دوشنبه 13 مهر 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

تحريم؟ آری، يا نه؟ وظيفه مـــا چيست؟ عــبــدالــسـتـار دوشــوکـی

عبدالستار دوشوکی
رژيم جمهوری اسلامی برای ادامه بقای خويش و سرکوب مردم ايران از تحريم و "جنگ" استقبال می کند. در نتيجه وظيفه همه ما است که با وقوع آن چه که رژيم آن را "برکت و يا نعمت الهی" می خواند مخالفت کنيم. اگــر جامعه بين المللی نگران فعاليت های هسته ای و يا تروريستی رژيم است، در اين صورت بايد رژيم را مورد تحريم و فشار سياسی مستقيم قرار دهند. آن ها بايد از مبارزه آزاديخواهی ملت بپاخاسته ايران حمايت کنند

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


ديــــبـــاچـــه

عليرغم آغاز مذاکرات هسته ای، احتمالاً ايران در سال آينده تحت "تحريمات فلج کننده" قرار خواهد گرفت، و ممکن است بعد از خروج سربازان آمريکايی از خاک عراق تاسيسات هسته ای، نظامی و بعضاً اقتصادی کشور مورد حمله هوايی آمريکا و متحدانش قراربگيرند؛ مرحله ای که تا رسيدن به آن اجـبـاراًًً دو مرحله ديگر يعنی مذاکرات (ديپلماسی) و فشار (تحريمات) بايد طی شوند. در حال حاضر ترکيبی نامتجانس از مرحله اول و دوم در جريان است. هردو طرف بايد به مردم خود و جهانيان نشان دهند که برای اجتناب از تشديد مرحله دوم (تحريمات شديد) و پرهيز از رسيدن به مرحله سوم (جنگ) حداکثر تلاش خود را می کنند تا در آينده مورد شماتت خودی و غير خودی قرار نگيرند. در اين مقاله تحقيقی، بر اساس شواهد مکتوب، علمی و مستند تلاش نموده ام تا علاوه بر تاويلی بر روش معمولی غرب و يا به اصطلاح "جامعه بين المللی" در استفاده از "تحريم" بعنوان يک اهرم فشار مرحله ای در روابط بين المللی؛ به ســه سوال مهم و ضروری بپردازم. اول اينکه آيا تحريم بعنوان يک ابزار فشار سياسی در روابط بين المللی موثر است يا نه؟ ثانياء آيا اعمال و تشديد تحريم های گسترده تر بر عليه ايران منجر به تغيير رفتار و يا تسليم رژيم در مقابل خواسته های شورای امنيت سازمان ملل و "غرب" خواهد شد؟ ثالثاء مردم آزاديخواه ايران بايد چه موضع و يا عکس العملی در قبال تشديد تحريم ها و يا خطرحمله نظامی محتمل به ايران اتخاذ کنند؟ استقبال و جانبداری بخشی از مخالفان حکومت از قداماتی نظير تحريم، تکفير، تهديد و تنبييه قابل درک است. اما بايد پرسيد که اين موضعگيری تا چه حد ريشه در احساسات دارد و يا تا چه حدی عقلانی، علمی و با استناد به تجربيات و شواهد تاريخی ـ سياسی می باشد. تحريم تاريخچه ای به قدمت تاريخ دارد. رژيم جمهوری اسلامی نيز تاريخچه سی ساله دارد. با بررسی و کالبد شکافی تحريم های اعمال شده در سطح بين المللی در طی صد سال اخير از يک طرف، و از طرف ديگر با تجزيه و تحليل ماهـیّت و عملکرد سياسی و بخصوص عکس العمل رژيم جمهوری اسلامی در مقابل تحريم ها و "بايکوت" های اعمال شده در طی سی سال اخير، می توان به دور از احساسات و شور سياسی و يا موضع گيری "اپوزيسيونی" به پاسخ های مربوطه و يا جمعبندی عقلانی و مستدل دست يافت.

