هاشميزاسيون خاتمی، بهمن احمدی امويی، جمهوريت

به نظر می رسد که حالا برنامه هاشميزاسيون کردن خاتمی را کليد می زنند. در دو انتخابات مجلس هفتم و رياست جمهوری نهم، با برنامه ريزی درستی که محافظه کاران داشتند، هاشمی رفسنجانی با دو شکست شديد و پی در پی مواجه شد که به فاصله يک سال برای او اتفاق افتاد... به نظر می رسد همين روند در مورد خاتمی در حال تکرار شدن است

تبليغات خبرنامه گويا	advertisement@gooya.com

www.amouee.net
amouee@yahoo.com

در سال ۷۶ با روی کار آمدن خاتمی گفته می شد که عده ای می خواهند او را بنی صدريزاسيون کنند . کارهايی هم برای اين اقدام خود انجام دادند تا او را به استعفا و چالش با رهبر انقلاب برسانند ، اما ظاهرا موفق نبودند .

به نظر می رسد که حالا برنامه هاشمی زاسيون کردن خاتمی را کليد می زنند . در دو انتخابات مجلس هفتم و رياست جمهوری نهم ، با برنامه ريزی درستی که محافظه کاران داشتند ، هاشمی رفسنجانی با دو شکست شديد و پی در پی مواجه شد که به فاصله يک سال برای او اتفاق افتاد . در آن زمان تصور عمده اين بود که هاشمی پشت پرده تمام چالش ها و اتفاقاتی است که در کشور روی می دهد . اين را هم محافظه کاران تشويق و توسعه می داد ند و هم اصلاح طلبان با گير افتادن در دام اطلاعاتی و امنيتی محافظه کاران به شدت در روزنامه و رسانه ها و سخنرانی های متعددی که داشتند ، پيگيری می کردند .

در انتخابات رياست جمهوری نهم يک چالش اجتماعی و سياسی ديگر برای هاشمی ايجاد شد که به نحو اساسی مورد استفاده محافظه کاران قرار گرفت و آن موقعيت اسرار گونه و افسانه ای او بود . چيزی که هنوز هم در برخی خيابان های تهران و شهرهای کشور شنيده می شود . اين بزرگترين نقطه ضعفی بود که هاشمی رفسنجانی و اطرافيانش هرگز نتوانستند از کابوس آن خارج شوند . آنهايی که زيرک تر بودند پيش از برگزای دور دوم انتخابات رياست جمهوری نهم بارها با او و پسرانش که شنيده شده بر او تاثير دارند گفت گو کردند و توصيه کردند تا از صحنه انتخابات کناره گيری کند و با احمدی نژلاد رقابت نکند . دليل آنها هم اين بود که ابهامات زيادی بر دور اول انتخابات وجود داشت که سلامت انتخابات را زير سوال می برد . اين بهانه خوبی بود برای کناره گيری . اما هاشمی رفسنجانی چنين نکرد .

به نظر می رسد همين روند در مورد خاتمی در حال تکرار شدن است . اختلاف بين اصلاح طلبان به حدی است که امکان اجماع نيست . دست کم کروبی با توان بخش عمده ای از کارگزاران به رهبری کرباسچی و کمک های مالی و رسانه ای محافظه کاران شرايط را برايش تنگ خواهد کرد.

سرمقاله هفته گذشته کيهان هم نشان از اقداماتی دارد که تهديد به ترور و به گردن اطلاح طلبان انداختن يکی از پيش پا افتاده ترين آنها است . شايد برای همين است که علی مطهری نماينده محافظه کار منتقد دولت احمدی نژاد توصيه کرده برای خاتمی بهتر است که نيايد ... اگر رای نياورد جايگاه خود را ازدست خواهد داد .

اما روح الله حسنيان که ارتباطات امنيتی گسترده ای با سعيد امامی ( يکی از طراحان قتل های زنجيره ای سال ۷۸ ) و با مديرمسول امنيتی – اطلاعاتی روزنامه کيهان دارد و همچون او غيب گو است ، ترجيح می دهد تا خاتمی بيايد و کارش را در همين سه چهار ماه باقی مانده تمام کنند. او می گويد : "دعا می کنم خاتمی تا آخر در انتخابات باقی بماند تا متوجه شود هشت سال رياست جمهوری اش برای مردم قابل قبول نبوده است ."

