موضوع انتخابات رياست جمهوري، طي روزهاي اخير مساله اساسي مورد بحث مطبوعات بود. در اين ميان و به دور از خبرها و نقطهنظرها كه چندان هم تازگي نداشت، ستون »يادداشت روز« كيهان، داراي نكتههاي جالبي بود.
در آغاز اين نوشتار كه داراي 5 بند است بدون توجه به مخاطبي خاص، به همه كساني كه ميخواهند رداي رياست جمهوري را بر تن كنند،ميتازد: »اين روزها در حالي كه تب انتخابات فزوني ميگيرد و هر صاحب سودايي را به تكاپو مياندازد، برخي رجال سياسي پرآوازه و صاحب نام را ميتوان سراغ گرفت كه در پهنه اشباع شده و كمعمق سياست، به تكرار افتادهاند و صرفا دل به اين خوش دارند كه طايفهيي از احزاب و بازيگران سياسي براي آنان در اين بازي كف ميزنند و تشويق ميكنند بيآنكه آن نارفيقان آبي براي شنا فراهم كرده باشند...«
در بند دوم با اشاره به مراسم پرشور حج و يادي از مرحوم علياكبر ابوترابي و مراسم روز عرفه و پرداختن به اينكه سال به سال به اين مشتاقان افزوده ميشود، ميپرسد كه كدام عنصر باعث ميشود تا در گرما و سرما جمعيتهاي ميليوني در مراسمي مانند نمازهاي عيد فطر و قربان و روز عرفه به رساترين و جاريترين شكل ممكن به جنبش درآيند* البته خواننده را چندان منتظر نميگذارد كه از خود بپرسد اين حرفها چه ربطي به آن توپ و تشرهاي شروع مطلب دارد، چرا كه در بند سوم ميخوانيم: »اصولگرايي از جنس نهضت اجتماعي است كه بازتاب امواج بلند آن لاجرم پهنه سياست را فرا ميگيرد. اصولگرايي از جنس »جنبش« است نه از جنس بازيهايي كه ميان جريانها و دستههاي سياسي رايج است. اصولگرايي با زد و بندهاي ديرينه، فرصتطلبي و بدهبستانهاي پشت پرده كه در آن خدا و خلق خدا هيچ جايگاهي ندارند، بيگانه است...« و به اين ترتيب »جنبش« اصولگرايي، تقدس مييابد.و در 2 بند پاياني، ابتدا با توجه دادن محافظهكاران به جنگهاي »بدر« و »احد« به آنها هشدار ميدهد كه مبادا پيروزي در دو انتخابات شوراها و مجلس آنها را مغرور كند و تصور كنند كه پيروزي سوم هم در راه است و تنها مانده كه بنشينيم پاي ميز مذاكره و چانهزني كه دريابيم سهم هر كس چقدر بايد باشد. و سرانجام اينكه بايد از اختلاف پرهيز كنيمأ چيزي كه بيشتر تا به امروز لاپوشاني ميشد.
چنانكه مصباحي مقدم، عضو فراكسيون اصولگرايان درباره نيامدن احمدينژاد به يكي از نشستهاي شوراي هماهنگي و آغاز به كار ستاد انتخاباتي ولايتي گفت: »احتمال دارد از اين دست موارد باز هم پديد آيد، اما معتقدم اگر نهايتا توافقي بر روي يك نفر در مجموعه اصولگرايان صورت گيرد اين افراد (احمدينژاد و ولايتي) از آن نقطه مشترك حمايت ميكنند، البته بهتر است كانديداها سياست صبر و انتظار را پيش بگيرند و بنا را بر حركت جمعي بگذارند.