مـــقـــدمــه

در طی سده گذشته بيش از دويست مورد تحريم رسمی و مستند در صحنه روابط بين المللی صورت گرفته است. از مجموعه ۱۱۰ مورد تحريم در طی سالهای ۱۹۷۰ تا ۱۹۹۹، ۷۳ مورد از جانب آمريکا، ۲۸ مورد از جانب اروپای غربی، ۶ مورد از جانب اتحاد شوروی سابق و يا روسيه، و ۱۳ مورد از جانب سازمان ملل اعمال شده بودند. در حاليکه اکثراً (حدود هشتاد درصد) کشورهای مورد هدف تحريمات، آفريقايی، آسـیـايی، آمريکای لاتين و خاور ميانه ای بوده اند(۱). متاسفانه "جامعه بين المللی" , و ابــر قــدرت ها عمدتاً (۲)، و آمـريکا مشخصا، گويا شيوه اجتناب ناپزير هميشگی خود را دنبال می کنند. شيوه ای که معمولا سه مرحله دارد: مرحله اول مذاکره و گفتگو (ديپلوماسی)، مرحله دوم تحريمات فلج کننده؛. اين مرحله ای است که پرفسور گردون آن را در کتاب آتی خود "جنگ نامريی" لقب داده است (۳) و هانس وون اسپونک در کتابی بنام "جنگی از جنس ديگر" در مورد تحريمات سازمان ملل مورد تجزيه و تحليل قرار داده است (۴) . مرحله سوم حمله گسترده نظامی و يا در مورد ايران بهتر است بگويم حمله هوايی به تاسيسات دفاعی و هسته ای ايران خواهد بود. برخلاف همسايگان ما (عراق و افغانستان) که هدف اصلی حمله نظامی غرب "تغيير رژيم" بود؛ در مورد ايران برعکس خواهد بود. شايد کمتر رژيمی را در دنيا بتوان يافت که از بدو پيدايش خود يعنی در طی سی سال درگير تحريم های متعدد يکجانبه، چند جانبه و بين المللی بوده و است. ايران بعد از گروگانگيری سفارت امريکا در تهران همواره تحت تحريم های متعدد آمريکا و اخيرا سازمان ملل نيزبوده و است. رژيم جمهوری اسلامی حتی در دوران استيصال و جنگ هشت ساله اقدامی جدی و رسمی در جهت رفع تحريم ها انجام نداد. هيچگونه دليل و مدرک مستدلی دال بر تسليم جمهوری اسلامی و يا تغيير رفتار آن در مقابل تحريم های سی سال گذشته وجود ندارد. جمهوری اسلامی همواره از رويارويی و تنش مستمر با غرب و تحريمات اهمال شده بعنوان سرپوشی برای بی کفايتی ذاتی خود در اداره کشور و سوءمديريت فاجعه بار اقتصادی، اجتماعی ومـلی و حتی سرکوب بيرحمانه مخالفان خود استفاده نموده است.

تـــحــریــم از منظر تــاریـــخــی

مقوله تحريم ريشه ای عميق در بطن تاريخ دارد. تاريخی که بر اساس کتاب "تحريمات اقتصادی ـ فلسفه و تاثير آنها" نوشته حسين عسکری و همکاران او ريشه در فرمان (حکم حکومتی) مـِگاريان بيش از چهارصد سال قبل از ميلاد دارد (۵)، اما اولين تحريم رسمی معاصر در سال ۱۹۱۴ ميلادی توسط بريتانيا بر عليه آلمان صورت گرفت که بلافاصله به محاصره دريايی آلمان توسط ناوگان ارتش بريتانيا منجر شد. مشکلات و پيچدگی های حقوقی اجرای تحريم های سازمان ملل از منظر قوانين داخلی کشورهای مستلزم به اجرای قطعنامه شورای امنيت در کتاب "اجرای تحريمات سازمان ملل توسط کشورها" نوشته پروفسور گولاند، ورا و جاکوبا (۶) مورد مطالعه و تشريح قرار گرفته اند که پرداختن به آن وقت فراوان می طلبد. امـــا "موسسه پيترسن برای اقتصاد بين المللی" در واشنگتن شايد معتبرترين منبع برای مطالعه و تجزيه و تحليل تحريم و تاثيرات آن باشد. اخيراء محققين شناخته شده اين موسسه نظير گاری کلايد هافباور و همکارانش در چاپ سوم کتاب معروف "بازنگری تحريمات اقتصادی" (۷) تاثيرات، موفقيت و يا ناکامی حدود دويست مورد تحريمات اقتصادی را مورد تجزيه و تحليل علمی و تجربی قرار داده اند. چاپ اول اين کتاب قريب به يک ربع قرن پيش با مطالعه دقيق ۱۰۳ مورد از تحريمات چاپ شده بود. جدول زير، از کتاب مزبور(چاپ سوم، صفحه ۱۵۹) نتايج موارد متعدد تحريمات را بر اساس اهداف سياسی مورد نظر طبقه بندی نموده است.

