سياست هسته ای و ايران، م. راد

m.rad@gmx.net

امروز مقامات رژيم ايران رسما اعلام كردند كه شرايط سه كشور اروپايی را در مورد برنامه هایهسته ای بطور قطع رد كرده ولی به مذاكرات خود با اروپا ادامه خواهند داد
هفته پيش مقامات ايرانی و كشورهای آلمان و فرانسه و انگليس بنمايندگی از طرف كشورهایاروپائی مذاكرات اتمی خود را در وين اطريش آغاز كردند در اين كنفرانس مديران وزارتخانه های كشورهای فوق شركت داشتند رسانه های خبری و تبليغاتی غرب كوشش كردند چنان وانمود كنند كه پيشرفت علمی و تكنيكی هسته ای ايران سبب نگرانی آنها شده وكشورهای غربی كوشش دارند تا ايران را بهمراه فشار و امتياز( تطميع و تنبيه) وادار به پذيرش خواستهای خود كنند.

آيا واقعا مسئله هسته ای ايران عامل نگرانیغربيها شده است ؟

سياست هسته ای از زمان آزمايش اولين بمب اتمی در صحرای نوادای آمريكا وارد مبادلات سياسی كشورهای صنعتی شدو تا بامروز در تمام محاسبات توازن نيرو و منافع كشورها حرف اول را زده است فتيله آنرا نيز آمريكا با بمباران اتمی شهرهایهيروشيما و ناكازاكی ژاپن روشن كرده است استفاده از اين سلاح مخوف و نابود كننده حربه غير قابل رقابتی را به آمريكا و همپيمانان آن بدست داد تا ساليان سال از آن بعنوان وسيله فشار دائمی و كنترل كشورها و مناطق استراتژيكی استفاده كنند.
دست رسی اتحاد شوروی و بعدا جمهوری خلق چين اين موقعيت برتر كشورهای غربی را بسرعت زير سئوال برد تا جائی كه آمريكا تمامی همپيمانان خود را باين سلاح مسلح كرد جان كرینامزد رياست جمهوریآمريكا در رقابت انتحاباتی خود با جورج بوش در دوهفته پيش رسما اعلام كرد سی و شش كشور در جهان دارایاين تكنيك بوده و قادرند سلاح اتمی توليد كنند بدين ترتيب امروز تمامی كشورهای غربی و كانادا و استراليا و نيوزيلند و ژاپن و كره جنوبی و اسرائيل قادرند در كوتاه ترين مدت صنايع خود را برای توليد سلاح اتمی بكار اندازند.

