جمعه 11 آذر 1384

سند محرمانه آمريکا درباره جنگ ايران و عراق، انقلاب اسلامی

جنگ ايران و عراق
سند محرمانه آمریکا حاکی از ﺁن است که ۱– ادامه جنگ به سود امریکا بوده است و ۲– کشورهای منطقه حاضر بوده اند به ایران غرامت بدهند ۳– جنگ نباید پیروز می یافته و ۴- امکان پایان جنگ از موضع فاتح، وجود داشته است

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

به نقل از نشريه انقلاب اسلامی

"انقلاب اسلامی" یادﺁور می شود که
1 – نکته بسیار مهم این که تاریخ سند خرداد 1361 ، یعنی زمانی است که با گذشت یک سال از کودتای خرداد 60، وضعیت جبهه ها همان است که در خرداد 60، پیش از کودتا، بوده است . 4 رشته عملیات که قرار بود – در صورت تن ندادن صدام به پیشنهاد غیر متعهدها تا شهریور 60 انجام بگیرند، با وجود یک سال تأخیر، هیچیک انجام نگرفته اند . از جمله ﺁن طرحها، طرح ﺁزاد کردن بخشی از شهر خرمشهر بود که در اشغال عراق باقی مانده بود . تاریخ انجام ﺁن طرح،3 ماه بعد از این گزارش است . به سخن دیگر، یک سال بعد، با ﺁنکه عملیات نظامی جدیدی انجام نگرفته بود – سند نیز این واقعیت را باز می گوید - ، عراق و رژیمهای عرب حاضر بوده اند ، به همان شرائط تن بدهند که در خرداد 60 تن داده بودند و اگر کودتا نمی شد ، جنگ ، با پیروزی ایران به پایان می رسید بدون این که نسلی از میان برود و 1000 میلیارد دلار خسارت وارد شود و هدفهای امریکا و اسرائیل و انگلستان برﺁورده شوند .
2 – سند سانسور شده است . یعنی قسمتهائی از سندی حدف شده اند که، با گذشت زمان، قابل دسترسی گشته و انتشار یافته است .
3 – سند حاکی از ﺁنست که امریکا ادامه جنگ را ، در مرزهای ایران و عراق، در سود خود می دانسته است . پیش از این ، ﺁلن کلارک، وزیر دفاع در حکومت خانم تاچر گفته بود : جنگ و ادامه ﺁن در سود انگلستان و غرب بود اسباب ایجاد و ادامه اش را فراهم ﺁوردیم و ﺁلسکاندر هیگ ، نخستین وزیر خارجه ریگان در گزارش کتبی به رئیس جمهوری ، خاطر نشان کرده بود که جنگ عراق با ایران ، با چراغ سبز و حمایت امریکا ، ﺁغاز گرفته است . این سند ، قول کلارک و گزارش هیگ را تأیید می کند .
4 – کشورهای عرب منطقه که حامی صدام در حمله به ایران بوده اند ، حاضر به پرداخت غرامت به ایران شده اند و صدام خود نیز حاضر به دادن امتیازهائی بوده است . بنا بر این امکان پایان جنگ از موضع فاتح ، وجود داشته است .
5 – خمینی و دستیاران او ، به گرفتن غرامت و پایان دادن به جنگ نمی اندیشیده اند بلکه به سرنگون کردن رژیم صدام و قدرت منطقه ای شدن ( کمر بند سبز کذائی ) ، می اندیشیده اند . غافل از این که
6 – می باید جنگ برنده و بازنده پیدا نمی کرده است و هیچیک از دو طرف توانائی از پا در ﺁوردن طرف دیگر را نمی یافته است.
7 – قوای ایران موفق به زمین گیر کردن قوای عراق و سپس راندن ﺁن و کشاندن جنگ به داخل خاک عراق شده اند و عراق جنگ را به ایران باخته است با وجود این ، رژیم خمینی فرصت را سوزانده است .
8– هرﺁنچه خمینی و امثال هاشمی رفسنجانی و خامنه ای و محسن رضائی و ولایتی و... در باره جنگ گفته اند، دروغ بوده است .
در باره جنگ، حقیقت را بنی صدر به مردم ایران گفته است و اگر هشدار او در 22 خرداد 1360، شنیده شده و به جای کودتا، فرصت پایان دادن به جنگ مغتنم شمرده شده بود، ایران، در جنگ 8 ساله ای ، یک نسل خود را از دست نمی داد و به جای دادن 1000 میلیارد خسارت ، رشد می کرد و خمینی نیز ناگزیر نمی شود جام زهر را سر کشد.

سند SNIE 34/36.2-82 مورخ 8 ژوئن 1982 پیرامون پی ﺁمدهای پیروزی ایران بر عراق :

ورود قوای ایران به خاک عراق با منافع امریکا ناسازگار اما ادامه جنگ در مرزهای ایران و عراق با منافع امریکا سازگار است:

این ارزیابی را مدیریت سیا بعمل ﺁورده است . سازمانهای اطلاعاتی زیر نیز در تهیه این ارزیابی شرکت کرده اند :
اداره اطلاعات وزارت دفاع و سازمانهای اطلاعاتی وزارت خارجه و وزارت نیرو و خزانه داری امریکا .
و نیز در این کار شرکت کرده اند :
اداره اطلاعات ستاد ارتش و رئیس اطلاعات نیروی دریائی و معاون اطلاعات نیروی هوائی و رئیس اداره اطلاعات ستاد نیروی دریائی
پیش از تذکر ، یادداشتی ﺁمده است که قسمتی از ﺁن سانسور شده است . بنا بر این یادداشت ، سازمانهای اطلاعاتی ارزیابی کننده با توجه به پیروزیهای ایران و ناتوانی عراق و افزایش نگرانی کشورهای میانه رو، هم ﺁنها نیاز به ارزیابی دقیق تری از پی ﺁمدهای شکست عراق دارند و هم امریکا می باید ارزیابیهای پیشین خود را تصحیح و برﺁوردی از وضعیت در 6 ماه ﺁینده بعمل ﺁورد .
انقلاب اسلامی : با توجه به متن، قسمت سانسور شده ، اشاره به تدابیری می شود که می باید برای جلوگیری از پیروزی ایران ، اتخاذ و به اجرا گذاشته می شده اند .
فهرست مندرجات ارزیابی ، تذکر ، داوریهای اساسی – مدخل – ستیزه جوئیها با صدام حسین – استراتژی ایران برای سرنگون کردن رژیم صدام حسین – افزایش تحریکها و محدود شدن فعالیتهای نظامی – تعرض بزرگ زمینی – وضعیت داخلی ایران و خواستهای منطقه ای – اثر عمل ایران بر دولتهای منطقه :
عربستان سعودی – اردن - مصر – سوریه – لیبی – اسرائیل – جنبش عدم تعهد
اثر بر بازار جهانی نفت – رفتار مسکو و گزینشهایش – واکنش احتمالی شوروی در صورت اشغال عراق توسط ایران – پی ﺁمدهای ﺁن از لحاظ منافع امریکا .
انقلاب اسلامی : همین فهرست به خواننده می گوید چرا می باید جنگ طولانی و بی برنده می شد .

