به نام آنكه جان را فكرت آموخت
استاندار محترم آذربايجان شرقي 
جناب آقاي دكتر سبحان اللهي 
با سلام و عرض ادب
موضوع : اعتراض به برخود توهين آميز رييس حراست دانشگاه تبريز با خبرنگاران
جنابعالي به عنوان نماينده دولت اصلاح طلب , به افكار عمومي و خبرنگاران احترام ويژه اي قايل شده و همواره در جهت رفع محدوديت ها و موانع پيش روي اطلاع رساني آزاد اقدامات موثري انجام داده و" توسعه همه جانبه " استان در راس سياست هاي شما قرار گرفته است .
ولي عليرغم صدور دستورالعمل هاي متعدد جنابعالي , به ادارات دولتي , مبني بر لزوم رفتارهاي مثبت با مراجعين , متاسفانه, مكررا شاهد برخورد منفي و غير قانوني برخي از مديران حراست با خبرنگاران هستيم . بويژه آن كه گويا حراست " دانشگاه " را با " پادگان " اشتباهي گرفته است . همچنين بهتر است , مشخص شود كه چه كساني دستور منع ورود خبرنگاران به دانشگاه تبريز و مكان هاي علمي را صادر مي كنند .
در اين نامه از شما خواهم خواست شر " بقاياي باند سركوب گرها را " به عنوان " غده چركين سرطاني " حداقل از دانشگاه هاي آذربايجان شرقي كم كرده و آن ها را به افكار عمومي معرفي كنيد .
در اين ميان " تفكر بسته " و " كج انديشانه " برخي از مديران" دگم انديش " حراست همواره به خبرنگاراني كه خواهان فعاليت در چهارچوب قانوني و حرفه اي هستند مشكل آفرين بوده و اعتراض خبرنگاران به مديران آن سازمان هرگز نتيجه مثبتي نداده و حراستي ها به آن اعتنايي نمي كنند .
        همچنين " باند سركوب گرها "  با نهايت " بي ادبي " , " شقاوت" و " بي رحمي "  شمشير از رو بسته اند  و در پيش چشمان استاندار و نماينده دولت اصلاح طلب و مردمي  با رفتار هاي "  شبه نظامي ",  " پليسي " و " سركوب گرايانه " روش"  قرون وسطايي"   را پيش گرفته و هر توهيني كه بخواهند انجام مي دهند .
        
      چنانچه با حراست هايي كه مش "  سركوب " , " اهانت و تحقير " را  پيش گرفته اند  , برخورد قانوني صورت نگرفته و چهارچوب هاي آن ها باز بوده  و سليقه اي برخورد كنند  " حوادث خيانت بار تلخ تاريخي و ملي " اخير تكرار خواهد شد  . 
      مطمينا شما به عنوان استاندار و مقام عاليرتبه دولتي مي توانيد "  بافت خراب "  و "  درهم ريخته " چنين سازمان هايي را اصلاح نموده و اجازه "  باز توليد "  چنين تفكري را لااقل در حوزه مديريتي خود ندهيد .  
جامعه ايران بشدت بافت " پوزيويتيستي " دارد . تا بلايي به سر خودمان نيامده و آن را به وضوح نبينيم , باور نمي كنيم و در جهت حل مشكل بر نمي آييم . چرا كه شايد سر " زهرا كاظمي " ديگري به جسم سخت !!! برخورد كرده , نويسنده , مترجمي و مدافع حقوق بشري جسدش در خيابان اطراف شهر پيدا و سينه زني دريده شود.
برخي از كاركنان و مديران حراست ها روحيه " فوندامنتاليستي " و تخريب گرا داشته كه سازگار با محيط هاي علمي و دانشجويي نيست . آن ها به شدت معتقد به تيوري " توهم توطيه " و بقاي خود را دربسط اين نظريه مي دانند .
برخي از حراست ها , غالبا " اصول گرا " و " ارگان اجرايي گروه هاي فشار " و از " مجريان ستاد ضد اصلاحات " بوده و با تشكل هاي شبه نظامي در دانشگاه ها در پرونده سازي و پيشبرد جو سركوب همكاري تنگاتنگي دارند .برخي از لحاظ شخصيتي نيز افرادي منور الفكري هستند كه نشكل ماهرانه اي نيت اصلي خود را اغلب پشت چهره خندان پنهان كرده و تلاش مي كنند از خود چهره اي موجه به نمايش بگزارند .
آيا حراست ها , در دانشگاه ها , مجموعه هاي " قانوني " و تعريف شده هستند ؟
" ايجاد بدبيني " , " بي اعتمادي" و " فضاي نا امن رواني " براي دانشجويان و اساتيد , نمونه اي از كاركرد هاي برخي حراست ها در دانشگاه ها ست .
برخي از مديران حراست ها , " دشمنان شماره يك آزادي مطبوعات " و " از ناقضين فعال حقوق بشر " هستند كه هيچ اعتقادي به " كرامات انساني " و " آزادي اطلاع رساني " ندارند .
اقدام " سركوب گرايانه " , " تحكم آميز " و " بي ادبانه " برخي از حراست ها باعث شده تا خبرنگاران و نويسندگان ميهمان كه به دعوت تشكل هاي دانشجويي جهت تهيه خبر و گزارش به دانشگاه هاي تبريز مراجعه مي كنند دست خالي برگردند , تا نشست ها و مراسم هاي تشكل هاي دانشجويي با بايكوت خبري مواجه شوند. كه در اين خصوص بارها اين اتفاق در دانشگاه تبريز افتاده است .
حراست دانشگاه تبريز بيشتر به نشست ها و مراسم هاي تشكل هاي دانشجويي اصلاح طلب چون انجمن هاي اسلامي حساس است و مانع از ورود خبرنگاران مي شود . در حاليكه وزير علوم , تحقيقات و فن آوري وزير دولت اصلاح طلب است .
       جامعه دانشگاهي و دانشجو كه خود حارس و حافظ  كشور است   هيچ ضرورتي و نيازي براي تشكيل حراست در دانشگاه ها ديده نمي شود . در جوامع پيشرفته دانشگاه ها كشور را اداره مي كنند .  
 