و باز هم كيهان در ستون »يادداشت« يكشنبه هفته گذشته خود نوشت:
»يك ماه و چند روز پيش، نگارنده طي يادداشتي با عنوان »70 قطعي يا 100 احتمالي*!« نسبت به برخي از تفاوت نظرها در ميان نامزدهاي مطرح در جمع اصولگرايان و هواداران آنها هشدار داده و با احساس نگراني از اينكه مبادا اين »ترك«ها به شكاف تبديل شود، تاكيد كرده بود ... متاسفانه ، طي چند هفته اخير شاهد وقوع رخدادي در جمع به هم پيوسته اصولگرايان بوديم كه دور از انتظار بود، هر يك از چند نامزد مطرح در جمع اصولگرايان، به گونهيي يا به بهانهيي هر چند احتمالاص براي خود آنها قابل قبول! عهد پيشين را وانهادند و غافل از نياز حركت جمعي و ضرورت »تنازل« براي رسيدن به »تعامل«، بر نظر خويش كه قرار بود در نظر جمع، محو شود اصرار ورزيدند و...
اكنون با توجه به اين نكته يهي كه تمامي كانديداهاي مطرح در جمع اصولگرايان عليرغم برخي از تفاوتها در نقطه »اصولگرايي« با يكديگر مشترك هستند، سازهاي جداگانه چگونه قابل توجيه است*«
از سوي ديگر، هفته نامه شما، ارگان حزب موتلفه اسلامي، حركتهايي مثل اقدام جداگانه ولايتي را نه اختلاف كه رقابت ميداند: »تبليغاتي كه امروزه و بعد از اقدام اخير دكتر ولايتي از سوي مدعيان اصلاحطلبي عليه شوراي هماهنگي انجام ميشود ، تلاشي براي پوشاندن اختلافهاي داخلي مدعيان اصلاحطلبي است كه هيچ چشمانداز روشني از اجماع بر سر يك نامزد واحد در ميان آنان وجود ندارد...آنها اگر بخواهند اين امور را نشانههاي اختلاف بدانند ميتوانستند به مقالههاي روزنامههاي كيهان و سياست روز و رسالت و... استناد كنند كه در هر يك از آنها بهگونهيي نامزدها مورد تبليغ و تبيين قرار داده شده است. اما آنها از يك موضوع غفلت كردهاند كه اين امور نشانه اختلاف نبوده است بلكه بايد آن را رقابتي طبيعي براي كسب پايگاه اجتماعي توسط آنها دانست يا به تعبير ديگر رقابتي كه اين پنج نامزد سعي دارند با معرفي خود به مردم و مديران شوراي هماهنگي نيروهاي انقلاب، به عنوان نامزد نهايي معرفي شوند.«
و دست آخر اينكه حبيبي، دبير كل حزب موتلفه اسلامي، براي آنكه آبي بر اين آتش بريزد »در پاسخ به اين سوال كه ايجاد ستادهاي انتخاباتي از سوي برخي از پنج كانديداي احتمالي جبهه اصولگرايان به معني جدايي آنها از شوراي هماهنگي نيروهاي انقلاب است* گفت: كساني كه نامزد انتخاباتي هستند بايد تمهيداتي را براي انتخابات بينديشند و چون هنوز شوراي هماهنگي نظر نهايي خود را نداده است، نامزدهايي كه مطرح هستند نميتوانند نسبت به انتخابات بيتفاوت باشند و هنگامي كه نامزد نهايي مشخا شد آن هنگام جا دارد كه به اين سوال پاسخ داده شود.«اما طولي نكشيد كه محسن يحيوي، عضو شوراي مركزي جامعه اسلامي مهندسين، پاسخ اين پرسش را ، با كمي احتياط، دادأ »يحيوي در گفتوگو با مهر در خصوص شبهه خروج برخي كانديداها از مجموعه كانديداهاي شوراي هماهنگي گفت: طبيعي است كه در شروع كار گلايههايي وجود داشته باشد اما در اصل وحدت نظر وجود دارد. يحيوي افزود: ممكن است در نهايت برخي كانديداهاي جناح اصولگرا مسائلي را كه شوراي هماهنگي بر آن اجماع دارد نپذيرند اما مشكلي به وجود نخواهد آمد و منعي براي حضور مستقل كانديداها وجود نخواهد داشت هر چند بهترا ست ديگران به نفع كانديداي مورد اجماع كنار بكشند.«
در همين راستا، جناح اكثريت مجلس، جلسه ويژهيي را براي تفاهم، ميانجيگري و رفع اختلاف برسر نامزد نهايي اصولگرايان ، برپا كرد كه بدون نتيجه بود.