جـدول مستند بالا نشان می دهد که از مجموع دويست و چهار مورد تحريم فقط حدود يک سوم تحريم ها موفقيت آميز بوده اند. تحريم های اعمال شده جهت تغيير سياست مهم و يا استراتژيک فقط سی در صد شانس موفقيت داشته اند. پرفسور رابرت پايپ از دانشگاه دارتموث يافته های موسسه پيترسن برای اقتصاد بين المللی را مورد تجزيه و تحليل دقيقتری قرار داده است. بر اساس تحقيقات پرفسور رابرت پايپ، هيچگونه رابطه آماری معنی داری بين درجه زيان اقتصادی (شدت تحريم ها) و شانس موفقيت تحريمات وجود ندارد. وانگهی موشکافی دقيق پرفسور رابرت پايپ نشان می دهد که ميزان واقعی موفقيت تحريم ها بسيار پاينتر از آنچه که در جمعبندی موسسه پيترسن نشان داده شده، می باشد (۸). شايان ذکر است که بيشترين زيان وارده اقتصادی ثبت شده در تاريخ تحريم های جهان در مورد ايران در خلال تحريمات عليه ملی شدن صنعت نفت توسط دکتر محمد مصدق می باشد. تحريم منطقه شورشی و"استقلال طلب" بيافرا توسط دولت مرکزی نيجريه در آفريقا جزوء تحريمات بين المللی حساب نمی شود؛ اگرچه در جدول زير از نشريه "امنيت جهانی" گنجانده شده است. همانگونه که جدول زير از نشريه "امنيت جهانی" (۹) نشان می دهد با وجود هزينه سنگين اقتصادی و مالی وارده به ايران، تحريم ها ناکام ماندند. عليرغم قياس مع الفارق بين مبارزه ملی شدن نفت و ماجراجويی هسته ای، تاريخ ممکن است بصورت تراژدی ديگری تکرار شود و مردم ايران هزينه بسيار سنگينی را بپردازند. مطالعات جـُن هـوی و رابرت هاسبی از دانشکده علوم سياسی دانشگاه اسلو نشان می دهد که اکـثـر موارد موفق مربوط به کشورهايی است که در مرحله اوليه يعنی مرحله تهديد (و نه مرحله اعمال تحريمات) به خواسته های تحرم کنندگان تن در داده اند. (۱۰)

پژوهشگران موسسه مذکور برانگيختن احساسات ملی و ناسيوناليستی ملت تحت تحريم را يکی از علل عمده مقابله با تحريم، و دليل شکست تحريمات می دانند. آنها با مطالعه تحريک عِرق ملی ايتاليايی ها در مقابل تحريم های وضع شده توسط سازمان "اتحاديه ملل" قبل از جنگ جهانی دوم، تحريم آمريکا بر عليه اندونزی، و نمونه های فراوان ديگر، حس ناسيوناليستی، استقلال طلبی و غرور ملی را عامل مهمی در بسيج افکار عمومی ملت تحريم شده بحساب می آورند. پژوهشگران مذکور در بخش ديگری از يافته های خود هشدار می دهند که قــُلدر (زورگو) را نمی توان از طريق " قــُلدری" و حربه های اقتصادی مرعوب نمود. بر اساس نتيجه گيری آنها رژيم های دمکراتيک و مردمی، بر خلاف حکومت های مستبد، در مقابل تحريم های اقتصادی از تاثيرپذيری بيشتری برخوردار هستند. اين ادعا با يافته های علمی هيو دافنباخ در نقد مدل های پيشنهادی دوروسن، هان و مو، و جونگرين همخوانی دارد؛ زيرا آنها در پژوهش علمی خود به عکس العمل ها و مدل های احتمالی سياست داخلی يک حکومت برای مقابله با تحريم پرداخته اند(۱۱) .