      در پايان به  نمونه اي  از رفتار هاي  مكرر غير قانوني و توهين آميز رييس حراست دانشگاه تبريز با خبرنگاران اشاره مي كنم كه پيشتر مواردي از آن در برخي از جرايد و نشريات هم  منتشر شده ولي هيچ اقدامي در جهت اصلاح امور صورت نگرفته است .
شرح ماجرا:
       اعضا شوراي مركزي انجمن اسلامي دانشگاه تبريز و علوم پزشكي , طي  تماس با خبرنگاران پايگاه اينترنتي – خبري  تبريز نيوز و اينجانب  , خواهان پوشش خبري سخنراني آقاي تاجرنيا در دانشگاه تبريز  شده بود .
 
       جهت انجام وظيفه حرفه اي در تاريخ 26 /11/82 , ساعت 11  صبح  , به دانشگاه تبريز مراجعه كردم كه رييس حراست اين دانشگاه """  برابر عادت هميشگي """  و براي چندمين بار مانع از ورود خبرنگاران و همكاران به دانشگاه شد . 
با رعايت احترام و ادب و اراييه كارت خبرنگاري وتشريح دليل حضور , از رييس حراست " آقاي حسيني " كه مشغول كنترل ورودي دانشگاه بود دليل ممانعت از ورود خبرنگاران را جويا شدم كه ناگهان برآشفت و گفت : انجمن اسلامي دانشجويي و آقاي ... بي خود كرده شما ها را دعوت كرده ! يا لاه , بفرما بيرون . كارت شناسايي شما كپي شده است !!!
او , با صدا و لحن شايسته اش , علاوه بر خود دستور داد چهار نفر از انتظامات دانشگاه مرا از دانشگاه پرت كنند بيرون , و اين كار با نهايت بي احترامي در جلو چشم ده ها دانشجويي كه مرا نيز مي شناختند صورت گرفت .
وي گفت : هر طور دلم خواست عمل مي كنم , يا لاه , يا لاه, يا لاه . وبه قصد برخورد مجدد خشن تر به طرفم آمد كه از هيكل و شكم بزرگش فاصله گرفتم .
استاندار محترم آذربايجان شرقي 
جناب آقاي دكتر سبحان اللهي 
از شما به عنوان عاليترين مقام و نماينده دولت اصلاح طلب در استان , مي خواهم همچون هميشه برخورد قاطعي با ناقضين حقوق ملت, دشمنان آزادي مطبوعات و ناقضين حقوق بشر در استان آذربايجان شرقي داشته باشيد .
با تقديم احترام 
پيمان پاك مهر – روزنامه نگار در تبريز
مدير پايگاه اينترنتي – خبري مستقل شمال غرب ايران  . تبريز نيوز 
عضو :  انجمن صنفي روزنامه نگاران ايران 
         و  فدراسيون روزنامه نگاران بين الملل 
و شبكه مدافعين حقوق بشر اسلامي  
Web site :   www.Tabriznews.com
Email:         [email protected]
Tel.fax: (0411) 5531723
 
رونوشت : 
1-	وزير محترم علوم, تحقيقات و فن آوري 
2-	انجمن محترم  صنفي روزنامه نگاران ايران 
3-	انجمن محترم  دفاع از آزادي مطبوعات 
4-	كميسيون محترم  حقوق بشر اسلامي 
5-	تشكل ها دانشجويي و انجمن هاي اسلامي  دانشجويي 
6-	همكاران محترم در رسانه هاي خبري  و مطبوعات