از سالهای 1970 ببعد رقابت افسار گسيخته نظامی بين آمريكا و شوروی سابق بلاخره آنها با توجه به منابع اقتصادی و صنعتی و نظامی خود قادر شدند انحصار كامل اين سلاح ها را از نظر قدرت و حجم در اختيار بگيرند اتحاد شوروی در اروپا قرار داشت و ازوسعت بسيار بزرگی بر خوردار بود و عملا قادر بود همه همپيمانان آمريكا را هدف قرار دهد و آمريكا كه از نظر جغرافيائی فاصله ی زيادی با اروپا و ژاپن داشت تمركز خود را بر روی مناطق سوق الجيشی گذاشت و علاوه بر انتقال سلاحهای اتمی به كشورهای اروپايی از سالهای1970 تا 1990 كره جنوبی و اسرائيل وپاكستان و همزمان حكومت فاشيستی آفريقای جنوبی را نيز مسلح به سلاحهای اتمی كرددر واقع تكنيك توليد اين سلاحها را باين كشورها منتقل كرد.
دقيقا در همين دوره نيزبا توافق كشورهای اروپايی و هم پيمانان خود به بسياری از كشورهایهمسايه شوروی سابق از جمله ايران به بهانه توليد برق قرار دادكارخانه برق اتمی بامضاء رساند تا آنها قادر باشند بعدا سلاح اتمی توليد كنند كه در مورد ايران پس از انقلاب سال 1357 بحالت تعليق در آمد چون كشورهای غربی مطمئن نبودند كه حكومت ايران بچه سمتی خواهد چرخيد.
اتحاد شوروی پس از مسلح شدن پاكستان باين تكنيك هسته ای بسرعت هندوستان راآماده استفاده از اين دانش كرد هردو كشور پاكستان و هندوستان بطرفين معامله قول داده بودند كه بدون اجازه كشورهای فوق سلاح اتمی توليد نكنند پاشيدگی اتحاد شوروی كه در واقع دور از انتظار جامعه جهانی بود باعث افزايش تضاد بين پاكستان و هندوستان شد و كشور هند كه از نظر جغرافيائی و استراتژيك و جمعيت موقعيت برتری داشت بلافاصله مورد توجه غرب قرار گرفت و كشورهای غربی برای محاصره كامل چين امكانات وسيعی در اختيار اين كشور قرار دادند.
اين گردش صدو هشتاد درجه ای كشورهای غربی با متحد سابق اتحاد شوروی باعث وحشت پاكستان شد همزمان با فشار هند در رابطه با جامو وكشمير و تهديدهای هند در مورد اشغال و جنگ با پاكستان و تلاشی اين كشوربلاخره پاكستان قرارداد خود را يكطرفه با آمريكا بهم زد و همزمان با هندوستان دست به آزمايش اتمی زد و بدين ترتيب جلو تجاوز هندوستان را گرفت اقدام اين دوكشور غربيها را بكلی آچمز كرد تا جايی كه هردوكشور فوق را تمامی دنيا بعنوان كشورهای اتمی برسميت شناخته اند سوای آن اتمی شدن اين دوكشور جلو جنگ بين دوكشور را حد اقل تابامروز گرفته است.
بلبشوی جهانی در سالهای 1990 ببعد كشورهایغربی بخصوص آمريكا و روسيه رابوحشت انداخت تا جايی كه در صدد برآمدند باتفاق مسئله سلاحهای اتمی و انتقال تكنيك توليد آنرا در انحصار خود در آورند تا سال دوهزار اين دوكشور بر طبق توافق طرفين ميبايست كشورهای همپيمان سابق خود را عاریاز اسلحه اتمی ميكردند و حتی بتدريج تعداد سلاحهای اتمی خود را كاهش دهندبر اساس توافق طرفين تنها اعضاء ناتو و كنفدراسيون روسيه اجازه داشتن اين سلاحها را داشتند ولی طولی نكشيد كه كشورهای غربی با ضعيف شدن روسيه مثل هميشه دبه در آورده و كوشش كردند تا تنور گرم است مناطق استراتژيك و منابع انرژی جهانی را در كنترل خود در آورند .
دخالتهای مستقيم آمريكا و كشورهای غربی در امور داخلی روسيه و كوشش برای جدا كردن اوكراين و روسيه سفيد و گرجستان از كنفدراسيون روسيه و پشتيبانی از افراطيون مذهبی چچن وتجاوز نظامی و پاشيدگی يوگسلاوی در مجموع تلاش برای كوچكتر كردن روسيه تا ديگر نتواند قد علم كند روسيه را از خواب غفلت بيدار كرد روسيه عليرغم عدم تحمل اينهمه فشار خود را كنترل كرده و بدام رقابت نظامی با غرب نيافتاد و از سياست تهاجمی به دفاع فعال روی آورد و خود را آماده برای مراحل بعدی كرد.
غربيها كه انتظار بالاآمدن روسيه را نداشتند بقول ما از حول حليم در ديگ افتادند و كوشش كردند تاميتوانند مناطق تحت نفوذ شوروی سابق رااز روسيه جدا كرده و مناطق نفوذ خود را افزايش داده و آنرا مستحكم كنند.