تحريم ها بر عليه ايران در سی سال گذشته

همانگونه که در مقدمه اشاره کردم رژيم جمهوری اسلامی در عرض سی سال گذشته همواره تحت تحريم های مختلفی بوده است. تحريم‏های آمريکا بدون شک از جريان سرمايه‏گذاری مستقيم خارجی به سمت بخش انرژی ايران جلوگيری کرده وهمچنين باعث شده تا ظرفيت توليد نفت و گاز کشور با سرعت کمتری گسترش پيدا کند، ولی‏صدماتی که در طول اين مدت بر اقتصاد ايران وارد شده بيشتر به خاطر متغيرهای ديگری از جمله ناشايستگی تقريباً مطلق، فساد، بيکفايتی و سوءمديريت ذاتی می باشد. ممکن است تحريم‏های اعمالی آمريکا ; که به نقل از کتاب "تحريمات اقتصادی و ديپلماسی آمريکايی" آقای ريچارد هـاس (۱۲)، بيشتر شبيه تلافی جويی های قديمی و سـُنتی می مانند تا عملکرد سياسی مـُدرن، ايران را از وارد کردن قطعات يدکی هواپيمايی و برخی‏سلاح‏های متعارف ساخت آمريکا بازداشته و تاثير منفی بر اقتصاد ايران و صنعت نفت داشته، ولی نتوانسته رژيم را از وارد کردن‏ تجهيزات نظامی، امنيتی، سلاح های مخرب، ساخت سيستم موشکی و پيشرفت برنامه هسته‏ای و حتی ماهواره و غيره باز دارد. يعنی در حقيقت برای آمريکا تحريم از يک "ابزار" فشار اقتصادی تبديل به يک خط مشی سياسی (پـُالسی) شده است. به ادعای ديويد کورترايت و جورج لــوپـز که چندين کتاب از جمله "دهه تحريم ها ـ بررسی استراتژی سازمان ملل در دهه ۱۹۹۰" و "تحريمات و جستجوی امنيت" را تاليف نموده اند؛ اين دقيقاً همان اتفاقی بود که در عراق رخ داد و قابل تکرار است (۱۳). عليرغم بی اعتباری بيمه ای و مالی گسترده، رکود اقتصادی و "روانی"، فقر فراوان، بيکاری، تورم ۲۵ درصدی، فحشاء، فساد، اعتياد، سرخوردگی، ورشکستگی ممتد کارخانه ها و صنايع متعدد و نابودی کشاورزی ايران و حتی اقتصاد چمدانی (نظير خروج هيجده و نيم ميليارد دلار ارز و طلا و غيره توسط کاميون به ترکيه) سعيد جليلی، دبير شورای عالی امنيت ايران، در واکنش به تحريمات آتی می گويد: "ايران طی ۲۸ سال گذشته مورد تحريم آمريکا قرار داشته است و اين تحريم‌ها هم اضافه بر تحريم‌های قبلی تاثيری بر سياست ايران نخواهد داشت". تقريبا همه متخصصان و محققين اقتصادی در مورد تاثيرات منفی تحريم ها بر معيشت مردم ايران اشتراک نظر دارند. اگر چه بعضی از مفسرين معتقد هستند که در ايران ظاهرا قانون نانوشته ای در سطح مقام های رسمی ايران وجود دارد که بر اساس آن نبايد به تاثير تحريم های بين المللی عليه ايران به طور علنی اعتراف کرد، زيرا چنين اعترافی سبب تشويق "غربی‌ها و بخصوص آمريکايی ها" برای ادامه فشار اقتصادی بر ايران خواهد شد. (۱۴). اصغر گرانمايه پور عضو کميسيون اقتصادی مجلس شورای اسلامی در گفت و گو با فارس می گويد "تجربه نشان داده است، اعمال تحريم های بين المللی عليه حمهوری اسلامی در بلند مدت با شکوفا کردن استعداد های جوانان و دانشمندان ايرانی به نفع کشور بوده است" (۱۵) . فرهاد رهبر استاد اقتصاد و رئيس دانشگاه تهران نيز در خصوص بی تاثير بودن تحريم های غرب عليه ايران، می گويد: اينها تبليغات بی فايده ای است که کارآيی ندارد و افکار عمومی هم به خوبی از ماهيت آن باخبر هستند. ما در زمان جنگ تحريم های شديدتر از اين داشتيم و نه تنها آسيبی نديديم بلکه سربلند هم از جنگ بيرون آمديم" (۱۶). احمد خـرم وزير راه دولت خاتمی شايد جزوء معدود مسئولينی بود که به تاثير مستقيم تحريمات در سوانح هوايی کشور اعتراف کرده بود و به همين دليل مورد استيضاح مجلس قرار گرفت (۱۷). در باطن امر مسئولين جمهوری اسلامی حداکثر تلاش خود را برای مقابله با تحريم ها انجام می دهند. روزنامه تــهران تـايمز سال پيش گزارش داد که" تهران از حساب های اروپايی خود ۷۵ ميليارد دلار را خارج کرده است تا در صورت تحريمات احتمالی جديد بين المللی از مسدود شدن آنها جلوگيری شود. به گزارش تهران تايمز، تهران در بهترين حالت برای تشديد تحريمات مالی آماده شده و در بدترين حالت خود را برای جنگ آماده می کند که می تواند بهای نفت را به شدت افزايش داده و بازارهای مالی جهان را به سقوط بکشاند". (۱۸)