در حالي كه محافظهكاران هنوز نتوانستهاند، نه به اجماع كه به آرامشي نسبي در روند جريان متلاطمي كه همين پنج نامزد انتخاباتي آنها را درگير خود كرده است، رهايي يابند، خبر از افزايش نامزدها ميرسد.چنان كه علي دارابي، قائم مقام جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامي، در گفتوگو با ايلنا گفته است:
»كانديداهاي شوراي هماهنگي به پنج نفري كه هم اكنون مطرح هستند، ختم نميشود و بايد افراد ديگري در دايره بحث و بررسي شوراي هماهنگي قرار بگيرند. ما نميتوانيم از همين الان به يك يا چند كانديدا چك سفيد امضا بدهيم و بگوييم شما حتما كانديداي ما هستيد. وي با بيان اينكه كانديداهاي اصولگرايان نميتوانند بطور شخصي، زماني را براي معرفي نامزد نهايي توسط شوراي هماهنگي مشخا كنند، گفت: هر كدام از كانديداهاي اصولگرايان كه بطور شخصي زمان تعيين كنند و بگويند كه چون شوراي هماهنگي نيروهاي انقلاب تا زمان مقرر كانديدا را معرفي نكرده است، پس من خودم مستقل وارد عرصه انتخابات ميشوم، تخطي تشكيلاتي است. وي در خصوص وجود كانديداي دقيقه 90 در جريان اصولگرايان تصريح كرد: اينكه ما ميگوييم در ارديبهشت ماه كانديداي خود را بطور رسمي معرفي خواهيم كرد، به اين علت است و آن موقع كانديداي دقيقه نود ديگر معنا ندارد.«البته شايد نظر باهنر چيزي غير از اين است ، چرا كه وي در اشارهيي شاعرانه از خورشيدي ياد كرده است كه زمان طلوع آن ميتواند، حتي دقيقه نود باشد.
از اين كه بگذريم شايد تعدد كانديداها چندان مورد علاقه اصولگرايان نباشد. به همين دليل ميرتاجالديني ، عضو شوراي مركزي فراكسيون اصولگرايان مجلس، به روزنامه »ابرار« ميگويد: »از ابتدا بايد تعدد كانديداهاي جناح اصولگرا كم ميشد و من به هيچ عنوان، اين استراتژي تعدد نامزدها را قبول نداشته و آن را براي اصولگرايان خطرناك ميدانم.«
ميرتاجالديني، همچنين ميگويد: »اين چه احساس تكليفي است كه برخي از اصولگرايان ميكنند و بدون آنكه هماهنگي داشته باشند، خود را به عنوان كانديدا مطرح كرده و باعث تعدد كانديداهاي اصولگرايان در انتخابات ميشوند...« (به نقل از آفتاب يزد 5\11) از محافظه كاران كه بگذريم اصلاح طلبان گرچه از ابتدا داعيههمنوايي و وحدت نداشتند اما به سمتي ميروند كه بتوانند هر چه زودتر به اجماع برسند.با اين همه اصلاح طلبان نيز از افت و خيز در اين زمينه بركنار نيستند. آنچنان كه از گفته امير محبيان در گفتوگو با روزنامه شرق روز سهشنبه برميآيد، اگر تاكتيكي نباشد، نشان از نگراني آنها دارد. محبيان در پاسخ به اين پرسش كه شما در نشست شوراي هماهنگي تهران هشدارهايي را مطرح كرديد... ميگويد: »من احساس ميكردم كه در ذهن بسياري از دوستان ما اين شبهه و غرور خود به خود ايجاد شده بود كه بعد از دو گام، گام سوم قطعي است. ماهيت