دعوای اتمی ايران بر سر چيست ؟

كشورهای غربی در محاسبات خود در رابطه با اوضاع جهانی دچاراشتباه بزرگی شدند كوشش آنها برای زير كنترل در آوردن مناطق نفت خيز از جمله خاورميانه تضاد غربيها را با منافع تمامی كشورهای ديگر جهان بطور بيسابقه ای افزايش داد سقوط ناگهانی در آمد كشورهای جهان سوم وبی ارزش شدن واحدهای پول آنها در بازار جهانی و در نتيجه تلاشی اقتصاد آنها و انتقال سرمايه های باقی مانده اين كشورها به غرب بر شدت اين تضادها افزود و غربيها مجبور شدند بهای گزافی بخاطر اين سياست بپردازند تهاجم يكطرفه غرب كه انتظار داشتند بدون مقاومت پيش خواهد رفت با مخالفت همه جانبه كشورها مواجه شد تا جايی كه اختلافات داخلی اروپا و آمريكا را بشدت در مورد اجرایاين سياست دامن زد كه باز تاب آنرا در جنگ عراق بخوبی ميشود ديد.
اوضاع جهانی پس از شروع اين قرن با شرايط تازه ای مواجه شده است روسيه خود را سازمان داده و در تلاش بازسازی امنيتی خود است و استحكام فدراسيون روسيه بسرعت پيش ميرود و اين كشور در تلاش استحكام امنيت كشورهای همسايه خود از جمله ايران است .
آمريكا با اتخاذ سياست حمله پيشگيرانه دچار اشتباه فاحشی در دفاع از منافع استراتژيك خود شده است تا آنجا كه حتی متحدين سابق خود مثل فرانسه و آلمان را از دست داده است فرانسه و آلمان با امكانات مالی و نظامی خود بعنوان يك قطب تازه وارد محاسبات جهانی شده اند كه از حمايت كشورهای اروپايی منهای انگلستان برخور دارند كشورهای اروپايی بدون اين دوكشور قادر نيستند امنيت اقتصادی و نظامی فعلی خود را تضمين كنند.
انگلستان هم بعلت ضعف اقتصادی و امنيتی مجبور شده است سياست همگامی از خود نشان بدهد اروپائيها هم به آمريكا و هم به كشورهای منطقه خاورميانه فهمانده اند كه آنها هم خواهان سهمی هستند و نميشود بدون در نظر گرفتن منافع آنها به زدو بند اقتصادی پرداخت ولی هنوز مشكل خود را با روسيه حل نكرده اند.
روسيه كه از بدو فروپاشی زير فشار دائمی كشورهایغربی قرار داشت قادر شده است تاحدودی خود را سروسامان بدهد وبا قدرت وارد محاسبات جهانی شود روسيه با قرار داد تكميل كارخانه برق اتمی بوشهر عملا دست غربيها را در حنی گذاشته است تكميل اين قراردادبمعنی حفاظت از آن نيز هست و روسيه از نظر نظامی كه در جای دوم قراردارد بدين ترتيب به آمريكا و شركاء فهمانده است كه اجازه نخواهد داد منابع نفتی خليج فارس در انحصار آمريكا و انگلستان در آيد.
از طرف ديگر به كشورهای شيخ نشين نيز هشدار لازم داده شده است كه موافق قراردادهای يك جانبه آنها با دوكشور فوق نيست روسيه با توافق با ايران عملا سياستهای كشورهای غربی را با شكست مواجه كرده است و بآنها فهمانده است كه روسيه از طريق ايران در منطقه حی و حاضر است و ميتواند با تقويت ايران و دخالت مستقيم منابع مصرف انرژیآنها را مورد تهديد قراردهد و اين اقدام تا بامروز باعث مهار كشورهای غربی و عدم همكاری كشورهای اروپايی با آمريكا شده است از طرف ديگر ايران تنها كشور منطقه خاورميانه است كه با روسيه مرز مشترك دارد و از نظر امنيتی هم دارای منافع مشتركی هستند.
فشار روسيه به غرب و آمريكا در درجه اول وادار كردن آنها به عدم دخالت در امور كشورهای كنفدراسيون روسيه است و تا زمانی كه غربيها بطور كامل از سياستهای خود در اين زمينه دست بر ندارند روسيه از فشار خود نخواهد كاست.
غربيها كوشش كردند از چند جهت به فدراسيون روسيه فشار وارد آورند كه يكی از آنها افزايش بودجه نظامی ژاپن و كره جنوبی است ولی روسيه با توافقات دوطرفه و منطقه ای با چين و كره شمالی و پيوستن به اتحاديه امنيتی و اقتصادی شانگهای اين فشار را خنثی كرده است.