* داوریهای اساسی ( کلیدی ) :
عراق اساسا جنگ با ایران را باخته است . اشغال ذهنی عمده عراق اینست که چگونه مانع از ورود قوای ایران به خاک عراق و تصرف ﺁن شود . احتمال اندکی وجود دارد که عراقیها بتوانند ، به تنهائی و یا باتفاق دیگر کشورهای عرب ، وضعیت جنگی را وارونه بگردانند .
رژیم پرزیدنت صدام حسین سخت لطمه خورده است چنانکه ﺁن را در معرض سقوط قرار داده است . با وجود این ، سقوط ﺁن بسیار نزدیک نیست .
و نیز، ایران دست به عملیات بزرگ در خاک عراق نزده است . (قسمتی سانسور شده است ) تهران اینک در موضع ممتاز است و می تواند یکی از انتخاب های زیر را بعمل ﺁورد :
- دست زدن به تحریکات در منطقه شیعه نشین و کرد نشین و کمک به نیروهای عراقی در تبعید در انجام عملیات در عراق ،
- حمله های هوائی و توپخانه ای به مناطق مرزی عراق و دست زدن به حمله های محدود توسط قوای زمینی .
- دست زدن به حمله نظامی بزرگ به داخل عراق برای برانگیختن شورش عمومی و یا فلج و متلاشی کردن ارتش عراق .
گزیدن دو انتخاب اول احتمال کودتا بر ضد صدام را افزایش می دهد اما غیر محتمل است که سبب پایان گرفتن سریع کار دولت بعثی سنی بگردد . تهران می تواند به فشار اقتصادی و نظامی به بغداد ، طی ماهها و یا سالها ادامه دهد بدون این که به عراق هجوم برد . در دوران طولانی این تنش، ایرانیان بسا موفق می شوند از کشورهای عرب خلیج فارس غرامت بستانند .
هرگاه گزینش این گزینه ها کافی برای ساقط کردن رژیم صدام نشدند و یا تحریکات عراق ادامه یافتند ، تهران ممکن است شکیبائی خود را از دست بدهد و دست به حمله بزرگ به عراق بزند . اگر ارتش عراق بطور جدی متلاشی و فلج شود و یا بصره به تصرف در ﺁید ، رژیم بعث بدجوری شکننده خواهد شد و اقبال ادامه دولت صدام حسین حداقل خواهد شد .
انقلاب اسلامی : ﺁبشخور « طرح هاشمی رفسنجانی » این ارزیابی بود . او که نظامی نبود تا این « طرح » از خود او باشد . ﺁنها هم این « طرح » را ، از طریق او ، به نیروهای مسلح تحمیل کردند، در سر، نه سقوط صدام که طولانی کردن جنگ را داشتند . در دوران ریاست جمهوری بنی صدر، پس از ﺁنکه نقشه دارودسته رفسنجانی – خامنه ای مبنی بر اینکه «تصرف بصره موجب سقوط رژیم صدام می شود » به خمینی داده شد ، بدستور بنی صدر، ستاد ارتش ﺁن را از لحاظ نظامی و پی ﺁمدهایش ، مطالعه کرد . نتیجه این شد که الف – از لحاظ نظامی ، جنگ برای اشغال بصره، با توجه به وضعیت زمین، پر تلفات و طولانی می شود و بسا قوای ایران را به تحلیل می برد . ب – بر فرض تصرف بصره، دلیلی برای سقوط رژیم صدام در بغداد ، وجود ندارد و د – ایران می باید ، با استفاده از زمین گیر شدن قوای عراق در طول جبهه ها، تدارک حمله از مندلی به داخل خاک عراق با بکند تا هم خود را به بغداد برساند و هم ارتباط شمال و جنوب عراق را قطع کند و...
بعداز کوتا ولی آنرا عملی کردند و ، در عمل نیز، همان شد که ستاد ارتش ارزیابی کرده بود . جنگ برای تصرف بصره قوای ایران را چنان تحلیل برد که برنده جنگ بازنده گشت و خمینی ناگزیر شد جام زهر شکست و قبول قطعنامه 598 را سر کشد .
فقدان جانشینی برای صدام ، در یک دوره ای، حکومت دستجمعی را – با موقعیت مسلط نظامیانی که مقامهای کلیدی را دارند و مقامهای امنیتی گروه حاکم کنونی - ببار می ﺁورد . بدون ﺁنکه در سیاست خارجی عراق تغییرهای عمده روی دهد . حکومت دستجمعی فرو می شکند بخاطر وارد شدن چهره های رهبری کننده در توطئه و تحریکها ها بر ضد یکدیگر . تحت این اوضاع و احوال، احتمالا ، عراق از نو، در دید گاه خود، بیشتر رادیکال و بر ﺁن می شود که بخاطر تثبیت جبهه، روابط بهتری برقرار کند . ( در این جا، دو جمله سانسور شده است )
رژیم روحانیان در ایران – که استوار بر قدرت هستند و می مانند حتی اگر ﺁیة الله خمینی بمیرد - خود را رهبر ملتهای « تحت ستم امپریالیسم » ، بخصوص امریکا ، می بیند . جنگ اتحادی میان ایران و سوریه و لیبی ببار ﺁورده است . اما این اتحاد مصلحتی در صورت از پا درﺁمدن رپیم صدام ، احتمالا برجا نمی ماند .
اسد، رئیس جمهوری سوریه ، بسا به حمایت خود از ایران ادامه می دهد . اما احتمال دارد او خود را شریک ایران در تصرف عراق نگرداند . اسد نگران ﺁنست که استقرار دولت شیعه رادیکال در بغداد ، سبب شود که چنین رژیمی بنیادگراهای سنی را در برابر رژیم اسد تقویت کنند .
( در این جا یک پاراگراف سانسور شده است )
با وجود این ، ما تردید داریم که کشورهای عرب، حتی در صورت حمله بزرگ ایران به خاک عراق ، وارد جنگ عمومی عرب با ایران بگردند . غیر از مصر، کشورهای میانه رو عرب ظرفیت نظامی برای حمایت وسیع از جنگجویان را ندارند . و قاهره نیز احتمالا حاضر نمی شود وارد جنگ پر هزینه و ادامه دار ، بدون نتیجه مسلم می شود . حداکثر ، به حمایت ناچیزی بسنده می کند . دولتهای کشورهای خلیج فارس هم اکنون در کار یافتن راههای ﺁرام کردن ایران هستند . مشهود ترین راهی که یافته اند پرداخت غرامت به تهران هست هرگاه بپذیرد وارد مذاکره شود و به جنگ پایان ببخشد .
انقلاب اسلامی : بدین سان ، قول خائنانی چون هاشمی رفسنجانی و محسن رضائی که پیشنهاد غرامت به ایران داده نشد دروغ است . هرچند هاشمی رفسنجانی در عبور از بحران ، دروغ خود را تکذیب می کند و می نویسد که پیشنهاد غرامت به ایران داده شد، اما در ششمین ماه جنگ، بهنگام ارائه دو پیشنهاد به ایران ، یکی از سوی هیأت اعزامی سازمان کشورهای غیر متعهد و دیگری از سوی هیأت اعزامی سازمان کشورهای اسلامی ، کشورهای عرب خلیج فارس پیشنهاد دادن غرامت به ایران را کردند .
وضعیت کنونی اثر کمی بر اوپک و بازار جهانی نفت دارد . ﺁتش بس موجب تشدید فشار در جهت کاهش بهای نفت می شود . در عوض، هجوم ایران به عراق ، یا حمله به تأسیسات نفت عراق و یا ایران ، برغم اثر اندکش بر میزان عرضه نفت ، بسا روانشناسی کمبود نفت در بازار را ببار می ﺁورد . بدترین وضعیت ، حمله ایران به تأسیسات نفتی کشورهای حوزه خلیج فارس است . زیرا ، برای ماهها، سبب کاهش جدی عرضه نفت می شود . ( در این جا، حدود سه سطر سانسور شده است )
امروز، جنگ ایران – عراق هم اثرات مثبت و هم اثرات منفی بر موقعیت شوروی در منطقه گذاشته است :
* اثرات مثبت جنگ بر موقعیت شوروی در خاورمیانه :
- امکانی و فرصتی برای ﺁشوب بزرگ و تغییر رژیمهای محافظه کار با رژیمهای ضد غربی ، بنیاد گرا در منطقه پدید می ﺁورد . چرا که ثبات دولتهای این منطقه برای غرب بسی مهمتر است تا برای شوروی .
- به شوروی کمک می کند روابط خود با ایران را از لحاظ فروش اسلحه به ایران گسترش دهد . بلحاظ افزایش استعمال اسلحه روسی توسط قوای ایران .
- بطور معنی داری موقعیت صدام حسین را تضعیف می کند .
* اثرات منفی جنگ ایران و عراق بر موقعیت شوروی :
- از شدت مخالفت دولتهای میانه رو با حضور نظامی امریکا در خلیج فارس می کاهد . بسیاری از ﺁنها از بیم تهدید ایران و شوروی ، بهم نزدیک شده اند .
- اتحاد عرب را در برابر اسرائیل سست می کند .
- جنگ، هم در ایران و هم در عراق نارضائی ببار می ﺁورد . و چون روسیه به هر دو طرف اسلحه می فروشد ، مردم دو کشور نسبت به روسیه شوروی غضبناک می شوند .
- و نیز جنگ روابط شوروی را با ایران و عراق غامض می کند . شورویها به سعی خود برای حفظ نفوذ خود در هر دو کشور ادامه می دهند . با وجود این ، شوروی ایران را در کانون توجه خود قرار می دهد . زیرا بهای ژئواستراتژیک سنگین تری دارد .
شورویها با حرارت درب را بروی رژیم خمینی می گشایند و بر رابطه دولت با دولت تأکید می گذارند . ( در این جا، حدود 4 سطر سانسور شده است )
بسا شورویها امیدوارند که ایران عراق را اشغال کند . این امر سبب می شود صدام حسین با رهبری جانشین شود که تمایل بیشتری به شوروی داشته باشد . با وجود این بدون اشغال ایران توسط شوروی ، این قدرت، در ایران ، اهرم قوی ندارد و محتمل نمی نماید که شوروی قدمهای مهمی برای پیشگیری از اشغال عراق توسط ایران بردارد . حتی با وجود این که پیش بینی می کنند که موجب استقرار یک رژیم بنیاد گرا در عراق شود .
( در این جا یک پاراگراف سانسور شده است )
مسئله عمده برای ایالات متحده امریکا ، از لحاظ مقابله با وضعیت جاری جنگ ایران با عراق ، جستجوی راههای ناکام گرداندن کوششهای ایران برای صدور انقلاب خویش و بازداشتن ایران از رفتن بسوی شوروی است .
( خط کشی ها از ما هستند )
انقلاب اسلامی – مقایسه این قسمت از سند و قسمت ﺁخر ﺁن با هشدار بنی صدر در 22 خرداد 1360 و تکرار این هشدار در کتاب « خیانت به امید » که در ﺁن، هدفهای غرب را از طولانی کردن جنگ بر شمرده است ، ایرانیان را از وسعت خیانتی که ملاتاریا با کودتای خرداد 60 ، بقصد استقرار استبداد وابسته و ادامه جنگ در سود امریکا و انگلیس و اسرائیل به ایران کرد، ﺁگاه می کند . بجاست ﺁن هشدارها را بیاوریم :