در عرض سی سال گذشته اکثر ملت های جهان پيشرفت های چشمگيری داشته اند. اما متاسفانه ملت ايران هزينه بسيار سنگينی را برای ماجراجويی های رژيم و سياست های دشمن ساز، تروريست پرور و سرکوبگر آن پرداخته است. تحريم های سی سال گذشته بيشترين تاثير را بروی مردم اسير ايران و قشر های آسيب پذير گذاشته است. يعنی در حقيقت کسانی مورد تحريم قرار گرفته اند که دارای کمترين تاثيرپذيری بر روی رفتار و يا سياست های داخلی و يا خارجی حکومت هستند. تاثير تحريم های آينده نيز، بر خلاف ادعا هايی نظير تحريمات هوشمند و يا هدفمند و غيره، بر همان منوال خواهد بود. تاريخ ۳۰ ساله جمهوری اسلامی ثابت نموده است که سران حکومت از هزينه کردن آبرو، جان و مال مردم ايران برای رسيدن به اهداف ماجراجويانه خود ابايی ندارند. صدام حسين نيز دقيقا همين کار را کرد و باعث تلف شدن بيش از نيم ميليون کودک عراقی بدليل "تحريم های فلج کنند و مهلک" سازمان ملل شد. طبق گزارش "بنياد سازمان ملل" تحقيقات مندرجه در نشريه علمی "ژورنال بهداشت عمومی آمريکا" ميزان مرگ و مير کودکان عراقی بلافاصله بعد از اهمال تحريمات سازمان ملل چـهـار بـرابـر شده بود (۱۹) . طالبان نيز با سوق دادن افغانستان به سياه چال های قرون وسطاء تحريم های سازمان ملل را مورد تمسخر قرار دادند؛ و همه ما می دانيم چه بر روز مردم بيگناه آن کشور آمد. هر دو کشور نابود شدند و صدها هزار نفر هلاک شدند؛ اما کوچکترين آسيبی به رژيم های مستبد صدام و ملاء عـُمـر نرسيد. در نهايت غرب مجبور شد که با حمله نظامی کاری را بکند که تحريم هرگز نمی توانست بکند. رژيم های برمه (ميانمار)، زيمبابويه، کوبا، هائيتی، کره شمالی وسودان فقط چند نمونه از ناکارايی مقوله تحريم است. وانگهی تحليلگرانی نظير کنيت هرميل و برتيل اودن از موسسه اسکانديناويايی برای مطالعات آفريقای جنوبی (۲۰) علاوه بر نقش تحريم و خروج شرکت های چند مليتی از آفريقای جنوبی، بغرنجی و پيچدگی مقوله تحريم را نيز خاطر نشان ساخته اند.

نمونه های محدود ِ ظاهرا موفق نظير رودزيا، افريقای جنوبی و حتی لـيبـی کاملاء با مورد ايران متفاوت هستند. مثلا در مورد آفريقای جنوبی، بر طبق اعتراف اف دبليو دکلرک آخرين رئيس جمهور سفيدپوست آن کشور آنچه که رژيم نژادپرست را وادار به عقب نشينی کرد دو فاکتور عمده بودند. فاکتور هراس از جنگ داخلی تمام عيار بين سياهپوستان و سفيدپوستان و نابودی "همه چيز". علت دوم پشت کردن کامل دو يار وحامی مهم رژيم نژادپرست، يعنی بريتانيا و آمريکا بود. نقش رهبران کنگره ملی آفريقا و حمايت جهان از آنان عامل عمده ديگری بود که در کتاب ِ "چگونگی عملکرد تحريم ها ـ درسی از آفريقای جنوبی" تاليف پروفسور نتا کراوفورد و پرفسور اودی کلوتز (۲۱) به آن پرداخته اند. از سوی ديگر سياست ِ ندانمکاری سرهنگ معمر قذافی باعث شد که ملت لـيبـی هم درد تحريم ها را متحمل شوند و هم حملات نظامی آمريکا را و در نهايت هم جريمه ميلياردی را به آمريکا و بريتانيا بپردازد.