غرور خيلي وحشتناك است و تحليلگران را با انحراف مواجه ميكند. غرور در واقع ذرهبيني است كه در مقابل واقعيات قرار ميدهيم و آنها را بزرگتر از آنچه هست ميبينيم. در نهايت تحليل ارايه شده از آن واقعيت هم تحليلي مجازي خواهد بود. در انتخابات دوم خرداد اين مورد بارز اتفاق افتاد. اما ناموس الهي و سنت خدايي اين است كه مردم ما افراد مغرور را به هر گروه و دستهيي كه تعلق داشته باشند بر جاي خود مينشانند. اصلاحطلبان در انتخابات شوراي شهر دوم هيچ شريكي را نميپذيرفتند حتي از ميان گروههاي داخلي خود، پيروزي را تمام شده فرض ميكردند. اما مردم آنها را متوجه خطاي خود كردند. هشدار من اين بوده و هست كه بايد هوشياري در ميان ما بيشتر شود. اكنون هم به علت هشدارهاي بزرگان اصولگرا از غرور دوستان ما كاسته شده و پيروزي را يقيني نميدانند، بخصوص اينكه من احتمال پيروزي را قوي نميبينم.«
اگر دلايل اين احتمال و اختلافات، چندان قوت بگيرد كه به سوي انحلال شوراي هماهنگي نيروهاي انقلاب پيش برود با توجه به اينكه اصلاحطلبان از پتانسيل بالاتري از نظر در اختيار داشتن چهرههاي مطرح برخوردارند، بنابراين ميتوانند به آينده خوشبينتر باشند، ولي نه به اين سادگيها. تا پيش از اين، كمتر كسي »ائتلاف آبادگران ايران اسلامي« را در بحث انتخابات جدي گرفته بود. اما آنها با دو حركت نمادين كه يكي از آنها برگزاري بازيهاي بانوان پايتخت كشورهاي اسلامي و آسيايي بود و ديگري راهاندازي يك برنامه نظرخواهي و برجسته كردن نام محمدباقر قاليبافخود را در عرصه انتخابات مطرح كردند.
advertisement@gooya.com |
|
گرچه از قاليباف، حداد عادل و حسن روحاني بهعنوان نامزدهاي سايه محافظهكاران نام برده ميشود اما پس از انتشار خبر تهيه مانيفست انتخاباتي آبادگران با محوريت اعضاي شوراي شهر تهران و معرفي نامزد انتخاباتي بايد منتظر تغييرات جديدي در صحنه مبارزه انتخاباتي كشور باشيم كه باعث خوشحالي محافظهكاران براي دستيابي به حكومتي يكدست نيز خواهد شد.ديگر راه پيش رو، حضور هاشمي رفسنجاني در عرصه مبارزات انتخاباتي نهمين دوره رياست جمهوري است كه ميتواند تمام معادلات را به هم بريزد.
البته هاشمي هيچگاه نگفته است كه نميآيم. حتي در ديداري كه اصولگرايان با وي داشتند، تنها به اين بسنده كرده بود كه »بنا را بر اين بگذاريد كه من نميآيم.«رييس مجمع تشخيا مصلحت نظام پس از اينكه بارها اعلام كرد كه علاقهيي به كانديداتوري در انتخابات رياست جمهوري ندارد، سرانجام هفته پيش در جمع اعضاي كنگره سالانه خانه كارگر و در پاسخ به دعوت اعضا از ايشان براي حضور در انتخابات گفت: »هنوز فرصت براي تصميمگيري در اين مورد باقي است و در صورتي كه وجدان جمعي به اين نتيجه برسد كه حضور من در انتخابات ضروري است در خدمتگزاري كوتاهي نخواهم كرد...«