* هشدارهای بنی صدر در خرداد 60 پیرامون ادامه جنگ و هدفهای ﺁن (به نقل از خیانت به امید صفحه 208 ) :
1 - ایران که از راه انقلاب خود ، الگوی انقلاب شده است، به یک خطر خارجی تبدیل می شود و این امر سبب می گردد بازار وسیعی برای اسلحه امریکائی فراهم شود .
2 – امریکا با ایجاد پایگاه نظامی در خلیج فارس ، زنجیر پایگاههای نظامی خویش را ، با این حلقه ، بهم پیوند می دهد .
3 – اختلافات دینی و قومی که رژیم شاه نتوانسته بود در منطقه ایجاد کند، نه تنها امکان هرگونه وحدت عملی را از بین می برند بلکه سبب تحکیم حاکمیت امریکا و اسرائیل بر منطقه می شوند .
4 – جبهه امتناع از بین می رود و به احتمال قریب به یقین ، اسرائیل از فرصت استفاده کرده و بر لبنان حمله می کند تا کار نهضت مقاومت فلسطین را یکسره کند .
انقلاب اسلامی : این حمله طبق طرح ﺁکاردئون ، انجام گرفت .
5 – با بی اعتبار شدن انقلاب ایران در داخل و خارج از کشور و از بین رفتن جبهه امتناع و ضعیف شدن فلسطینی ها ، رژیمهای وابسته به امریکا تثبیت می گردند .
6 – مصر، از نو، موقعیت رهبری را در جهان عرب پیدا می کند و محور ریاض – قاهره ، که یکی نیروی مالی و دیگری نیروی نظامی است ، تکیه گاه رژیمهای وابسته منطقه می گردند . اسرائیل نیز نقش سک پاسبان منافع امریکا را بر عهده می گیرد .
7 – و از ﺁنجا که رژیم خمینی بلحاظ گذشته گرائی و شکل گرائی ، انعطاف پذیری لازم را برای تطبیق خود با تحول سیاست جهانی امریکا ندارد ، ناگزیر موافقت دو سیاست رژیم خمینی و رژیم امریکا – که هر دو زیر فشار بحرانهای خود عمل می کنند – موقتی است و رژیم خمینی که زیر فشار داخلی نمی تواند روی حمایت امریکا حساب کند، به انتخاب میان سقوط بر اثر عمل مخالفان و یا تحول از درون ناگزیر می گردد .
8 – اختیار نفت و « پترودلار » در دست امریکا قرار می گیرد و اسلحه نفت را او هر وقت خواست بکار می برد .
بحث :
* مدخل :
1 - عراق اساسا  جنگ به ایران را باخته است .
- رهبری ایران بر این باور است که اصول و سیاستهایش موجه هستند و موقعیتش تقویت گشته است .
- قوت نسبی ایران با پیروزیهایش نمایان گشته است .
- رژیم پرزیدنت صدام حسین سخت لطمه خورده است .
2 – عراق از گفتگوها مأیوس برجاست و می خواهد امتیازها بدهد . اما ایران ، تا زمانی که صدام حسین بر قدرت باشد، علاقه کمی به گفتگو نشان می دهد ( نگاه کنید به جدول 1 ) حتی با وجود ترک کامل مواضع و پرداخت غرامت مهم - ایرانیها بر ﺁنچه گزارش می شود، 20 تا 150 میلیارد دلار غرامت مطالبه می کنند ( 1 ) – کافی برای ﺁنکه ایران به پای میز مذاکره بیاید، کافی نیستند . در حال حاضر، استراتژی که ایران اتخاذ کرده است ساقط کردن رژیم صدام حسین است . استفاده از پیروزیهای نظامی در معادلات سیاست داخلی و سیاست خارجی ، هدف دوم ایران است .
* مخالفتها و به مبارزه برخاستن ها بر ضد صدام حسین :
3 - حتی اگر قوای ایران برضد قوای صدام به حرکت درنیایند، اینهمانی که صدام با جنگ پرهزینه و مغضوب پیدا کرده است ، او را با مخالفتها و به مبارزه برخاستنهای روزافزون ، روبرو کرده است . تصمیم صدام به رفتن به جنگ ایران ، اشتباه فاجعه ﺁمیزی است . استراتژی ایستا در میدان جنگ، قوای عراق را در موقعیت مشکلی قرار داده است . صدمه ها که به اقتصاد عراق و هدفهای سیاست خارجی ﺁن زده است، بطور روز افزون بزرگ می شوند .
4 – دو سال پیش از ﺁن، عراق خواستار رهبری دنیای عرب بود و بر ﺁن بود که با توسعه بهره برداری از منابع نفت، به این هدف برسد (2) . امروز خزانه انسانی و مالی عراق، بطور وسیع ، در جنگ با ایران ، بر باد می رود . بنادرش در خلیج فارس بر روی بازرگانی بسته اند . برنامه صادرات نفت و توسعه اقتصاد داخلی ، محدود گشته است و اعتبار بین المللی و نظامیش کاهش پذیرفته است .
5 – از هدف خود که کاستن از وابستگیش به تجهیزات نظامی اتحاد شوروی بود، ناگزیر دور شده است . زیرا عراق می باید به وارد اسلحه مورد نیاز از شوری ادامه دهد . نقشه هایش برای برپا کردن اجلاس سران دولتهای غیر متعهد جهان در بغداد ، در این تابستان، نقش بر ﺁب شده اند . بنا بر این، بیم ﺁن می رود که رهبری سازمان کشورهای غیر متعهد بمدت 3 سال را بدست نیاورد . امروز، عراق بجای ﺁنکه رهبر باشد، ملتمس کمک از دولتهای میانه رو همسایه خویش و وابسته به ﺁنها است . بخصوص نیازش به عربستان سعودی و مصر و کویت و اردن ، هم بلحاظ مالی و هم بخاطر تجهیزات نظامی و هم بجهت حمایت سیاسی روز افزون است.
6 - سوریه ، دشمن عراق در جناح غرب ﺁن، بهمان نسبت که تهران و دمشق بیکدیگر نزدیک می شوند و اتحادشان استوار تر می شود، در خصومت با رژیم عراق فعال تر می شود . سوریه به احتمال بسیار قوی، با تصویب شورویها ، کمکهای تسلیحاتی خود را به ایران افزایش داده است . لوله نفت عراق که از سوریه به مدیترانه می رود ، بسته است ، از صادرات نفت عراق می کاهد و سالانه 8 میلیارد دلار از درﺁمدش کم می کند . سوریه همچنین مرزهای زمینی خود با عراق را بسته است . در نتیجه از زمان ورود کالاهای مورد نیاز طولانی شده است . و سوریه بر کمکهای خود به مخالفان رژیم صدام افزوده است .
7 - نتایج نهائی شکست عراق ، توطئه ها بر ضد صدام و رژیم او هستند که افزایش می یابند . ( در این جا، دوسطر سانسور شده است )
موفقیت ﺁمیز شدن این توطئه ها مسلم نیست . زیرا صدام بر وسعت سرکوب می افزاید و حکومتش در اختیار افراد خانواده و نزدیکانش از طایفه ( تکریت ) است ( نگاه کنید به شرحی که در این باره در صفحه 3 ﺁمده است )
8 - جدی ترین تهدید – غیر از قتل او - بسا از ناحیه رهبران کشوری و لشگری است که از سیاستهای صدام سخت ناراضی گشته اند . این مقامها ممکن است برﺁن شوند صدام را با دیگری جانشین کنند پیش از ﺁنکه مسائلی که پدید ﺁورده است ادامه حکومت اقلیت سنی ( 20 درصد جمعیت عراق ) بر عراق ، به خطر اندازد . ( در این جا، سه سطر سانسور شده است )