برآيند آتی تشديد تحريم ها و ظايف ما ايرانيان

ديويد هندرسن از موسسه هوور دانشگاه استانفورد آمريکا در تشريح تحريمات مهلک و درد آور (فلج کننده) مثال جالبی از دوران کودکی خود و برادرش و گـُربه همسايه می آورد که ذکر آن بيانگر تناقض نهفته ای است که در حين حال عيان است. او می گويد همسايه او گربه خود را در دست می گرفت و هنگامی که گربه را در مقابل صورت پاول برادر وی قرار می داد، دُم گربه را همراه با نيشگونی سخت می کشيد و گربه متاثر از درد به سر و صورت پاول که در مقابل گربه قرار داشت چنگ می انداخت. ديويد می گويد که او و برادرش از رفتار گربه ناراحت می شدند. زيرا آنها معتقد بودند که گربه بايد چنگ به صورت همسايه می انداخت و نه برادر بيگناه او (۲۲). اين مثال بيانگر آن است که متاسفانه در حيطه "تحريم" چه کسی خطا می کند، چه کسی تنبيه می کند، و چه کسی تنبيه می شود. تناقض و ضد و نقيض بودن مسئله تحريم در کتاب "تناقض تحريمات ـ سياستمداری اقتصادی و روابط بين الملل" توسط دانيل درزنر مورد بررسی و کنکاش انتقادی قرار گرفته است (۲۳). تناقض و برخورد دوگانگی که امروزه حتی بسياری از ما ايرانيان با آن روبرو هستيم.

عليرغم رغبت و رضايت باطنی بسياری از ايرانيان برای تنبييه و تکفير رژيم از طريق اهمال تحريمات "فلج کننده"، تاريخ ۹۵ ساله و علم تجربی و مستند "تحريم" ثابت نموده است که در اکثريت موارد آنکس که با پرداخت هزينه بسيار سنگين فلج و يا حتی نابود می شود؛ قشرهای آسيب پذير جامعه و مردم عادی هستند. چه فرقی بين رژيم صدام و يا طالبان و يا برمه و سودان و يا کره شمالی و يا کوبا و يا زيمبابوه با رژيم جمهوری اسلامی وجود دارد؟ بر اساس کدام منطق و يا منبع علمی و تجربی بايد اميدوار باشيم که اگر تحريمات "فلج کننده" بر عليه ديگر ديکتاتورها تاثيری نداشته و ندارد، اما بر حکام جمهوری اسلامی تاثير گزار خواهد بود؟ کدام ملت تحت سلطه استبداد قرون وسطائی را سراغ داريد که تحت فشار تحريم های خارجی بر عليه حکومت خود قيام کرده است؟. اين استدلال ممکن است در مورد يک دولت پاسخگو، مـسـئول و دمکرات صدق کند؛ تلف شدن هزاران ايرانی بيگناه به دليل تحريمات "استکبار جهانی" بمثابه پيوستن آنها به کاروان شهدای جمهوری اسلامی خواهد بود و بس! آخــوند و بسيجی و پاسدار و غيره جزوء قشرهای آسيب پذير جامعه نيستند زيرا هزينه را مردم عادی می پردازند، اما سود معامله مرگ آور را آنها می برند. رژيم جمهوری اسلامی مشتاق برپا شدن چنين آتش خانمانسوزی است. ما نبايد هيزم بيار اين آتش باشيم. تعارض، جنگجويی و ايجاد تنش و بحران، اکسيژن حيات جمهوری اسلامی می باشند. تحريم های به اصطلاح فلج کننده شورای امنيت سازمان ملل نه تنها رژيم را در سرکوب مخالفان جـّری تر خواهد کرد بلکه ادامه حيات سرکوبگر آن را در سايه بحران و حتی جنگ تضمين خواهد نمود. اين حقيقت انکار ناپذيری است که اکثر پژوهشگران مقوله "تحريم" به آن اذعان نموده اند، از جمله ريچارد هاس و مگان اوسوليوان از موسسه بروکينگز واشنگتن که در کتاب خود بنام "عــسـل و ســرکـه ـ مشوق ها، تحريم ها و سياست خارجی" (۲۴) در مورد آن تاکيد کرده اند. مگان اوسوليوان در کتاب ديگر خود به نام "تحريم های زيرکانه (هوشمندانه) ـ سياستمداری و حمايت دولتی از تروريسم" به تفصيل در مورد تحريمات بر عليه ايران، ليبی، سودان و عراق نوشته است (۲۵). حدود ربع قرن پيش هنگامی که آيت الله خمينی در مورد جنگ ويرانگر ايران و عراق گفت: "اين جنگ برای ما يک نعمت الهی است". سالها بعد که معنی اين جمله بنيانگزار جمهوری اسلامی را درک کرديم، ديگر خيلی دیــر شده بود. اکنون که رژيم موجوديت خود را در مقابل جنبش آزاديخواهی مردم در معرض خطر جدی می بيند، شايد اينبار نيز به دنبال برکت (نعمت) الهی ديگری باشد. ارنست پريگ مولف کتاب " احساس اقتـنـاع درونی يا عملکرد مفيد (برونی) با تحريمات ـ تحريمات يکجانبه آمريکا و منافع ملی آمريکا" (۲۶) معتقد است که آمريکا نيز ناچار است برای رضايت و يا تسکين افکار عمومی مردم آمريکا به تحريمات نيمه سترون دست بزند. حتی اداره پاسخگويی (بازرسی) دولت آمريکا سال گذشته در کتاب منتشره خود بنام " تحريمات ايران ـ تاثير خوب يا بد؟" اعتراف می کند که ادارت و وزارتخانه های مختلف دولت آمريکا تاثير تحريم ها بر عليه ايران را به صورت جامع و کامل بررسی نکرده اند (۲۷).