نظامی كردن منطقه جنوب شرقی آسيا كه يكی از سياستهای آمريكا در منطقه بوده با استقبال كشورهایاين منطقه مواجه نشده است تنها كره جنوبی و ژاپن باين اتحاد نظامی لبيك گفته اند ولی اين دوكشور قادر نيستند طولانی مدت هزينه سنگين اين اتحاد را تقبل بكنند از طرف ديگر اين دوكشور به چين و بازار و منابع منطقه نياز مبرم دارند و اين همكاری كه برای ايجاد رقابت نظامی بين روسيه و چين تدارك ديده شده بود با امضاء قرار داد همه جانبه و استراتژيك بين روسيه و چين عملا خنثی شده است.
بنابراين با وضعيت فعلی اقتصادی اروپا و درگيری نظامیآمريكا در سراسر جهان و هزينه آن روسيه قادر شده است علاوه بر كاهش فشار بر روی خود و تضمين امنيت مناطق جنوبی و شرقی از طريق چين و كره شمالی بطور فعال وارد معادلات جهانی شود و از طريق ايران نيز ميتواند بخوبی با توجه به منابع انرژی خاورميانه كه اروپا بشدت بآن وابسته است فشار خود را بروی اروپا نگه دارد.
بنابراين دعوایاصلی بر سر مسائل هسته ای ايران در واقع دعوای بين روسيه و اروپا و آمريكا بر سر منطقه استراتژيك خاورميانه است اروپا به روسيه احتياج مبرم دارد و از طرف ديگر طی سالهای گذشته با دخالت مستقيم در امور داخلی روسيه اعتماد متقابل از بين رفته است مسئله ای كه ريشه تاريخی دارد بهمين دليل روسيه قادر است هر لحظه از طريق ايران تامين منابع انرژیغرب را بخطر بياندازدروسيه قصد دارد تازمانی كه لازم باشداين فشار را ادامه دهد.