* جدول 1
موقعیتهای ایران و عراق در گفتگوها بر سر جنگ :
1 – موقعیت پایه برای گفتگو :
* عراق : از حل و فصل مشکل جنگ از راه مذاکره مأیوس است .
* ایران : اظهارات اخیر مقامهای دولت بسیار سخت سرانه تر هستند . هدفهای ایران : عقب نشینی قوای عراق، تعیین عراق بمثابه متجاوز، پرداخت غرامت به ایران و برکناری صدام حسین .
2 - شط العرب :
* عراق : موضوع محوری اینست که حاکمیت بر شط العرب با عراق است با حق استفاده ایران از ﺁن . راه حلی را پیشنهاد می کند احتمالا  بر پایه موافقتنامه 1938 . حاکمیت با عراق خواهد بود اما ایران ﺁبهای اطراف ﺁبادان و خرمشهر را کنترل می کند . ممکن است موافقتنامه الجزیره را بمنزله پایه گفتگوها قبول کند .
* ایران : نمی تواند حاکمیت بر شط العرب را به عراق بازگذارد . قرار داد 1975 را که بنا بر ﺁن، حاکمیت بر نیمه شرق رود با ایران است، بعنوان پایه گفتگوها پیشنهاد می کند.
3 – عقب نشینی قوا :
* عراق : با عقب نشینی کامل و بلافاصله قوای خود موافقت می کند. هرگاه ایران با ﺁتش بس و گفتگو موافقت کند .
* ایران : عقب نشینی بدون قید شرط پیش از موافقت با گفتگو .
4 – تعیین متجاوز :
* عراق : با تشکیل یک سازمان مستقل توسط توسط سازمان کشورهای اسلامی ، برای تعیین متجاوز، موافقت کرده است .
* ایران : اصرار می ورزد عراق بعنوان متجاوز محکوم گردد .
5 – غرامت :
* عراق : اصرار می ورزد نخست متجاوز معین بگردد .
* ایران : خواستار پرداخت غرامت کافی از سوی عراق است . موافقت با پرداخت غرامت، پیش از ﺁتش بس باید بعمل ﺁید . مبلغ ﺁن قابل گفتگو است و می تواند برپایه تعیین خسارات از سوی کمیسیون صلح ، محاسبه شود .
6 - پناهندگان :
* عراق مسئله را طرح نکرده است .
* ایران : بنا بر ﺁنچه گزارش می شود، اصرار می ورزد که هزاران عراقی که از انقلاب ایران بدین سو، از عراق اخراج شده اند ، بتوانند به عراق بازگردند .
7 – میانجیگری :
* عراق : از میانجیگری هر طرفی که احتمال موفقیت داشته باشد، استقبال می کند
* ایران : بسا با میانجیگری اسلامی یا الجزایری ، بعد از ﺁنکه قوای عراق بیرون رفت ، موافقت کند . ما در حال حاضر تمایلی به گفتگو ندارد .

