پیام نصرت الله امینی، از بنیانگذاران جبهه ملی ایران، به کنگره جبهه ملی در استکهلم

دوستان و همفکران گرامی: پیام شادباش مرا از راه دور به مناسبت گردهمایی تان در سوئد بپذیرید. می خواستم فرارسیدن نوروز را به شما تبریک بگویم که به یاد جمله ای از نامه یار و مرادم دکتر محمد مصدق افتادم که آرزو داشت سرانجام روزی «عید واقعی» برای مردم بلاکشیده و دربندِ استبداد درایران فرا رسد.

در این روزها که مردم ما همچنان گرفتار استبداد و اسیر بی قانونی اند، رهروان جبهه ملی باید همچنان در ادامه راهی که آزادی خواهان صدر مشروطه آغاز کردند و زنده یاد مصدق رهرو صدیق و امین آن بود، قدم رنجه کنند و برای آزادی، دموکراسی، جدایی دین و دولت، حقوق بشر، عدالت و سربلندی ایران عزیز مبارزه کنند و از سرزنش خارهای مًغیلان مایوس نگردند که «هیچ راهی نیست کانرا نیست پایان.»

بزرگترین درس رهبر و بنیانگذار جبهه ملی این بود که مردم همه کاره اند. آن زنده یاد وقتی دریافت که اکثریت نمایندگان مجلس شورای ملی علیه آزادی و حقوق مردم توطئه می کنند، به میان مردم در میدان بهارستان آمد و گفت که « مجلس این جاست.» امروز هم جبهه ملی باید مبارزه خودرا برای دستیابی به آزادی و حقوق بشر به میان مردم و به ویژه نسل جوان ببرد و مردم را به مبارزه مسالمت آمیز برای برگزاری رفراندم به منظور لغو قانون اساسی کنونی و تشکیل مجلس موسسان و تدوین یک قانون اساسی آزادی خواهانه دعوت کند.

دوستان و همفکران عزیز، موفق و پیروز باشید و فراموش نکنید که به قول بیهقی، « بنای ظلم نماناد.»

نصرت الله امینی
ششم فروردین ماه 1383
-----------------------------------------------------------
نصرت الله امینی: از بیانگذاران جبهه ملی ایران، وکیل و قاضی دادگستری، و یکی از دوتن بازماندگان نخستین اعضای جبهه ملی. در دوران زمامداری دکتر مصدق، رئیس بازرسی نخست وزیری بود و سپس شهردار تهران شد. پس از کودتا و تا هنگام در گذشت مصدق، وکیل دکتر مصدق بود. در آخرین روزهای دولت پهلوی به دوست دیرینه و همزندانش، شاپور بختیار پیشنهاد کرد که سلطنت را ملغی وجمهوری اعلام کند وخود نخستین رئیس جمهور موقت باشد. در روزهای پس از انقلاب بهمن فرماندار فارس شد و از نخستین اقدامات او لغو کمیته های امام در استان فارس بود. در فروردین 58 در اعتراض به رفتار غیرقانونی دادگاه های انقلاب و دخالت روحانیون فارس در امور اداری استعفاداد. جمله معروف او در استعفایش به خمینی این بود که «می گویید مستکبرین و مستضعفین، ولی مردم را مستعصلین تبدیل کرده اید.»