ايران در اين شرايط مساعد چه استفاده ای ميتواند بكند؟

در مقالات گذشته اشاره كرده بودم كه ايران از موقعيت مناسبی در شرايط فعلی جهانی بر خوردار است تمامی كشورهای غربی از تكنيك توليد سلاحهایهسته ای بر خوردارند و در شرايط فعلی زير پوشش كامل چتر اتمی قرار دارند اين موضوع شامل ژاپن و كره جنوبی و استراليا و نيوزيلند و كانادا هم ميشود دعوای غربيها با ايران در واقع بهم زدن مناسبات ايران با روسيه است و از طرف ديگر قصد دارند با اين فشار اتحاد موجود بين نيروهای داخل كشور را در اين زمينه بهم زده و شكافی در آن ايجاد كنند.
همانطور كه پيش بينی ميشد كشمكش به منطقه خاورميانه كشيده شده است كه ايران و عراق در صدر آن قراردارند اگر در انتخابات آمريكا جان كری پيروز شود بمعنی توافقات درونی در بين اعضاء كميسون امنيتیامريكا و توافق در اين زمينه است كه خود اين موضوع بمعنی تغيير اساسی سياست نظامی آمريكا خواهد بود كه بلافاصله موجب بهم خوردن توازن قوا در منطقه و جهان خواهد شد.
علت شتاب كشورهای اروپايی برای رسيدن به توافق با ايران در اين نقطه نهفته است كه نميخواهندبا توجه به موقعيت متزلزل آمريكا ايران با روسيه بيك توافق استراتژيك دست بزند كه اگر چنين كند با توجه بقدرت ايران و روسيه ديگر كار اروپا دراين منطقه با اشتباهات آمريكا برای هميشه بپايان ميرسد و اروپا با موقعيت فعلی خود قادر نيست جلو تحولات منطقه را بگيرد كه آبستن حوادث بزرگی در آينده نزديك است بهمين دليل ايران امروز مركز ثقل محاسبات بين المللی و توازن قوا شده است.
سروصدای كشورهای غربی نه برای مسلح شدن ايران بسلاح اتمی بلكه جلوگيری ازقدرت گيری روسيه است كه با تمام تلاش خود قادر نشده اند تا آماده سازی خود از صعود آن جلوگيری كنند اروپا تاوان اشتباهات آمريكا را ميپردازد اروپايی كه تمامی اقدامات جنايتكارانه آمريكا در جهان را برای حفظ منافع خود صحه گذاشته است ولی ورق بر گشته است اروپا ديگر بدون آمريكا قادر به جنگ نيست هم آمريكا را از دست داده است و هم روسيه را توافق استراتژيك ايران و روسيه نه تنها توازن قوارا در منطقه و جهان بهم ميزند بلكه ميتواند در صورت اجرای يك سياست درست به تحولاتی بزرگی در منطقه و جهان دامن بزند و تمامی سياستهای منطقه را تحت شعاع كامل خود قرار خواهد داد و آمريكا و اروپا و ژاپن را وادار خواهد كرد بدون جنگ كه ديگر قادر به سناريوی آن نيستند مجبور به همكاری اقتصادی بدون قيدو شرط شوندكشورهای شيخ نشين منطقه با آشكار شدن ضعف آمريكا فشار زيادی به اروپا و روسيه وارد آورده اند تا نگزارند اوضاع منطقه از كنترل خارج شود.
قدرتهای بزرگ تاريخا هميشه سر بزنگاه با اشتباهات خودسقوط ناگهانی ميكنند انگلستان و فرانسه و بلژيك و پرتقال پس از جنگ جهانی دوم و شوروی در سالهای 1985 تا 1990 و اينك آمريكا و هم پيمانان اروپايی و ژاپنی آن آخرين روزهای طلايی خود را پشت سر ميگذارند اگر عاقل باشند تن به قوانين بين المللی خواهند داد تا مدتی ديگر سرپا بمانند.
ولی باز هم اين اقدام آنها چاره كار نخواهد بود چه از اين ببعد توده های اين كشورها نيز خواهان تغيير و تحولات درونی خواهند شد كه از هم اكنون نشانه های آنرا در تمام كشورهای فوق می بينيم اينكه برسر آمريكا چه خواهد آمد بايد منتظر شد و ديد كه اين جامعه از نظر فرهنگی بغايت عقب افتاده در بحران چه سر نوشتی پيدا خواهد كرد بی جهت نيست كه محافظه كاران آمريكا مدام دم از امنيت داخلی آمريكا ميزنند و بهمين دليل بودجه نظامی را بطور بيسابقه ای افزايش ميدهند چون خطر را در يافته اند.
در بحرانهای سالهایاخير بخش بزرگی از روشنفكران ما مرعوب قدرت نظامی و تخريبی آمريكا شده بودند چرا كه آنها هرگز بقدرت لايزال توده های جهان برای تغيير جهان نه اعتماد داشتند و نه باور آنها حتی تبليغ ميكردند كه آمريكا با جنگ و جنايت و قتل و عام برای مردم آزادی و دمكراسی ميبرد روشنفكرانی كه حتی در مخيله خود نميتوانستند تصور كند كشور كوچك عراق چه دماریازروزگار آمريكا و هم پيمانان آن در خواهد آورد و چگونه سرنوشت گزار بيك سياست جهانی ديگر را رقم خواهد زد.
امروز همين قدرت های سابقند كه بدريوزگی افتاده اند و با رژيم ايران مذاكره ميكنند و از ايرانيها ميخواهند كه دست برقابت با آنها نزنند آنها پيشنهاد ميكنند حاضرند همه گونه امتياز بايران بدهند ولی چه كسی ميتواند مردم مدرن و متمدن ايران را از داشتن تكنيك امروزی از جمله تكنيك هسته ای باز دارد چه نيرويی جرات ميكند باين كشورها اعتماد بكند آنها كه تا كنون حاضر نشده اند كوچكترين امتيازی به كشورهای كوچك بدهند خلقهای ايران يك بار ديگر تاريخ را ورق ميزنند همان كاری را كه در سال 1357 با انقلاب خود كردند حكومت ايران جرات نخواهد كرد بر عليه خواستهای مدرن و محقانه ايران مقاومت كند و موظف است با شرايط بسيار مساعد داخلی و منطقه ای و جهانی از فرصت بدست آمده نهايت استفاده را كرده واز حق بين المللی و قانونی و خواستهای مردم دفاع نمايد.
توده های ايران ديگر تنها نيستند اين خواست اساسی مردم دنيا است كه ديگرسياستهای زورگويانه قدرت های بزرگ را تحمل نكنند مدتهاست كه توده های زحمتكش دنيا به ماهيت پوشالی قدرتهای بزرگ پی برده اندو ديگر ترسی از هيبت مخوف آنها ندارند دير يازود اين قلدران مجبور خواهند شد تن بخواستهای بر حق اكثريت مردم جهان بدهند

م. ر ا د (24.10.2004)