جمعه 24 مهر 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

فعالان سياسی، فرهنگی و اجتماعی در منزل احمد زيدآبادی: به امر تغيير بيانديشيم، گزارش کامل از اين نشست

عبدالرضا تاجيک: « مهديه محمدی گرگانی»، همسر احمد زيدآبادی چهارشنبه بيست و دوم مهرماه ۱۳۸۸ ميزبان آنانی شد که در آغاز پنجمين ماه بازداشت همسرش به دعوت « کميته پيگيری بازداشت های خودسرانه» به منزل محقرشان که گنجايش مهمانان حاضر در نشست را نداشت، آمده بودند.
حاضرانی که نگرانی های مهديه محمدی گرگانی، آنان را نيز نگران کرده بود؛ «احمد زيدآبادی از زمان دستگيری تا هفدهمين روز بازداشت اش در اعتراض به بازداشت خود و رفتارهای خارج از قانون، در اعتصاب غذا به سر می برده است. او در روزهايی که در يک سلول يک در يک و نيم متر تنها بوده به دليل وجود فشارها، قصد خودکشی داشته است.»
اما آن گاه که قرار شد همسر احمد زيدآبادی بر اساس خواسته حاضران در نشست، از همسرش سخن بگويد، محکم و با اراده از مردمی گفت که در اين مدت آنها را تنها نگذاشته اند: « ما مديون مردم هستيم؛ اگر حضور مردم نبود، معلوم نبود که بازداشت شدگان، امروز زنده باشند.» چرا که به اعتقاد او اين پای بندی به قانون نبود که مانع از انجام اين کار شد بلکه ترس از مردم بود که مانع از انجام اين کار شد.
مهديه محمدی گرگانی که در سال ۱۳۷۹ نيز دوری از همراهش را برای ۱۳ ماه به جرم تبليغ عليه نظام، تشويش اذهان عمومی و اقدام افسارگسيخته عليه نظام تحمل کرده است، اينبار استنباط خود را از رفت و آمدهايش به دادگاه و زندان اوين در اين دوره از بازداشت احمد زيدآبادی چنين شرح می دهد: «متوجه شدم شرايط خيلی فرق کرده است؛ گويا قانونی وجود ندارد و عملا زور است که وجود دارد. زندان به يک مقر تبديل شده است، قانون های خاص خودش بر آن حاکم است.»
او برای اين ادعا، شاهدی ارائه کرد: « برای ملاقات نامه می دهند اما در زندان اين نامه را قبول نمی کنند و فقط بازجو را صاحب صلاحيت برای اين کار می دانند؛ اعتراض ما را هم چنين پاسخ می دهند، همين که هست.»
همسر زيدآبادی با اشاره به نگاه منفی افکار عمومی به عملکرد سعيد مرتضوی، دادستان سابق تهران پس از ۱۵ سال حضور در مسندهای مختلف قضايی، عملکرد جعفری دولت آبادی، دادستان جديد تهران را در ابتدای مسئوليت اش به گونه ای دانست که دل خانواده ها را شکسته است.
با اين وجود لحن صدای مهديه محمدی گرگانی در جمله های پايانی اش رساتر و محکم تر می شود: « قرار بازداشت احمد زيدآبادی تمام شده است، در اين صورت بايد پس از گذشت چهار ماه، قرار بازداشت او را تمديد کنند ولی وقتی قراری به وثيقه تبديل شده است نمی توانند او را نگه دارند، با پايان اين روز هرچه احمد زيدآبادی در زندان بماند، غيرقانونی است.»



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


احمد زيدآبادی متولد ۱۳۴۴ روزنامه‌نگار و دبير کل سازمان دانش آموختگان ايران اسلامی ( ادوار تحکيم وحدت) دکترای روابط بين‌الملل خود را از دانشگاه تهران با ارائه رساله « دين و دولت در اسرائيل» دريافت کرده است. او که از سال ۱۳۶۸ با ورود به روزنامه اطلاعات وارد عرصه روزنامه‌نگاری شده است، يکی از کارشناسان مسايل « فلسطين- اسراييل» نيز به شمار می رود. امری که عبدالله نوری، چهره ای که روزگاری نماينده رهبر فقيد انقلاب در سپاه پاسداران بود نيز بر آن صحه می گذارد: « زيدآبادی انسانی که می تواند برای نظام مفيد باشد؛ اگر چه ممکن است من و يا شما با تحليل هايش از مسايل منطقه موافق نباشيم اما او از جزيی ترين مسايل و تحولات فلسطين و اسراييل از آغاز تا امروز آگاه است.» از همين رو او اين سؤال را طرح کرد: « آيا اين مسيری که در طول چهار ماه گذشته طی شده به نفع کشور، نظام، انقلاب و ايران است يا به ضرر کشور تمام شده است؟»
اما آغاز نشست « کميته پيگيری بازداشت های خودسرانه» که با حضور فعالان سياسی، فرهنگی و اجتماعی همراه شده بود، با سخنان عبدالله نوری بود که او نيز طعم زندان را به دليل انتشار مطالبی در روزنامه «خرداد» که مدير مسئول اش بود، چشيده است.