9 - براندازی رژیم صدام تنها با عمل نظامی ، محتمل نمی نماید . زیرا افسران ارتش ، برای دراز مدت، دلمشغول تنشها در مرزها و یا جنگ با ایران هستند . حزب بعث عراق ، در تمامی سطوح ، از جمله در تمامی سطوح ارتش افراد خود را گماشته است و در دوره صدام در کاستن از مداخله ارتشیان در سیاست ، پیشرفت مهمی کرده است .
10 - فقدان جانشین ﺁشکار برای صدام، با نبود او، یک دوره رهبری دستجمعی ، با تفوق افسران ارتش و مقامات امنیتی که مقامهای کلیدی دارند ، برقرار می شود . رهبری دستجمعی احتمالا  تغییرهای مهمی را در سیاست خارجی بوجود نمی ﺁورد . همچنان وابسته به کمکهای مالی دولتهای خلیج ( فارس ) خواهد بود . با تجارت وسیع با غرب برای خرید کالاهای مورد نیاز کشور و نیز اسلحه و تجهیزات نظامی ادامه خواهد داد و روسیه نیز منبع اصلی برای تهیه اسلحه باقی خواهد ماند .
11 - رهبری دستجمعی احتمالا  ، از رهگذر توطئه های کودتا ی رهبرها بر ضد یکدیگر ، از میان خواهد رفت . کودتاهای پی در پی ، افسران و اعضای پائین دست ارتش و حزب را به مقامهای رهبری خواهند رساند . نزاع بر سر قدرت ، عراق را به وضعیتی باز می گرداند که پیش از استقرار حزب بعث بر قدرت ، عراق می داشت . ﺁن زمان، ایدئولوگ های حزب بعث گرفتار مسائل داخلی روبرو بودند . مسائلی که موضوع اصلی سیاست در عراق بودند . تحت این اوضاع و احوال ، عراق محتملا  رادیکال تر خواهد نمود و بر ﺁن خواهد شد که در عین باثبات جلوه کردن، روابط بهتری را بر قرار کند .

پاسخ صدام به شکست
صدام استعداد قوی ، برای قدرتمداری دارد . این استعداد با اغراق در توانائیهای خویش همراه است . این دو عامل در او خوشبینی به موفقیت و اعتماد بنفس را پدید ﺁورده اند . شکست ضربه سختی بر اعتماد به نفس او است و او را گرفتار کزکردکی شدیدی می کند . زخمی روانی بر او وارد می کند که درمان می طلبد . برغم خود بزرگ بینی ، صدام در تماس با واقعیتهای سیاسی ، بطور بنیادی ، عمل گرا است . در گذشته ، او چند نوبت زمین خورده و برخاسته است . در وضعیتی هم که اکنون بدان گرفتار است ، بسا بتواند دست به ابتکاری بزند که باخت سیاسی را ناچیز کند . دیگرانی را بیابد و بار شکست عراق را بگردنشان بیاندازد و روحیه و توانائی مهار سیاست را باز یابد و اعتبار خویش را ترمیم کند . (3)
12 - ( در این جا چند کلمه سانسور شده است ) در کوتاه مدت، جنبش مردم عراق بر ضد رژیم، واپسین احتمال است . فراخواندن اکثریت شیعه عراق که اکثریت جامعه عراق را تشکیل می دهد ، از سوی ﺁیة الله خمینی ، به عصیان ، سخت نادیده گرفته شده است . عصیان سنی های کرد ، برای حیات رژیم، تهدید ﺁمیز نیست ، ﺁزار دهنده است . مخالفان رژیم صدام نیز تا زمانی که یک شخصیت جدی پیدا نکنند و به اخلافهای دینی و قومی و سیاسی ، پایان نبخشند ، نمی توانند شورشی را بر پا کنند .
13 - با وجود این، هرگاه سرنگونی صدام دوران طولانی بی ثباتی پدید ﺁورد که در ﺁن، کودتا و ضد کودتا از پی هم روی دهند ، بخصوص اگر با پاره شدن شیرازه ارتش همراه شود، زمینه برای استقرار دولت اسلامی بنیادگرا در بغداد، با حمایت ایران ، فراهم می شود . بر این دولت اکثریت شیعه ، از راه سازمانهائی چون الدعوه ، سلطه خواهد جست ( 4 ) . فروپاشی ارتش ، ابزار اصلی را از دست حزب بعث و سنی ها ، برای خنثی کرداثرایران بر برانگیختن عصیان شیعه ، بدر خواهد برد . عصیان شیعه ها در جنوب عراق، بسا مقارن خواهد شد با وسعت گرفتن عملیات افراد مسلح کرد در شمال عراق و سنی ها را که همچنان مهار بغداد را خواهند داشت ، با جبهه داخلی روبرو خواهد کرد .

