جمعه 3 مهر 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

بيانيه شاخه دانشجویان و جوانان جبهه مشارکت به مناسبت آغاز سال تحصيلی

به نام خدا
دانشجويان، اساتيد، دانشگاهيان و ملت بزرگ ايران

سال تحصيلی جديد دانشگاهها و مراکز آموزش عالی در حالی آغاز می شود که تنی چند از اساتيد و دانشجويان همچنان در بند و تحت سخت ترين شرايط به سر می برند. عزيزانی چون سعيد حجاريان، محسن ميردامادی، عبدالله رمضان زاده که سالها عمر خويش را در راه آزادی و عدالت و بلندای نام اسلام و ايران گذرانيده اند کسانی که در پاسخ به ندای خمينی کبير، پاک باخته در عرصه های مختلف جهاد و شهادت حاضر شدند و پيروی از آن پير فرزانه را بارها و بارها به اثبات رسانيده اند درکنار اسرای مضلوم و سربلند جنبش دانشجويی ايران بويژه داوود سليمانی، علی تاجرنيا، سيد شهاب الدين طباطبايی، عبدالله مومنی، جهانبخش خانجانی و احمد زيدآبادی اينک در بند ظلم اسيرند.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


تاريخ مبارزات رهايی بخش ملت ايران گواه بيش از شش دهه تلاش بی وقفه و فداکارانه جنبش دانشجويی برای نوسازی ساختارهای متصلب و نا کارکرد سياسی، فرهنگی و اجتماعی استبداد زده ايران است.
ايران امروز در برهه ای حساس از تاريخ خود به سر می برد، زمانی که چون سالهايی نه چندان دور ندای الله اکبر جرم است و فرزندان انقلاب در معرض تهديدها و فشارهای کسانی هستند که از اسلام جز نامی و از انقلاب جز ادعايی ندارند. آنچه که در چند ماه اخير عيان گشت حاصل زنده شدن دوباره منش و آرمان واقعی امام خمينی (ره) در سايه حضور دوباره ياران صديق و پيروان واقعی وی در عرصه انتخابات و پايمردی های آنان در راه احاق حقوق ملت بود. فضای قبل از انتخابات خبر از آشتی مردم با عرصه اجتماعی داشت، سياست بار ديگر از موجودی مطرود و عرصه ای نا مطمئن به ضرورتی گريز ناپذير از زندگی تبديل شده بود. جامعه ايرانی باور کرده بود که در عرصه اجتماعی و تحولات سياسی منافعی دارد که نمی تواند از اعمال حداقل قدرت خود در آن که همان يک رای بود چشم پوشی کند. موج سبزی که شور و شعور را در هم آميخته بود و چون بارانی بر تن تشنه سياست ايران باريد.
جنبش سبزی که اکنون جامعه ايرانی را فرا گرفته است حرکتی نو است که بايستی بر پشتوانه های نظری و غنای عملی آن افزود و دامنه مشارکت آحاد مردم را در آن گسترش داد و اين کارکرد دو گانه ای است که بيشتر از عهده دانشگاهيان و جنبش دانشجويی برمی آيد. گستره وسيع اقشار اجتماعی موجود در ميان دانشجويان می تواند نقش عظيمی در گسترش امواج روشنگری و اصلاح طلبی در ميان جامعه در تمامی نقاط کشور داشته باشد و اين دانشجو است که می تواند با درک صحيح از شرايط و نياز جامعه و بهره گيری از دانش و نظرات انديشمندان و ايجاد ارتباطی دو سويه ميان جنبش و جامعه بهترين مسير را برای اصلاح امور و غلبه بر فضای بسته و سنگين موجود، يافته و بر آن پای فشارد و اين چيزی نيست که برای انحصار طلبان و اقتدارگرايانی که رسيدن به مقصود خويش را جزدر سايه تحميق توده ها و بسط ناآگاهی مقدور نمی يابند، مطلوب باشد، آنان که دانشگاه را جز برای پرورش نيروی کار نمی خواهند. از نظر آنان دانشگاه کارخانه ای است که محصول آن انسانی مسئول و آزاده نيست. تلاش برای تسخير و به سلطه در آوردن علوم انسانی در دانشگاه ها، برای توليد علمواره های ايدئولوژيک پشتيبان مشروعيت فرازمينی حکومت و حق ويژه روحانيون علاقه مند به سياست و قدرت می باشد. تا جامعه امکان فکر و انديشه ديگری جز القائات دستگاه تبليغی و نظريه پردازی رسمی را پيدا نکند و از هر اقدام و حرکتی برای بسط و تقويت حوزه عمومی به عنوان عرصه تعامل و کارکرد مستقل نخبگان و نوسازی ساختار متصلب سياسی جلو گيری به عمل آيد. از اين رو است که برای تهی ساختن دانشگاه از انديشه ورزی و دگر انديشی در کنار اين تلاش روی به سمت انقلاب فرهنگی ديگری نهاده اند. بازنشته ساختن اجباری اساتيد، اعمال گزينش¬های غير علمی در جذب اعضای هيئت علمی و ممانعت از ادامه تحصيل دانشجويان منتقد در مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری در همين راستا است، همچنين کارگردانی سريال مصاحبه جانباز اصلاحات و روشنفکر فرزانه سعيد حجاريان در نمايشی تاسف بار با موضوع علوم انسانی نيز برای تحقق اين خيال باطل است، که شکست آن پيشاپيش آشکار است.