کسی به اين شکل فکر نمی کرد

عبدالله نوری، اولين وزير کشور دولت سيد محمد خاتمی در اين نشست در تحليلی کوتاه، وضعيت کنونی جامعه ايران را اينگونه شرح داد: «اينبار برخلاف گذشته تقريبا با کسانی برخود شده است که همگی در پی حضور در انتخاباتی که حکومت مدعی بوده که می خواهيم همه شرکت کنند، آمدند و شرکت فعال کردند. حتی کسانی که تا قبل از اين زمان تحريمی بودند، آمدند و در انتخابات دهمين دوره رياست جمهوری حضور پيدا کردند؛ اما زمانی که انتخابات پايان يافت، جمعی از بهترين نيروهای کشور، نيروهايی که در رده ها، جايگاه ها و حوزه های مختلف تاثيرگذار بوده و صاحب تحليل برای کشور و انقلاب بوده اند، با اين اتفاق ها مواجه شدند که نياز به گفتن ندارد.»
نوری که خود سابقه مديريت در نظام جمهوری اسلامی داشته است، پس از آنکه با صدايی اندوهناک می گفت، « کسی به اين شکل فکر نمی کرد» سخن خود را چنين ادامه داد: « نبايد اگر فردی تحليل و يا برداشتی متفاوت از حاکميت داشته باشد، با او اينگونه برخورد شود. برخوردی که نمی فهميم يعنی چه و چرا دنبال می کنند؟ عده ای از عزيزان مفيد به نفع نظام و کشور را گرفته اند و دنبال اين هستند تا بيايند و يکسری حرف هايی را که حکومت فکر می کند که می تواند بر مردم تاثيرگذار باشد، بيان کنند.»
بر اين اساس نوری با تفکيک مردم به دو دسته، گفت: « دسته ای که مثل حکومت فکر می کنند؛ اين افراد نيازی ندارند تا افرادی مانند حجاريان برای آنها صحبت کنند؛ آنها هرچه حکومت بگويد، می پذيرند. اما دسته دوم، کسانی هستند که حرف های حکومت را نمی پذيرند؛ بنابراين اينگونه رفتارها چيزی را تغيير نمی دهد. اين که حکومت از حضور نيروهايی که تا روز قبل از برگزاری انتخابات دهمين دوره رياست جمهوری، استقبال می کرده اما در فردای انتخابات با آنها برخورد شود که اين افراد با خارج از کشور ارتباط داشته اند، مردم اينگونه اظهارات را نمی پسندند.»
عضو مجلس خبرگان بازنگری در قانون اساسی با اشاره به اينکه حکومت اسلامی يعنی حکومتی که بايد برخاسته از اسلام باشد، به آيات قرآن و رواياتی اشاره کرد که در همه اين گفتارها بر پرهيز از ظن و گمان بد و دوری از تجسس تأکيد شده است. او سپس پرسيد که اگر اين کارها، مصداق ظن و گمان بد و تجسس نيست، حکومت بيايد و مصداق ها را بيان کند.
نوری در ادامه سخنان خود، پس از اينکه تحليلی کوتاه از شرايط حاکم بر ايران و چگونگی برخورد با نيروهای اصيل انقلاب ارائه کرد، گفت: « در حد خودم شرمنده ام.» او گفت: « نظامی که هرروز يک عده را کنار بگذارد، بايد بداند که خودش آسيب می بيند. همه نظام ها در دنيا تمام سعی شان بر اين است تا بر جاذبه خودشان بيافزايند. اگر نظامی تلاش اش اين باشد که بر دافعه خود و يا بر دشمنان خيالی اش بيافزايد، خود اين نظام است که آسيب می بيند. لطمه و آسيبی که به کشور هم وارد می شود.» بر اين اساس او از خداوند خواست تا به مسئولان درايت عنايت کند تا بفهمند، مسيری را که در حال رفتن هستند، مسيری نيست که کشور از آن سربلند بيرون بيايد و يا رفتاری که می کنند باعث عزت کشور در دنيا يا عزت حکومت در بين مردم شود. نگاه عبدالله نوری به حکومت دينی، سخنان ابراهيم يزدی، دبيرکل نهضت آزادی ايران را به همراه داشت تا از رابطه قدرت و دين بگويد.