* توضیحهای انقلاب اسلامی :
1 - بدین سان، حقیقت دارد که صدام می خواست ابر قدرت منطقه بگردد و رهبری دنیای عرب را بدست ﺁورد . مانع ابر قدرت شدنش، ایران در شرق عراق بود . از این رو، امریکا و عربستان و « پهلوی طلبها » توانستند او را به حمله به ایران برانگیزند . او به این گمان به ایران حمله کرد که چون ارتش را ملاتاریا متلاشی کرده بود و بخشی از نیروهای مسلح را سازمانهای کرد که صدام مسلح کرده بودد، به خود مشغول کرده بودند ، ظرف چند روز می تواند ایران را از پا در ﺁورد . با بختیار، یک قرار و مدار گذاشته بود اما ﺁنچه خود در سر داشت دیگر بود . او می خواست ایران را به 5 جمهوری تقسیم کند و به گمان خود، ایران را از صفحه روزگار بردارد . از این رو، به یاسر عرفات که از سوی بنی صدر نزد او رفته و پیام او را رسانده بود که جنگ حماقت است دنیا را تماشاگر حماقت مگردان ، چون طاووس سینه جلو داده و گردن کشیده و پاسخ داده بود : کار ایران ظرف 4 روز الی یک هفته تمام است ! به یمن غیرت و همت فرزندان ایران ، ایران برجا و او در زندان به انتظار « دادگاه » امریکائی ساخته و عراق در معرض تقسیم شدن به 3 است . چه درس عبرتی !
2 - غرامتی که در فروردین 60 ، از سوی کشورهای خلیج فارس پیشنهاد شد، 25 میلیارد دلار بود . رئیس جمهوری 50 میلیارد غرامت مطالبه می کرد .
3 - از بند 7 تا 14 فرضهای مختلف و احتمالهای گوناگون بررسی شده اند . بدین قرار، سرنگونی رژیم صدام ، در صورت صلح با شرائطی که غیر متعهدها پیشنهاد می کردند، بسیار محتمل می گشت . به سخن دیگر، چون جنگ نمی باید برنده و بازنده پیدا می کرد، پس تا تثبیت رژیم صدام می باید ادامه می یافت و ادامه یافت . اگر دو ملت پامال شدند ، جنگ دو رژیم استبدادی را در ایران و عراق تثبیت کرد . این سئوال محل پیدا می کند: اگر خمینی مطمئن می شد که چنان صلحی می تواند موجب سقوط رژیم صدام بگردد، با ﺁن موافقت می کرد و یا همچنان بر ادامه جنگ پای می فشرد ؟ با توجه به این امرکه بنی صدر احتمال سقوط رژیم صدام را در صورت پذیرفتن پیشنهاد غیر متعهدها ، به او خاطر نشان کرده بود و با توجه به این واقعیت که از دفتر رجائی ، « نخست وزیر »، به هیأت غیر متعهدها اطلاع داده شد که بخاطر فعل و انفعالهای ( کودتا بر ضد منتخب مردم ) درجریان به ایران نیائید، به احتمال بسیار قوی ، نیاز به جنگ برای استقرار استبداد ، سبب می شد که او به جنگ ادامه دهد .
4 - و امروز ، کم نیستند ناظران سیاسی که می گویند : کاری را که خمینی با 8 سال جنگ نتوانست ، بوش دارد برای رژیم ایران انجام می دهد . صورت ظاهر گویا تشکیل شدن دولت الدعوه و... است . اما این صورت واقعیت بسیار تلخ تری را می پوشاند .