نــتــیــجــه گــیــری

بر اساس مستندات تحقيقی، علمی و تجربی قريب به يک قرن گذشته و با رجوع به بيش از دويست مورد از تحريمات مختلف، ناکارايی تحريم بعنوان يک اهرم فشار و ابزار سياسی در روابط بين المللی برای تغيير و يا تغيير رفتار رژيم های مستبد، مستدل و مکتوب می باشد. تجربه های مستند و مکتوب نشان می دهد که ديکتاتورها تحت تحريم در کاربرد خشونت بر عليه مخالفان داخلی خود سفاکـتـر می شوند. تاثير تشديد تحريمات اخير آمريکا، اروپا و سازمان ملل بر رفتار حکومت ايران چه بوده است؟ آيا تقلب و کشتار و زندان و شکنجه و دادگاههای فرمايشی و غيره کاهش پيدا کردند يا اينکه "گــُل بود و به تـجـاوز هم آراسته شد"؟ در طی قريب به سی سال تحريم بر عليه ايران کتابهای فراوانی نوشته شده است. ساس فياض منش در کتاب "ايالات متحده و ايران ـ تحريمات، جنگ و سياست مهار دوگانه" تحريم های دوران ريگان، کلينتون و بوش بر عليه ايران را مورد تجزيه و تحليل قرار داده. تاثير اينگونه تحريمات بر رژيم ( و نه مردم عادی) به اعتراف همه ناچيز بوده است (۲۸). رژيم جمهوری اسلامی نيز هيچگونه سنخيت و يا همسويی با رفاء و منافع مردم ايران ندارد. منافع مردم ايران و منافع رژيم دو مقوله کاملا مجزاء هستند. تحريم ها و حتی حمله نظامی "احتمالی" و متعاقب آن بر عليه منافع مردم ايران خواهد بود. اما رژيم جمهوری اسلامی برای ادامه بقای خويش و سرکوب مردم ايران از تحريم و "جنگ" استقبال می کند. در نتيجه وظيفه همه ما است که با وقوع آنچه که رژيم آن را "برکت و يا نعمت الهی" می خواند مخالفت کنيم. اگــر جامعه بين المللی نگران فعاليت های هسته ای و يا تروريستی رژيم است، در اين صورت بايد رژيم را مورد تحريم و فشار سياسی مستقيم قرار دهند. آنها بايد از مبارزه آزاديخواهی ملت بپا خاسته ايران حمايت کنند. نقض گسترده حقوق بشر و سرکوب مردم ايران توسط رژيم بايد مبنای "تــنبـيه های" مشخص سياسی و به اصطلاح هوشمند (هدفمند) سازمان ملل باشد. بعنوان نمونه دولت احمدی نژاد را برسميت نشناسند همانگونه که دولت طالبان را برسميت نشناختند. پافشاری بر ابقای نماينده ويژه کميسيونر عالی حقوق بشر سازمان ملل برای ايران و حمايت ازحقوق بشر و مبارزه مردم ايران برای دمکراسی و غيره بايد جايگزين تحريمات اقتصادی عمومی گردند.

