ملک با کفر پايدار می ماند اما با ظلم و ستم نه! بيانيه جبهه مشارکت در محکوميت احکام صادره برای زندانيان سياسی

" آيا مردم در روی زمين سير و سفر نمی کنند تا عاقبت کار پيشينيانشان را ببينند که آنها با آنکه بسيار از اينان قوی تر و آثار وجوديشان در روی زمين بيشتربود سرانجام خدا به کيفر گناهانشان بگرفت و از قهر و انتقام خدا هيچ کس نگه دارشان نبود "(ايه ۲۱ سوره غافر)

بررسی و تحليل وقايع و حوادث واقعه پس از انتخابات دهم رياست جمهوری حاکی از اين است که زمامداران نظام جمهوری اسلامی ايران و مسئولان اداره کشور به رغم همه ادعاهای اسلام مداری کمترين توجهی به آموزه های دين مبين و ازجمله اين آيه الهی نداشته و بدون عبرت آموزی از عاقبت کار گذشتگان به انجام کارهاو اقداماتی پرداخته اند که فقط بر دامنه اشتباهات و خطاکاری های آنها افزوده و نظام برآمده از بزرگترين انقلاب مردمی و دينی قرن بيستم را در آستانه فروپاشی قرار داده است . پرده آخر اين اشتباهات و خطا ها که نشئت گرفته از غلبۀتوهم توطئه بر ذهن و دل طراحان کودتای مخملی است، تحميل صدور احکام سنگين حبس بر دستگاه قضايی برای افراد در بندی است که جرمی جز فعاليت سياسی انتخاباتی، اصلاح طلبانه و مسالمت آميز نداشته اند . و اين سنت الهی است که هيچ نظام و کشوری با اينگونه اعمال پايدار نمی ماند و اين به بهترين وجه در اين کلام رسول گرامی اسلام آمده است که " ملک با کفر پايدار می ماند اما با ظلم وستم نه " .

در مورد انطباق اين احکام و روندی که به صدور اين چنين احکامی برای فعالان سياسی منجر شده است با موازين شرعی و اصول متعدد قانون اساسی و قوانين جاری ازجمله قانون احترام به آزاديهای مشروع و حقوق شهروندی و آيين دادرسی کيفری سخنی نمی گوئيم چون در جريان آنچه پس از انتخابات در برخورد با فعالان سياسی و مدنی رخداده است همه اينها به کنار نهاده شده و دست اندکاران با استفاده از قدرت مطلقه و دور زدن هرآنچه که می توانست آنها را در چارچوب شرع و قانون مقيد کند و فقط با بهانه حفظ نظام و جلو گيری از انجام انقلاب مخملی و رنگی دست به کارها و اقداماتی زده اند که حاکی از عدم باور آنها به هرگونه قيودات شرعی و قانونی و حتی اخلاق و مروت و انصاف است . اينها نشان داده اند که تمسکشان به شرع جز برای توجيه اعمال روش های استبدادی و اقتدارگرايانه نيست و برپايه قاعده " حق با غالب است " عمل کرده و خود را حق و هرآنکس ديگر را ناحق و باطل دانسته ، هرگونه رفتاری را با او جائز می دانند و برهمين پايه است که شهروندان ايرانی را به خودی و غيرخودی تقسيم کرده و بر غيرخودی هر حکم ناروايی را روا می دانند و فقط بر پايه اين منطق و با نگاهی کاملا سياسی می توان صدور چنين احکام سنگين و غيرعادلانه ای را برای شريف ترين فرزندان انقلاب و ايران فهم و درک کرد چرا که اينان آب در لانه موران انداخته اند و ظاهردينی و باطن استبدادی برخی حاکمان را برملا ساخته اند و برآنند تا از دستاوردهای انقلاب اسلامی پاسداری نموده و بنابروصيت رهبر سفر کرده نگذارند ميراث انقلاب به دست نامحرمان و نااهلان افتاده و برباد رود .

صدور اين احکام سنگين نشان می دهد که دعوت به قانونگرايی معترضان به نتيجه انتخابات نيز حربه ای بيش برای سکون و سرکوب همه کسانی که بدنبال رای شان بودند ، نبوده و در واقع تمسک به قانون اسم رمز برای خاموشی هر صدای معترض بود چرا از زمان و نحوه بازداشت فعالان سياسی تا صدور اين احکام سنگين توسط بخشی از دستگاه غير قضا و قضا راهی جز پايمال شدن همه قوانين و موازين حقوقی موجود طی نشده است و هر فردی با مشاهده اين وضعيت براحتی در می يابد که شعار و دعوت به قانونگرايی در کشور جز لقلقله زبان و بازی با الفاظ توسط قدرت بدستان برای اعمال استبداد و تضييع همه حقوق شهروندی به نفع حاکمان و تثبيت وضعيت موجود نيست .

جبهه مشارکت ايران اسلامی با محکوم کردن روند جاری در برخورد با فعالان سياسی در بند و صدور احکام سنگين برای آنها، کل جريان حادث را يک ماجرا و تسويه حساب سياسی با منتقدان و مخالفان اصلاح طلب از سوی اقتدارگرايان حاکم می داند و از اينرو بر پايه باور به راهبرد سياست ورزی اصلاح طلبانه به طراحان و مجريان اين سناريو انذار می دهيم که دست از اينگونه اعمال ظالمانه و غير مفيد به حال نظام واداره کشور بر دارند و راه آشتی با ملت و معترضان را در پيش گيرند . اگر اينان در اين انديشه اند که با اعمال اينگونه روش ها و به بند کشيدن فعالان سياسی می توانند پيروزی و غلبه خود را در سايه ايجاد رعب و وحشت تداوم بخشند بايد بدانند که وجود مردمی با ويژگی های مردم ايران که تجربه انقلاب اسلامی و دوران اصلاحات را پشت سر نهاده و هنوز سخنان امام خمينی از گونه " ميزان در اداره کشور رای ملت است " در گو ششان زمزمه می شود اين انديشه بيهوده می نمايد و به همين دليل جنبش مدنی و سبزی که براه افتاده است راه خود را تا حاکميت رای و نظر مردم بر سرنوشت خويش ادامه خواهد داد . راه اصلی حفظ و بقای نظام از درون ملت و گردن نهادن به رای آنان می گذرد و هر راهی ديگر حز اين بر بيراهه رفتن و سقوط است و اين همان آموزه الهی است که در عاقبت کار گذشتگان بسيار قدرتمندتر و با آثار وجودی بيشتر از شما انديشه نمائيد و راهی را نرويد که خير دنيا و آخرت در آن نباشد . حکومت در سايه رعب عاقبتی ندارد اما حکومت در سايه عدالت و همدلی جاودانه می شود همانگونه که حکومت کمتر از پنج ساله علی جاودانه شده اما حکومت های طويل المدت ظالم به لعن هميشگی مردم و تاريخ و سقوطی وحشتناک گرفتار شده اند و گردش ايام اينگونه بوده و خواهد بود .

جبهه مشارکت ايران اسلامی
۲۹ مهرماه