* استراتژی ایران برای سرنگون کردن صدام :
14 – همانطور که توضیح داده شد و توانائی صدام حسین به تجدید حیات، سرنگونی رژیم او به ضرورت بسیار نزدیک بنظر نمی رسد. و هنوز ایران دست به حمله بزرگی بسوی داخل عراق نزده است . ( در این جا، حدود دو سطر سانسور شده است ) ایران اینک در موقعیت ممتازی است و چند گزینه دارد . حکومت خمینی می تواند یکی از گزینه و یا ترکیبی از ﺁنها را برگزیند . گزینه های نظامی یا شبه نظامی در اختیار ایران عبارتند از
- افزودن بر تحریکات در دو منطقه شیعه و کرد نشین و گسیل گروهای مسلح عراقی تبعیدی به درون عراق برای انجام عملیات ایذائی .
- فعال کردن نیروی هوائی و توپخانه ها برای بمبارات و گلوله باران منطقه مرزی عراق و گسیل گروههائی از ارتش منظم برای عملیات محدود در داخل عراق .
- بردن هجوم نظامی بزرگ به داخل خاک عراق بقصد برانگیختن شورش همگانی و یا فلج کردن ارتش عراق .
15 – نیروهای ایرانی بسا ، پیش از ورود به خاک عراق ، نخست نقاط مرزی خود را از وجود قوای عراق پاک خواهند کرد . نیروهای عراق هنوز نقاط کوچکی را در غرب دزفول و در مرزهای میانی دو کشور در دست دارند . شکست نظامی در ﺁن نقاط ، قلمرو جنگ را به بغداد نزدیک خواهد کرد ( در این جا چند کلمه سانسور شده است ) . ( 5 )
16 - هر گزینه را ایران برگزیند ، به فشار اقتصادی بر عراق ادامه خواهد داد . این کار را با جلوگیری از استفاده از بنادر عراق در خلیج فارس و تشویق سوریه به بسته نگاه داشتن لوله نفت عراق خواهد کرد . این فشار وابستگی مداوم عراق را به کشورهای خلیج ( فارس )، از لحاظ مالی و حمل کالا از راه اردن و صدور نفت از راه لوله نفتی که از ترکیه عبور می کند و ﺁسیب پذیر است ، مداوم می کند . ایران می تواند به کشورهای خلیج فارس فشار بیاورد از اعطای کمک به عراق باز ایستند .
* افزودن بر تحریکات و حمله نظامی محدود :
17 - ما بر این باور نیستیم که گزینه اول سبب سرنگون شدن دولت بعث عراق شود . و نیز گسترش قیام شیعه و کرد ممکن است سبب بیشتر شدن احتمال «کودتا در قصر » بر ضد صدام بگردد . بخلاف هم مذهبی هاشان در ایران ، شیعه های عراق خوب سازمان نیافته اند . رهبرای دینشان نفوذ کمتری بر ﺁنها دارند و از بیم مجازات ، میل به برخاستن بر ضد رژیم را ندارند . امتیازهای اقتصادی و سیاسی که رژیم اعطا کرده است شیعه های دیگر را نسبت به رژیم وفادار گردانده است . رهبران چریکهای کرد نتوانسته اند از کمکهای افزایش یافته ایران و سوریه و تقریبا  خالی شدن منطقه کرد نشین از قوای عراق، سود جویند .
18 – حز ب بعث ماهرانه توانسته است تنازع قدیمی اما هنوز زنده عرب و ایرانی را ، در بی اثر کردن فراخوان خمینی ، بکار گیرد ماشین تبلیغاتی حزب بعث در عراقیها اطمینان بوجود ﺁورده است که ایران با اقلیت عرب شیعه ، بدرفتاری می کند و این اقلیت از نا برابریهای اقتصادی و اجتماعی رنج می برد . ( 6 )
19 – تحرکات نظامی محدود ایران بسا احتمال موفقیت قیامهای محلی را بیشتر می کند . این تحرکات سبب سایش کنترل بغداد می شود . ایران حدود 50 هزار عراقی را تعلیم داده است که ظرف 3 سال گذشته ، از عراق اخراج شده اند . ایران همچنین از تشکل سربازان اسیر عراقی که داوطلب شرکت در نیروئی ، بیرون از عراق ، بشوند، حمایت کرده است . این « داوطلبان » ﺁماده اند ، برای جنگ با قوای صدام ، وارد عراق شودن هرگاه ایران توسط قوای منظم خود از ﺁنها حمایت وسیع بعمل ﺁورد .
20 – قوای ایران همچنین می توانند دست به حمله های هوائی و کوماندوئی ، برای حمله به هدفهای استراتژیک، بخصوص هدفهای اقتصادی ، بزنند . این تدابیر هزینه هایی نظامی عراق را افزایش می دهند . تحرکات نظامی در جبهه های مرکزی ، جنگ را به بغداد نزدیک خواهد کرد . ارتش ایران نیز می تواند هدفهای اقتصادی در منطقه بصره ( در این جا، یک یا دو کلمه ای سانسور شده است ) را به توپ ببندد .
* حمله زمینی بزرگ :
21 – ما بر این باوریم که به احتمال بیشتر ، از دو گزینه ، گزینه اول را برای سرنگون کردن صدام بر می گزیند . اگر این گزینه برای سرنگونی رژیم صدام کفایت نکرد، تهران بسا بی قرار می شود و دست به حمله نظامی بزرگ می زند . یک چند از ملاحظات مغایر حمله نظامی بزرگ هستند . تهران به خود دیده و نیک می داند حمله خارجی به کشور چسان ناسیونالیسم و حمایت مردم را از رژیم بر می انگیزد . بنا بر این ، از ﺁن بیم دارد که دست زدن به چنین حمله ای ، سبب برانگیختن عراقیها به مقاومت و حمایت داخلی و بین المللی از صدام حسین و رژیم او بگردد . جنگ برای ایران نیز گران تمام شده است و بسا رژیم خمینی را از تن دادن به خطرهای این حمله باز دارد .
22 - اظهاریه های ایران پیرامون حمله به عراق ، مبهم بوده اند . تردید ندارد که ایرانیها می پندارند نیاز به دست زدن به حمله نیست و همین تهدید ها کافی هستند برای ﺁنکه ﺁنها به هدف خود برسند . بیشتر از ﺁن که رژیم ، شخص صدام هدف تبلیغات ایرانیان است . بیرون رفتن او از صحنه بسا برای ﺁنکه ایران گفتگوهای صلح را ﺁغاز کند، کافی است . اما اگر صدام بماند و یا ایران بنا را بر استقرار رژیم جدید در عراق بگذارد ، وضعیت نظامی جاری ، فرصتهائی را در اختیار ایران می گذارد .
23 - بصره دومین شهر بزرگ عراق است . احتمال قوی می رود هدف هرگونه حمله بزرگ ایران، در 6 ماه ﺁینده ، باشد . شهر تنها 20 کیلومتر با مرز ایران فاصله دارد . قوای ایران ممکن است از شط العرب که در شرق بصره قرار دارد ، به امید برانگیختن جنبش ( در این جا حدود سه سطر و نیم سانسور شده است ) عبور کند ( 7 )
24 - دفاع عراق از سرزمین خود در گرو روحیه نیروهای مسلح ﺁنست . برغم شکستهای اخیر، بیشتر افراد قوای منظم عراق سخت جنگیده اند و در صورت حمله ایران به خاک عراق ، احتمالا  مقاومت خواهند کرد . رهبری سیاسی کمتر تحت فشار ترس از دست دادن نفرات و تجهیزات ، خواهند شد و دلیلی برای عقب نشینی نیز نخواهد بود . ( در اینجا، حدود 4 سطر سانسور شده است ) با وجود این ، بی لیاقتی فرماندهان عالی بسا سبب می شود قشون عراق از نو امتیاز خود از لحاظ برتری تسلیحات و تجهیزات نظامی و مواضع دفاعی را از دست بدهد و در داخل خاک عراق نیز قوایش شکست بخورند . اگر ارتش عراق بطور جدی فلج بگردد و یا بصره تصرف شود ، رژیم بعث سخت متزلزل می شود و اقبال صدام برای ماندن بر قدرت ، ناچیز می گردد .