دکـتـر عــبــدالــسـتـار دوشــوکـی
doshoki@gmail.com

منابع و مراجع

(۱) International Sanctions: Between Wars and Words, Table 1.1; Peter Wallensteen and Carina Staibani, Routledge 2005

(۲) Economic Sanctions and the Great Powers, by Brendan Taylor, Routledge, 2009

(۳) Invisible War: The United States and Iraq Sanctions, by Prof. Joy Gordon, Harvard University Press; January 2010

(۴) A Different Kind of War: The UN Sanctions Regime in Iraq; by Hans C Von Sponeck, Berghahn Books, 2006

(۵) Economic Sanctions: Examining Their Philosophy and Efficacy, by Hossein G. Askari, John Forrer, Hildy Teegen, and Jiawen Yang. Praeger 2003

(۶) National Implementation of United Nations Sanctions: A Comparative Study. by Vera Gowlland-Debbas. Leiden and Boston: Martinus Nijhoff Publishers, 2004.

(۷) Economic Sanctions Reconsidered. by Gary Hufbauer, Jeffrey Schott, Kimberly Elliott and Barbara Oegg, (3rd edition), Peterson Institute for International Economics; 2007.

(۸) Why Economic Sanctions Still Do Not Work"; International Security Journal , Vol. 23, Issue 1, Pages 66-77; Professor Robert Pape; 1997.

(۹) Why Economic Sanctions Still Do Not Work International Security, Vol. 22, No.2 (fall 1997), p108, Professor Robert Pape,

(۱۰) Tales of Unexpected: When Do Economic Sanctions Work?, Jon Hovi, Robert Huseby, Dept. of Political Science - Oslo University, Norway: Link: http://www.ima.org.uk/conflict/papers/Hovi.pdf

(۱۱) - Ending Economic Sanctions: Audience Costs and Rent-Seeking as Commitment Strategies, by Dorussen, Han and Mo, Jongryn, 2001 “Journal of Conflict Resolution, Vol. 45 No. 4, 395-426, August 2001,

(۱۲) Economic Sanctions and American Diplomacy, by Richard N. Haas, Council on Foreign Relations Press, 1998

(۱۳) – The sanctions Decade: Assessing UN Strategies in the 1990s by David Cortright and George Lopez, Lynne Rienner, 2000

(۱۴) (بی بی سی): http://www.bbc.co.uk/persian/iran/story/2008/05/080527_bd-az-iaea-economy.shtml

(۱۵) http://www.ebtekarnews.com/ebtekar/News.aspx?NID=11338 (روزنامه ابتکار شماره )

(۱۶)- http://www.magiran.com/npview.asp?ID=1680236 (روزنامه ايران شماره ۴۰۰۵ (

سفينه های مرگ و دولتی که تحريم ها را کاغذ پاره می داند : سايت راه سبز – (۱۷)
http://www.rahesabz.info/fa/news/news.php?id=50

(۱۸) - http://tehrantimes.org/1387/03/28/TehranTimes:201.html

(۱۹) - http://www.unwire.org/unwire/20000330/7996_story.asp

(۲۰) – Sanctions Dilemmas, by Kenneth Hermel and Bertil Oden, The Scandinavian Institute of African Studies, Sweden; Motala,Grafiska,Motala 1988

(۲۱) – How Sanctions Work, Lessons from South Africa, Neta C Crawford and Audie Klotz; MacMillan Press Ltd. 1999.

(۲۲) – Why Economic Sanctions Don’t Work, By David R. Henderson of Hoover Indtitute, Stamford University, ۱۹۹۸:
http://www.hoover.org/publications/digest/3533376.html

(۲۳) – The Sanctions Paradox: Economic Statecraft and International Relations, by Daniel W. Drezner, Cambridge University Press, 1999

(۲۴) - Honey and Vinegar: Incentives, Sanctions and Foreign Policy by Richard N. Haass and Meghan L. O'Sullivan, Brookings Institute – Washington - Jul 2000

(۲۵) Shrewd Sanctions: Statecraft and State Sponsors of Terrorism (Hardcover), by Meghan L. O'Sullivan Brookings Institute – Washington - 2003

(۲۶) Feeling Good or Doing Good with Sanctions: Unilateral Economics Sanctions and the U.S. National Interest, Centre for Strategic and International Studies 1999

(۲۷) Iran Sanctions: Impact Good or Bad? By United Staes Government Accountability Office, Nova Science Publisher, 2008

(۲۸) The United States and Iran: Sanctions, Wars and Policy of Dual Containment, by Sas Fayazmanesh, Routledge 2008


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016