متأثر هستم ولی نااميد نيستم

تبيين حکومت هايی که متوسل به « خشونت برهنه» می شوند، آنهم زمانی که احساس ناامنی می کنند، آغاز سخنان ابراهيم يزدی در خانه اين روزنامه نگار بازداشت شده بود تا با بيان اين جمله که خشونت، نشانه قدرت نيست بلکه علامت ضعف است، به حاضران اميد دهد. سخنانی که با اشاره به حوادث پس از انتخابات دهمين دوره رياست جمهوری همراه شد: « متاثر هستم ولی نااميد نيستم.»
بنابراين يزدی با اين نگاه که نيروهای حاضر در نشست روز چهارشنبه، هوادار دموکراسی و مردم سالاری هستند، از اينکه مردم سالاری صادر کردنی و وارد کردنی نيست، بلکه برای رسيدن به آن بايد يک فرآيند يادگيری را طی کرد، سخن گفت: « ياد گرفتن دموکراسی سه عنصر دارد، اول بپذيريم که جامعه بشری، يک جامعه متکثر است؛ دومين عنصر اين است که همديگر را تحمل کنيم؛ سوم به رغم تنوع ديدگاه ها برای پيشبرد جامعه بايد با هم با حفظ مواضع، همکاری کنيم.»
او که خوش بينی خود را از آينده دموکراسی با وجود تمام سختی ها و تلخی ها که توسط مخالفان دموکراسی انجام می شود، پنهان نمی کرد، از اينکه اصول گراهای افراطی هم بايد ياد بگيرند و بفهمند که غير از اين راهی ندارد، سخن گفت. بنابراين يزدی از اين افراد به عنوان آخرين گروهی ياد کرد که بالاخره ياد خواهند گرفت که انجام اين کارها فايده ای برای آنها ندارد. چرا که « اگر اعتراف ها و زندان های طولانی در کشورهای مختلف اثر داشته است، در ايران نيز می تواند مؤثر باشد.»

آغاز يک پايان

خوش بينی به آينده جنبش مردم ايران با تأييد «محمد علی عمويی» که ۳۵ سال سابقه زندان را در کارنامه سياسی خود ثبت کرده است، همراه شد. شايد دليل خوش بينی اين فعال سياسی به اين جمله اش بر می گردد: « دردآور است وقتی صحنه های برخورد با زنان، جوانان و پيران را مشاهده می کنيم ولی آن شادی، نشاط و اميدی که در بين انبوه جوانان در خيابان ها ديده می شود، آنهم در شرايطی که هرنوع تجمعی با برخورد خشن مواجه می شود، نويد بخش است. ما در گذشته کمتر شاهد آگاهی و حضور آگاهانه نسل جوان بوده ايم اما در راهپيمايی ۲۵ خرداد شاهد اين مسأله بوديم. بنابراين تصور می کنم، سرنوشت مملکت را همين نسل جوان رقم خواهد زد و به آنچه سال های سال، آرزوی دستيابی اش را داشتيم، خواهيم رسيد.» به اين ترتيب او از روند کنونی به عنوان آغاز يک پايان نام برد.
موضوع ديگری که عمويی به آن اشاره کرد، طرح شعار « شکنجه ديگر اثر ندارد» از طرف معترضان به نتيجه انتخابات بود؛ عمويی بيان اين شعار را شوخی و لفظ ندانست چرا که به اعتقاد او نتيجه طرح چنين شعارهايی مشخص است. عمويی برای تبيين بهتر سخن اش چنين گفت: « زنان ما در حالی امتياز گرفتند که تغييری در نظر آقايان حاصل نشده بود. بنابراين خوش بينی ما نسبت به آينده صرفاً خوش خيالی نيست، ما دستاوردها داشتيم.»
اگر آغاز سخن ابراهيم يزدی با تبيين پديده خشونت همراه بود پايان سخنان محمد علی عمويی نيز به اين موضوع اختصاص يافت: « کسانی که در راه باطل حرکت می کنند همواره از حقيقت می ترسند و ترس سبب خشونت های بی امان می شود.» او از اينکه با افرادی چون احمد زيدآبادی و محمد ملکی که فقط در صدد طرح حقيقت هستند، اينگونه برخورد می شود، اظهار تأسف کرد. به اين ترتيب نوبت به خسرو سيف رسيد تا او نيز از تجارب خود در عرصه سياست و در قالب حزب ملت ايران سخن بگويد.

