وجود مسلمانان دموکرات به معناي سازگاري دين و دموکراسي نيست
استاد دانشگاه تهران گفت: دموکراسي مستقيم در دنياي امروز يک دروغ است و تنها دموکراسي ممکن در دنياي حاضر؛ دموکراسي با ميانجي است که همان پارلمان است، مردم نمايندگانشان را انتخاب ميکنند و اگر آنها را نخواستند کنار مي گذارند.
به گزارش خبرنگار" ايلنا", رامين جهانبگلو در جلسه مناظره با عنوان" دموکراسي ديني، دموکراسي سکولار" که در دفتر انجمن اسلامي دانشجويان دانشکده علوم دانشگاه تهران برگزار شد, بيان کرد: ما نميتوانيم چيزي به نام دموکراسي ديني داشته باشيم و اينکه روشنفکران ديني به جاي دموکراسي، از واژه مردم سالاري استفاده مي کنند, باعث مخدوش شدن و زيرسوال رفتن جنبه فلسفي و علمي دموکراسي ميشوند ؛ چرا که دموکراسي تاريخچه فلسفي و علمي دارد که براي پذيرش دموکراسي بايد آن تاريخچه را هم پذيرفت.
وي افزود: روشنفکران ديني هر قدر هم مدرنيته را نقد کنند؛ ولي به هرحال انسانهايي هستند که در عصر حاضر ميخواهند زندگي کنند و مقصودشان از دموکراسي هم دموکراسي مدرن است نه دموکراسي آتن, با توجه به اينکه دموکراسي بنابر تعريف آنها دموکراسي سکولار است.
استاد دانشگاه تهران ادامه داد: در جايي که دموکراسي مدرن مطرح ميشود, دين نميتواند نقشي ايفا کند, در اروپا متفکراني چون ماکياولي و هابس مساله خود مختاري سياسي را مطرح کردند ؛ ولي هيچ يک از روشنفکران ديني ما براي اين مساله پاسخي ندارند, در حالي که متفکران غرب براي آن پاسخ دارند و معتقدند؛ سياست تحت لواي دين نيست، بلکه سياست مشروعيت را از خودش ميگيرد.
جهانبگلو با اشاره به مساله عقلاني کردن سياست, گفت: ما در دنياي افسون زده هستيم و اگر بخواهيم در جامعه مدرن با دنياي ديني زندگي کنيم, باز افسون زده ميشويم.
وي گفت: بايد توجه داشت که ايمان به فضاي خصوصي انسان بر ميگردد و در دنياي عمومي سکولار است و ايمان فردي نميتواند پروژه اجتماعي ايجاد کند.
جهانبگلو در خصوص مساله خود بنيادي نهادهاي سياسي اظهارداشت: در دنياي ديني خودبينايي نهادهاي سياسي را نداريم؛ اما در دنياي سکولار نهادهاي سياسي خود بنياد هستند و مشروعيت خود را از مردم ميگيرند. همچنين دموکراسي ديني قاعدتاٌ بايد مشروعيت خود را از دين بگيرد؛ اما دموکراسي براساس تعريفش مشروعيت را از مردم ميگيرد.
وي تصريح کرد: ما در دنياي کلگرا زندگي نميکنيم که يک کل به همه چيز مشروعيت بدهد.
جهانبگلو با اشاره به مساله اعتلاي فرديت تصريح کرد: در جامعه ديني شما مومن هستيد؛ اما در دموکراسي سکولار امت و مومن مطرح نيست ؛ بلکه شما جزيي از کلي هستيد که به شما اجازه اعتلاي فرديت و دفاع از حقوقتان را ميدهد, پس مساله فرديت و خودمختاري سياست و عقلاني کردن سياست ما را تنها به يک تعريف ميرساند که روشنفکري ديني از ارايه آن تعريف عاجز است.
جهانبگلو ادامه داد: روشنفکران ديني همواره در مقابل روشنفکران سکولار ميگويند؛ شما چيزي از دين نميدانيد، اين را در مقابل خودشان هم ميشود گفت، مثلا ميشود گفت؛ شما از دموکراسي غرب چيزي نميفهميد، البته من اين مساله را نميگويم و فکر ميکنم سخن درستي هم نيست.
من برخلاف آنچه آقاي قابل به من نسبت دادند، معتقد نيستم که فرد مسلمان نميتوان دموکرات باشد, مسلمان مي توانند خيلي هم دموکرات عمل کند.
وي افزود: دموکراسي رژيم بسيار ظريفي است, اکثريت ميتواند اشتباه کند, مردم ميتوانند به راحتي اشتباه کنند و روشنفکران بايد گاهي اوقات خلاف مردم حرکت کنند.
استاد دانشگاه تهران خطاب به " قابل" ادامه داد: شما در صحبتهايتان به متن دين اشاره و به آن استناده ميکنيد، در حالي که دموکراسي بر اساس هيچ متني کار نميکند و يک متن تغييرناپذير مثل متن دين قرآن ندارد, يک چارچوب اجتماعي است نه يک متن.
وي خاطرنشان کرد: وجود مسلمانان دموکرات به معناي سازگاري دين و دموکراسي نيست, يک مسلمان بدون پروژه اجتماعي ميتواند با دموکراسي کنار بيايد ؛ اما اگر مسلمان با پروژه اجتماعي ديني وارد شود, نميتواند با دموکراسي سازگار باشد, متن دموکراسي قراردادي اجتماعي است که ميتوان آن را مورد سوال قرارداد چون يک متن ديني نيست.