به نظر می رسد اين راه در مقايسه با اقداماتی که منجر به شکست هاشمی رفسنجانی شد ، ساده تر است . خاتمی فاقد چسبندگی به ساختار قدرت از نوع هاشمی رفسنجانی است . اگر خيلی ها در نقد هاشمی ملاحظه هايی را مراعات می کردند و خودشان را رو در رو با او قرار نمی دادند ، در مورد خاتمی چنين نخواهند بود . پس با تمام قوا و امکانات وارد عرصه خواهند شد .

در روزها و هفته های آينده بايد شاهد فيلم هايی چون عصر عاشورا و آن پلاکارد ها و عکس هايی که به کمک رحيمی استاندار کردستان برای خاتمی در سال ۷۶ پخش شده بود ، باشيم . با اين تفاوت که خيلی های ديگر، فرمان اين اقدامات را در دست گرفته اند .

از سوی ديگر خاتمی و يارانش تقريبا هيچ روزنامه ای را برای رساندن پيامشان به مردم ندارند . خود وی هم به آن اعتراف می کند :" مساله مهم رسانه است . هم اکنون رسانه های مهم و پر تيراژ و تاثير گذار در اختيار يک سليقه خاص است که وظيفه خود می داند هر سليقه ای را که نمی پسندد ، تخريب کند ... اگر تدبيری در سطح کشور باشد اين تخريب ها کنترل خواهد شد ."

آنها فقط تعدادی سايت اينترنتی در اختيار دارند که خوانندگان اندک و ثابتی دارد . ضمن اين که هر روز با مشکل فيلتر شدن مواجه هستند .

موضوعی که در اين مورد بايد توجه ويژه ای به آن داشت ، مسائل اقتصادی و وابستگی گروه های ذی نفع به سرمايه های کلانی است که در هر گوشه کشور وجود دارند . هم اکنون گروه های زيادی در حوزه اقتصادی و مالی کشور فعال شده اند که به راحتی از اين موهبت بسيار بزرگ دست نخواهند کشيد . بنابراين بزودی شاهد هجمه های گسترده به خاتمی خواهيم بود که به پشتوانه اين پول های هنگفت ايجاد خواهند داشت . با چاشنی ای از گرايش های امنيتی و نظامی .

ساختار انتخابات در ايران همواره به گونه ای بوده که حرف و حديث فراوان در خصوص دست کاری در نتايج اراء وجود داشته است . اين فرايند شفاف نيست و پرسشی ۳۰ ساله است . بارها گروه های و نهادهای مدنی و حقوقی و سياسی در باره آن جواب خواسته اند اما کسی توجهی به آن نکرده است . پر واضح است که اين ساختار غير شفاف به کمک خاتمی عمل نخواهد کرد .

عملکرد هشت ساله خاتمی در حوزه های سياسی ، فرهنگی و امنيتی پرسش های بزرگی را بوجود آورده که در مدت زمان باقی مانده تا انتخابات رياست جمهوری دهم بارها بايد به آنها پاسخ دهد . اين پرسش ها را ، برخی از طرفدارنش و با غلظت بيشتر نيروهايی که به محافظه کاران گرايش دارند ، مطرح خواهند کرد . محافظه کارانی که سياست خارجی و اقتصاد را هم به فهرست پرسش های خود اضافه خواهند کرد .ايا خاتمی خودش را برای اين برنامه آماده کرده است . خيلی ها بر اين باور بودند که خاتمی يک آستانه تحمل مشخص دارد . بنابراين می توان در يک زمان شش ماهه او را وادار به کنار کشيدن از رياست جمهوری کرد . آنها در پيشبرد آن برنامه هايشان موفق نبودند . اما آيا اين بار خاتمی قادر است با موفقيت به ۲۲ خرداد ۸۸ برسد.

اين مطلب در وب سايت جمهوريت منتشر شده است.