* توضیحهای انقلاب اسلامی :
5 و 7 – سند حاکی است که مقامهای اطلاعاتی امریکا با ﺁنکه می دانسته اند حمله در جبهه مرکزی ، « جنگ را به بغداد نزدیک می کند » ، نه به احتمال حمله از این جبهه که به احتمال حمله به بصره و پی ﺁمدهای احتمالی تصرف بصره پرداخته اند . شگفت ﺁور نیست ؟
اگر احتمال حمله به بصره را بسیار قوی ارزیابی کرده است ، از ﺁن رو است که طراح حمله به بصره و « اگر بصره را بگیریم صدام سقوط می کند » ، هاشمی رفسنجانی بود که « از ﺁغاز ، طرف معامله با امریکا و انگلیس بوده است » . امروز که بعد از تجربه هستیم ، می توانیم ارزیابی مقامات اطلاعاتی ﺁن روز امریکا را ارزیابی کنیم : حمله به بصره ، بیشترین قوای ایران را نابود کرد . مردم بصره قیام نکردند . بصره تصرف نشد . فاو تصرف شد و از تصرف بدر ﺁمد و رژیم صدام شکست خورده را فاتح گرداند .
همان روز که هاشمی رفسنجانی به خمینی القاء کرده بود تصرف بصره ﺁسان است و با تصرف بصره ، صدام سقوط می کند، بدستور بنی صدر ، ستاد ارتش پیشنهاد را موضوع مطالعه و ارزیابی کرد و گزارش داد که ، حمله به بصره یعنی روانه قتلگاه کردن قوای ایران . تصرف شهر ﺁسان نیست و بر فرض دادن تلفات بسیار سنگین و تصرف بصره صدام سقوط نمی کند .
در عوض ، ستاد ارتش نقشه حمله از مندلی را تهیه کرد. بلحاظ موقعیت قوای ایران و مناسب بودن زمین برای حمله، قوای ایران می توانست با تلفات کم ، الف – عراق را از میان به دو نیم کند . ب - به بغداد نزدیک شود و ج – با توجه به زمین گیر بدون بخش عمده قوای عراق در جبهه خوزستان ، هرگاه در صدد تخلیه خوزستان برای دفاع از بغداد بر می ﺁمد، زیر ضربات قوای ایران ، تلفات سنگین تحمل می کرد و جنوب عراق بروی قوای ایران باز می شد .
پس از کودتای خرداد 60، چون بنای رژیم بر ادامه جنگ برای استقرار استبداد و بسود امریکا و انگلیس و اسرائیل بود، نقشه ستاد ارتش رها شد و پیشنهاد هاشمی رفسنجانی به اجرا درﺁمد و شد جنگ 8 ساله ای که با شکست و سر کشیدن جام زهر ، پایان پذیرفت .
6 – نزاع قدیمی عرب و ایرانی ، در 9 ماه اول جنگ، نتوانست موضوع تبلیغات بعثی ها بگردد. بعکس ، رفتار فرماندهی نیروهای مسلح ایران سبب شد که قوای عراق ، حمله قوای ایران را فرصتی تلقی کنند برای دست شستن از جنگ . در حقیقت، الف – روش حمله بقصد از کار انداختن تجهیزات و تسلیحات ارتش عراق و نه کشتن افراد این ارتش و ب – رفتار انسانی با اسیران عراقی ( بازدید رئیس جمهوری از اردوگاه اسیران و دستور اکید به شیوه کردن بهترین رفتار با ﺁنها و ج – خودداری از حمله به شهرهای عراق در تلافی حمله های جنایتکاران قوای صدام به شهرهای ایران و د – پرداختن جدی به بهبود وضعیت هموطنان عرب در خوزستان که وفاداری خویش را به ایران ، با ترک مناطق اشغال شده توسط قوای عراق و پیوستن به اردوگاههای پناهندگان نشان داده بودند ، ه - تبلیغ این واقعیت که انقلاب ایران ، به ایران موقعیت تاریخی را بازگردانده است که در حوزه بزرگ تمدن اسلامی داشته است و جنگ را بهیچرو ، تجاوز عرب به ایران نمی شناسد بلکه تجاوز مستبدی می داند که به تحریک امریکا و رژیمهای مستبد و دست نشانده به ایران حمله کرده است ، ایران را به دو هدف اساسی نزدیک کرد : یکی انزوای عراق که در این سند ، پذیرفته شده است و دو کاسته شدن از میل به جنگ قوای عراق . اگر ایران به این دو هدف نرسیده بود، ممکن نبود رژیم صدام به پیشنهاد کشورهای غیر متعهد تن بدهد و کشورهای عرب حوزه خلیج فارس حاضر به دادن غرامت به ایران بگردند .

* وضعیت داخلی ایران و خواسته های منطقه ای :
در این قسمت از سند محرمان های که دانشگاه ژرژ واشنگتن ، در 18 اکتبر، انتشار داده است و عنوان ﺁن « الزامات پیروزی ایران بر عراق » است، قسمت بزرگی ، سفید یعنی سانسور شده است . بخش سانسور نشده، این ارزیابیها را در بر می گیرد :
23 – رژیم ایران ، در تابستان 1981 ، به تدریج ، مهار خویش را بر کشور محکم کرده است . انقلاب ایران یک جابجائی نخبه ها نبود بلکه تغییری عظیم بود . روحانیان حاکم بعد از مرگ ﺁیة الله خمینی به حکومت خویش ادامه خواهند داد . هرچند به گروه بندیها تقسیم خواهند شد اما جملگی به اصل حاکمیت روحانیت وفادار خواهند ماند .
25 – یک صفحه کامل سانسور شده است .
26 - با حمایت روحانیت از ﺁیة الله خمینی و سرکوب شدید و برخورداری از پشتیبانی قشرهای مادون جامعه ، رژیم او انسجام جسته است . مهارش بر کشور کامل نیست اما روحانیان از ساختار دینی که تا روستاها بسط پیدا میکند ، در مهار کشور ، سود می جویند . مساجد در همان حال که مراکز تبلیغ هستند، مراکز توزیع مواد غذائی نیز شده اند ...
27 – موفقیت در جنگ با عراق بطور موقت روند بی منزلت کردن ارتش منظم را متوقف کرده است . تصفیه های وسیع و مکرر ، ارتش را تغییر داده تا جائی که روحانیان حاکم در علن می گویند که ارتش بخشی کامل از جمهوری اسلامی ایران است .
( در این جا ، نصف صفحه سانسور شده است )
28 - با وجود این وفاداری نظامیان حرفه ای به رژیم، محل تردید است . و بسیاری از رژیمی ها بر ضرورت مراقبت ، هشدار می دهند . بعد از جنگ ، ساخت و اندازه و بسا نیاز به ارتش منظم ، از نو، ممکن است زیر علامت سئوال قرار بگیرد . بخصوص هرگاه برخی از رهبران بخواهند نظامیان را وسیله کار کنند و یا نظامیان بخواهند در سیاست مداخله نمایند . روحانیان ، از جمله خود خمینی ، کوشیده اند با نفوذ دادن عناصر معتمد خود در همه رده ها ، مانع از روی ﺁوردن نظامیان به اینگونه فعالیتها بگردند و مرتب نیز دستور به پرهیز از فعالیتهای سیاسی میدهند .
29 – بطور کامل سانسور شده است .

[ادامه مطلب را از اينجا دنبال کنيد]

دنبالک:

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'سند محرمانه آمريکا درباره جنگ ايران و عراق، انقلاب اسلامی' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016