نگرانيم

خسرو سيف نيز سخنان اش را ابتدا با تبيين موضوعی کلی آغاز کرد: « حکومت استبدادی جز صدای خويش، صدای ديگری را نمی شنود.»
او سپس در بخش ديگری از سخنان اش به موضوع ايران پرداخت: « در شرايطی هستيم که نگران آينده ايران از لحاظ استقال اش هستيم. وقتی آزادی نباشد، استقلال آن هم در خطر خواهد بود.»
سيف در پايان با اشاره به برخوردهای خشنی که با اعتراض های مردمی شده است، از بسته شدن نطفه ای سخن گفت که از بين رفتنی نيست. با پايان سخنان خسرو سيف نوبت به سوسن شريعتی، دانش آموخته تاريخ رسيد.

در ستايش نواميدی

اما سخنان سوسن شريعتی در ظاهر رنگ و بويی متفاوت از ديگر سخنرانان داشت؛ او در ستايش نااميدی سخن گفت. او با اشاره به اين نکته که گويا در جامعه ما، نااميدی جرم است، از اينکه اميدهای تاريخی مکرراً زخم می خورند، از باز تعرف دوباره نواميدی و اميد سخن گفت: « دوستان صحبت از اميد کردند و در عين حال از مسئولان نيز می شنويم که وای به حال نا اميدان؛ اما گمان می کنم که می توان جور ديگری از مفهوم اميد صحبت کرد. امروزه به پرسش گرفته شدن پيش فرض هايی چون داشتن رويکرد هايی اتوپيک، وجود قهرمان و داشتن گفتمان ايدئولوژيک برای هرگونه حرکت، ما را در برابر ضرورت تعريف جديدی از اميد و نواميدی قرار داده است.»
سوسن شريعتی سپس با طرح اين پرسش که « آيا برای حرکت، بايد اميد داشت يا می توان از سر نااميدی نيز تکان خورد؟» چنين پاسخ گفت: « وقتی قهرمان نباشد، اتوپيا نباشد، حقيقت مطلقه محل نزاع باشد و ... معنايش اين است که ما قرار است اينبار با دستان خالی، بی توهم، با توقعاتی محدود، بی باور به افسون و افسانه حرکت کنيم. اين همه يکی از تعاريف نااميدی است:« ناميد شو و به خود تکيه کن». اميد تاريخی يا اميد اتوپيک دو شکل درک از اميد بوده است و امروزه هر دو به پرسش گرفته شده است. مطالعه تاريخ و تکرار تراژدی های تاريخی اين باور را که پايان شب سيه هميشه سپيد است را الزاماً اثبات نمی کند، اميدهای تحقق يافته اتوپيک هم نه بيشتر. پس آيا معنای اين حرف اين است که بايد خانه نشين شد، تلخ شد و بدبين به هرنوع امکان تغيير؛ ظاهراً خير، می توان تکان خورد و تکان داد نه برای فردای دلفريب و دلربا بلکه برای خروج از ملال همين امروز. فردا معلوم نيست که بهتر از امروز باشد؛ با اين وجود می توان با ملال امروز درافتاد. برای اينکه از قربانيان فردا نباشيم بهتر است از همين امروز خود را بازيچه اميد نکنيم و با کمال نااميدی به امر تغيير بيانديشيم.»
کاش حداقل ها برآورده می شد
اگر سوسن شريعتی از زاويه ای متفاوت از ديگر سخنرانان نشست روز چهارشنبه به مسايل روز پرداخت، محمد شريف، حقوقدان و وکيل دادگستری نيز با ديدی حقوقی سخن گفت. او ابتدا مشاهداتش را از تفاوت های پرونده های بازداشت شدگان اخير با روند پيشين اين قبيل پرونده های سياسی بيان کرد: « در هيچ يک از پرونده های مرتبط با حوادث انتخابات اخير، نتوانسته ام يک وکالتنامه ثبت کنم.»
اين وکيل دادگستری در ادامه برای تبيين بهتر موضوع به پرونده احمد زيدآبادی اشاره کرد: « از طرف احمد زيدآبادی و عبدالله مؤمنی گفته می شود که وکيل نمی خواهند. از طرف آقای مؤمنی مدرکی ارائه می شود اما از طرف آقای زيدآبادی به ادعای محض بسنده می شود که بعداً مشخص می شود اين ادعا صحيح نبوده است. اما وکالتنامه ای که به امضای ايشان رسيده باشد، هنوز به دست ما وکلا نرسيده است.»
او از تمايل و تلاش برخی برای تحقق اين هدف که چنين بازداشت شدگانی مجبور شوند وکيل تسخيری را بپذيرند، سخن گفت؛ اما درادامه اين نکته را هم متذکر شد: « ما هم تلاش می کنيم اين امر تحقق پيدا نکند. هرچند جايگاه وکيل در اين پرونده ها جای تعريف شده ای دارد اما تلاش می کنيم حداقل تاثير را از حيث فراهم کردن تسهيلات داشته باشيم.»
شريف در ادامه به پرونده ديگری نيز اشاره کرد: « کارهای وکالت نامه مسعود باستای قبل از بازداشت انجام شده بود وليکن موکل من رفت دادگاه قبل از اينکه اصلاً متوجه شوم که پرونده وی از کدام شعبه دادسرا به دادگاه ارجاع شده است.»
وکيل دادگستری با اشاره به مشکل هايی که بر سر راه وکلا در اينگونه پرونده ها است، گفت: « در پرونده هايی که پس از انتخابات و در رابطه با همين موضوع تشکيل شده، حداقل ها هم نصيب ما نشده است يعنی حتی در يک مورد هم نتوانسته ايم يک وکالتنامه که امضا نشده است را به امضای موکل برسانيم تا رسماً بشويم وکيل.»
بحث تبديل قرار بازداشت به وثيقه برای بازداشت شدگان و انتشار اين خبر که دستور آمده تا هيچ آزادی صورت نگيرد، محور بعدی سخنان اين وکيل دادگستری را تشکيل داد: « هنگامی که قاضی بگويد تبديل قرار، هيچ مقامی امکان مخالفت ندارد.» البته اين سخن با ابراز يک نگرانی ديگر همراه شد که در پی انتشار يک خبر از سوی خانواده بود: « تا چه زمانی وکلا و خانواده های بازداشت شدگان با اين نگرانی شب را به روز برسانند تا متنی را که زيدآبادی نوشته و آنها قبول نکرده اند، به کجا برای تحميل متن دلخواه برسد و يا بيماری دکتر محمد ملکی چه عواقبی را به دنبال خواهد داشت.»

