"اتاق فكر" يا اضمحلال مطبوعات، ش. نوربخش

اين روزها در خيابان سميه بعد از تقاطع ويلا پلاك...، ساختمان پنج طبقه اي قرار گرفته كه بنا است در آن هيولاي ثروتهاي رانتي و بادآورده قدرتِ دوباره اي را بسازد. از همان زمان كه دِلَم دلم هاي هاشمي رفسنجاني براي حضور در انتخابات نشان از آن داشت كه خود را براي احياي قدرت از دست رفته و بخشي از حاكميت آماده كند اطرافيان قدرت از دست داده براي احياي موقعيت خود و تحكيم مناصب در خطر قرار گرفته هر روز به تحريك بيشتر وي پرداختند. حضور هاشمي رفسنجاني، روحاني انقلابي دهه هاي پنجاه و شصت، نه تنها براي اطرافيانش خوشايند است بلكه براي پاره اي از روحانيون قم و نظاميان فراموش شده و احزاب هيأتي يادآور دوره طلايي قدرت خواهد بود. كساني كه امروزه مي بينند كه بخشي از حاكميت با عناوين جذابِ اصولگراي! ي، آبادگران و جوانگرايي در صدد يكدست كردن حكومت است، در تلاش است تا براي احياي خود از قدرت و ثروت هاشمي رفسنجاني بهره گيرد. از اين رو مهدي هاشمي رفسنجاني، فرزند وي، با تشكيل ستاد انتخاباتي، در تلاش است تا قدرت از دست رفته پدر را بازسازي نمايد. وي به نيكي و با تجربه ي به يادگار مانده از عصر طلايي اصلاحات دريافته است كه يكي از بهترين راه هاي نفوذ در افكار عمومي استفاده از مطبوعات و روزنامه گران صاحب نام اين دوره است. روزنامه نگاراني كه در طي هشت سال رياست جمهوري خاتمي پايه هاي نفوذ سياسي و اجتماعي وي را رقم زدند و جرياني را هدايت كردند كه اگر برخوردهاي سركوب گرانه سال هاي هفتاد و هشت و پس از آن نبود، قطعا اصلاحات خاتمي اگر به سرمنزل مقصود نرسيده بود، دست كم اينك فاصله چنداني با آن نمي داشت. اما توقيف ، احضار، بازداشت و زنداني كردن مطبوعات و روزنامه نگاران اين دوره پس از سال هاي 78 موجب شده است تا فضاي مطبوعاتي امروز رنگ و بوي آرمانگرايانه خود را به كلي از دست بدهد و آن بشود كه امروز شاهديم. مهدي هاشمي در عصري كه ديگر چهره هاي سياسي امثال غلامحسين كرباسچي، شهردار محبوب تهران و عط! اء الله مهاجراني، وزير ارشاد خوش فكر خاتمي و عبدالله نوري، وزير كشور مقتدر خاتمي و صدالبته وابسته به كارگزاران، حاضر نيستند براي احياي قدرت هاشمي رفسنجاني قدمي بردارند، در پي سوء استفاده از نام روزنامه نگاران و نشريات است. وي براي اين كار دست به حساس ترين نقطه ضعف روزنامه نگاران گذاشته است و در دوراني كه دوره افول و اضمحلال كاري و معيشتي آنان است، با خرج هزينه هاي سنگين آنان را به اردوگاه خود مي كشاند. اگرچه هستند در اين ميان خبرنگاراني كه از لحاظ مالي نيز تأمين هستند، و از پي كسب قدرت پا در اين راه گذاشته اند. مهدي هاشمي در ستاد انتخاباتي خود در خيابان سميه اتاقي را تحت عنوان "اتاق فكر" راه اندازي كرده است. برنامه كاري اين اتاق بسيار است، نفوذ در مطبوعات و خبرگزاري ها از طريق بدنه مطبوعات، چرا كه نفوذ از طريق مسئولان آن ها ممكن نيست. خبرگزاري جمهوري اسلامي (ايرنا) هنوز در اختيار دولت است، خبرگزاري دانشجويان (ايسنا) از سوي جناح افراطي راست تحت نظر است و فاتح، مدير مسئول آن نيز به ظاهر چندان تمايلي به هاشمي رفسنجاني ندارد، و در واقع به جز! روزنامه هاي شرق و دنياي اقتصاد و توسعه، و از سوي ديگر سايت آفتاب نيوز، ساير روزنامه ها چندان تمايلي به دخيل شدن مستقيم در اين مسئله ندارند. بنابراين بهترين راه اين است تا خبرنگاران و روزنامه نگاران در "اتاق فكر" نسبت به وظايفشان توجيه شوند، آن وقت محصولات خود را به صورت مصاحبه هاي هدف دار و يا مقالات و يادداشت به خبرگزاري هاي متبوع و روزنامه ها تحويل نمايند. در آن صورت به خصوص در خبرگزاري ها حضور چند خبر هدايت شده و هدف دار در ميان انبوه خبرهاي موجود اصلا شك برانگيز نخواهد بود و از سوي ديگر اگر خبرنگاران "اتاق فكر" نيز در روزنامه هاي خود از آن خبر استفاده نمايند، با توجيه اين كه خبر مربوط به خبرگزاري است و توليديِ خودشان نبوده، از هرگونه سوء ظن مبري هستند.