عاملان حوادث اخير که پيشبينی حرکت بزرگ ملت ايران در دفاع از رای و نظر خويش و اساس نظام جمهوری اسلامی را نداشتند، کوشيدند با خلق فجايعی چون حمله ددمنشانه و ننگين به کوی دانشگاه تهران و دانشگاه صنعتی اصفهان اين خواست و مطالبه اجتماعی را به اعتراضات رايج دانشجويی تقليل دهند. غافل از آنکه جنبش دانشجويی چيزی جدای از جنبش ملت ايران برای تحقق واقعی شعار "استقلال، ازادی و جمهوری اسلامی" نيست چراکه دانشجويان هم جزئی از همين ملتند و مطالباتشان نيز برآمده از نيازی است که از درون جامعه دردمند ايران گرفته شده است و بر اين باورند که هر حرکتی که ريشه در جنبش اجتماعی مردم نداشته باشد اصيل و ماندگار نخواهد بود.
از آنجاکه يکی از ويژگی های مهم جنبش های اجتماعی فعاليت خلاقانه و خودجوش توسط حاملان جنبش است، جريان اصيل دانشجويی به عنوان مهمترين مدعی و مدافع آزادی خواهی و عدالت طلبی با حفظ روحيه انتقادی خود با خلاقيت و نوآوری همچنان به عنوان موتور محرک و جريان پيشروی جامعه در تحقق آرمان¬های بلند جنبش سبز ملت ايران خواهد کوشيد که اين مهم تنها در سايه حرکت¬های منطقی و به دور از زياده روی و با استفاده مداوم از نظرات و راهنمايی های نخبگان دانشگاهی و سياسی ممکن خواهد بود. جنبش دانشجويی به عنوان يکی از گروه های مرجع رفتار سياسی هرگاه که موفق به برقراری پيوند ميان نخبگان مرجع فکری با بدنه اجتماعی شده است مرجعيت اجتماعی خود را بازيافته و توانسته است منشاء تحولات بزرگی درعرصه سياسی و اجتماعی ايران باشد و اين چيزی است که امروز بيش از هر چيز به آن نياز منديم.
زمينه سازی برای راديکال کردن جنبش دانشجويی اصلی ترين راهبرد حاکميت به منظور سرکوب جنبش و به سکون درآوردن دانشگاه ها است که مقابله با اين جريان دقت و بيداری دانشجويان را در عين حفظ منش اعتراضی و آزادی خواهانه می طلبد. بازداشت فعالان و احکام سنگين کميته های انضباطی در کنار سخت گيری های فراقانونی آموزشی برای فعالين دانشجويی و عدم امانت داری در اعلام رتبه های کنکور از جمله اقداماتی است که نتيجه ای جز افزايش اعتراضات عليه روند موجود نخواهد داشت طراحان سناريوی حذف و سرکوب بايد بدانند که برخوردهای سخت و غير قانونی با دانشگاه جز بدنامی و خسران چيز ديگری برای آنان به دنبال نخواهد داشت چرا که جنبش سبز ملت ايران دانشگاه را چون نگينی در بر خواهد گرفت و از فرزندان خود حمايت خواهد نمود.
در سال تحصيلی پيش رو نيز چون گذشته دانشگاه ها و محيط های دانشجويی با سازمان دهی شبه تشکل های سفارشی و دولت ساخته وابسته به کانون های قدرت مواجه خواهند بود شبه تشکل هايی که نداشتن پشتوانه دانشجويی آنها از اعضای مشترک متعدد شان مشخص است بی شک در صورتی که اين شبه تشکلها و جريانات وابسته به عنوان بازوی سرکوب دولت در دانشگاه ها به فعاليت مشغول شوند با پاسخ مناسب و درخور جامعه دانشگاهی مواجه خواهد شد.
شاخه دانشجويان و جوانان جبهه مشارکت ايران اسلامی ضمن تبريک آغاز سال تحصيلی ۸۸-۸۹ به تمامی اساتيد، دانشجويان و دانشگاهيان گرامی و آرزوی سالی توأم با موفقيت و بهروزی برای آنان، تاکيد می کند که جنبش دانشجويی همراستا با جنبش سبز ملت ايران برای احيا و پاسداشت جمهوريت و اسلاميت نظام به پيش خواهد رفت و ايمان دارد که به مدد خداوندگار دوستدار صلح و عدالت و انسانيت پيروزی از آن ملت شريف ايران است.

شاخه دانشجويان و جوانان جبهه مشارکت ايران اسلامی


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016