علی سياسی راد، عضو سازمان ادوار تحکيم نيز به عنوان آخرين سخنران نشست « کميته پيگيری بازداشت های خودسرانه» که با حضور نمايندگان احزاب و نهادهای مدنی مختلف برگزار شده بود، به موضوع ايدئولوژی و اتوپيا پرداخت. مسئله اميد و نااميدی برای او از منظری ديگر مطرح بود. سياسی راد با اشاره به ديدگاه های مختلفی که در مورد سلامت انتخابات دهمين دوره رياست جمهوری مطرح است، خشونت های صورت گرفته در پی برگزاری اين انتخابات و راهپيمايی ۳ ميليون نفره مردم تهران که آنان توانستند خشونت را دربين خودشان مهار کنند، گفت: « نااميدی از اتوپيا برای نسلی که به اتوپيا اعتقاد دارد شايد مبنای حرکت باشد ولی برای نسلی که به اتوپيا اعتقاد ندارد، شايد اعتماد به انسان و ظرفيت های عينی و انضمامی او مبنای تلاش جديدی باشد که يکی از ثمرات آن خروج از چرخه خشونت، هرج و مرج و استبداد باشد. اين نقطه اميد محصول تلاش های کوچکی است که امروز به يک شبکه بزرگ اجتماعی تبديل شده است.»

ابراز اميدواری سياسی راد از برداشتن گام های بعدی به صورت اصولی تر و محکم تر با صحبت های يکی از اعضای خانواده پيمان عارف که اينک در زندان به سر می برد، همراه شد. او که در کنار برخی از خانواده های بازداشت شدگان حوادث اخير در اين نشست حاضر شده بود، از روحيه خوب و اميدواری پيمان عارف سخن گفت.

در همين رابطه:
[نشست فعالان سياسی و مدنی در منزل احمد زيدآبادی (با عکس)، ادوارنيوز]


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016