اما اعضاي "اتاق فكر" بايد خصوصيت ديگري نيز داشته باشند، و آن خصوصيت چيزي نيست جز وجهه اصلاح طلبانه. هاشمي رفسنجاني به نيكي مي داند كه براي حضور دوباره خود در صحنه سياست هيچ راهي ندارد جز آن كه وجهه اي اصلاح طلبانه به خود مي گيرد و حرف ها و حديث هايش نه از زبان روزنامه نگاران جناح راست، بلكه خبرنگاران و روزنامه نگاران اصلاح طلب، ه! ر چند درجه دو و سه، مطرح گردد. از اين رو، افرادي چون "جعفر گلابي" ، كه روزنامه نگاري را در روزنامه چپي "سلام" شروع و پس از آن در ساير روزنامه هاي اصلاح طلب پس از دوم خرداد قلم مي زده، "جلال خوش چهره" كه مي گويند باجناق سعيد ليلاز، روزنامه نگار اصلاح طلب، است كه مدتي در روزنامه اطلاعات بوده و هم اكنون در روزنامه اعتماد است، "اسماعيل آزادي" كه در "ايران"، "صبح امروز" و ساير روزنامه هاي اصلاح طلب حضور داشته. "حسين زاده" ،خبرنگار اقتصادي روزنامه اعتماد، "اكبر منتجبي"، خبرنگار فعلي روزنامه شرق، "سرگي بارسقيان" ،خبرنگار روزنامه اعتماد، "محمود صدري"، سردبير روزنامه دنياي اقتصاد، "افشارنيك"، خبرنگار اقتصادي اعتماد و سردبير فعلي روزنامه توسعه، "وحيد پوراستاد"، كه فعاليت خود را از روزنامه سلام آغاز كرده و سپس در روزنامه هايي چون صبح امروز، "نوروز" و "ياس نو" حضور داشته است و هم اينك زير نظر ملايري پور، سايت "آفتاب" وابسته به هاشمي رفسنجاني را در ساختماني وابسته به مجمع تشخيص مصلحت نظام سرپرستي مي كند، و "هنگامه شهيدي"، كه فعاليت هاي خود را از روزنامه دختر هاشمي رفسنجاني، يعني فائزه هاشمي، ! شروع و سپس به صورت جسته و گريخته در ساير روزنامه هاي اصلاح طلب فعاليت داشته؛ كه اين افراد همگي براي هدايت ستاد هاشمي در نظر گرفته شده اند (و صدالبته خوشحال خواهيم شد كه هر يك از اين افراد كه به اشتباه نام آن ها آورده شده است، فعاليت و حمايت خود از هاشمي رفسنجاني را به جد تكذيب كنند)

در خصوص رقم هاي پرداختي به اين افراد حرف و حديث ها بسيار است، اما رقم هاي پرداختي به عوامل مهمي ارتباط دارد. يكي از مهم ترين و تأثيرگذارترين اين عوامل اين است كه افرادي كه در اين "اتاق فكر" كار مي كنند، در روزنامه اي اصلاح طلب مشغول به فعاليت باشند، چرا كه اولا در ساختن وجهه اصلاح طلب براي هاشمي موثر خواهند بود و از سوي ديگر فرصت دارند اخبار و مطالب هدايت و ديكته شده را به انحاء مختلف در روزنامه هاي مشغول به فعاليت كار كنند؛ از اين رو، براي هدايت كنندگان "اتاق فكر" بسيار مهم است كه اين افراد حضور و ارتباط موثر خود را در روزنامه هاي اصلاح طلب حفظ كنند، حتي اگر ساعت كاري آن ها در ستاد! كاهش يابد. خبرها و نكته ها در خصوص چگونگي فعاليت، نفوذ، و تعداد افراد حاضر در "اتاق فكر" بسيار است كه در فرصت مناسب به آنها خواهيم پرداخت.