مردی که برای نرفتن زير بار ظلم، جام زهر نوشيد، کاممان شيرين باشد و چشم ببنديم بر ظلمی که پاک ترين فرزندان اين سرزمين را در سلول‌های تنگ انفرادی از ابتدايی ترين حقوق متهمين محروم کرده ؟ به مسلمانيمان مباهات کنيم اما در سرزمين مسلمان که پرچمش عطر الله اکبر دارد، ماه هاست مادران داغدار الله اکبر می‌گويند و کسی زخمشان را مرحم نمی‌گذارد و بزرگ‌ترين سرمايه‌های جمهوری اسلامی‌اش، به خيانت و اقدام عليه امنيت و اخلال گری متهم‌اند. باز می‌پرسيم: چه می‌کرد آن مرد بزرگ اگر امروز بود؟!

ما سربازان و فرزندان سربازان او، مومن به آرمان شريف استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی، دل نگران و بيقرار دوستان در بندمان، آن چنان که مرام آن مرد بود، در آستانه سالگرد آن سخنرانی تاريخی و روز عيد بزرگ مردم ايران روز ميلاد پربرکت علی بن موسی الرضا (ع) در اعتراض به صدور احکام شگفت‌انگيز و ناجوانمردانه برای سيد شهاب الدين طباطبايی و ساير دوستان دربندمان، روزه می‌گيريم و دعا می‌کنيم که خداوند سايه‌های تاريک بی‌عدالتی را از روی سر مردمانی که يک روز به عشق عدالت و آزادی برای اسلام قيام کردند کنار بزند، درها گشوده شود و دوستان در بند ما، سرافراز به خانه برگردند. ما از سحر تا افطار ۸/۸/۸۸ در هر جای ايران که باشيم با هميم، مومن، روزه‌دار، اميدوار و سبز.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016