چهارشنبه 6 مهر 1384

نان نرخ روز با چاشنی خرافات مذهبی، درباره فیلم خیلی دور خیلی نزدیک، ساخته رضا میر کریمی، احمد زاهدی لنگرودی

http://leebar.blogspot.com

خيلي دور، خيلي نزديک

"خیلی دور خیلی نزدیک" آخرین ساخته رضا میرکریمی که بسیار نیز مورد توجه حسین صفار هرندی قرار گرفته است به عنوان نماینده سینمای ایران به اسکار خواهد رفت. هرچند که نفس مراسم اسکار و جایزه اسکار بی ارزش است، اما سینمای ایران ارزشمند است و بزرگانی دارد که فیلم های خوبی نیز ساخته اند که نماینده به حق سینما و مردم ایران می تواند باشند. از 91 کشور جهان از جمله ايران، دعوت شده که فيلمهای برگزيده خود را برای حضور در بخش بهترين فيلم غير انگليسی زبان هفتاد و هشتمين دوره اسکار، به آکادمی علوم و هنرهای سينمايی معرفی کنند. از سوی آکادمی از هر کشور فقط يک فيلم برای شرکت در رقابت پذيرفته می شود که بايد تا روز 14 اکتبر به آکادمی معرفی شوند. "خیلی دور خیلی نزدیک" یک فیلم ارتجاعی و ضد مدرنیسم است. از همین روست که وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت احمدی نژاد در تعریف آن می گوید: بر این باورم که فیلم "خیلی دور، خیلی نزدیک" چشم اندازی تماشایی از جهان هستی را پیش روی مخاطبان خود تصویر کرده است...

این فیلم درباره زندگی پزشکی به نام دکتر عالم، جراح برجسته و متمول مغز و اعصاب، است که چنان درگير ماديات شده که به عزيزان خود بی اعتنا شده است. او ناگاه در می يابد که پسرش يک تومور کشنده در سر دارد. پسر با دوستانش برای رصد ستارگان به کوير رفته اند. دکتر، ناباور به عالم ماورا و معجزه، در پی پسرش و نجات او راهی کوير می شود. اما در طوفان شن گرفتار و گم می شود، تا اينکه پسرش به معجزه ای او را می يابد و نجاتش می دهد. دکتر عالم گمان می کرد که پسرش در آستانه مرگ و نيازمند کمک اوست، اما در انتها در می يابد که نيازمند و گمگشته خود اوست.

خيلي دور، خيلي نزديک

کارگردان در سرتاسر فیلم و بخصوص نیمه آغازین دکتر عالم را درحال نوشیدن مشروبات الکلی و ارتباط با اینترنت و شرطبندی نشان می دهد. او که در فیلم ادعا می شود برجسته ترین پزشک جراح مغز و اعصاب ایران است، انسانی هوسران و در عین حال افسرده! تصویر شده درحالی که مردم محروم استان های حاشیه ای ایران مانند خراسان جنوبی که محل فیلمبرداری این فیلم است، با این که در فقر مطلق به سر می برند، خوش بختند. این همان طرز تفکر ملاحسنی و حکام حکومت اسلامی است که زیستن در فقر را بر اساس یک حدیث نبوی فخر می دانند و برای مردم تجویز می کنند.

از همین روست که حسین صفار هرندی خطاب به رضا میرکریمی، کارگردان فیلم می گوید: اطمینان دارم دریچهای كه شما به دنیای تصویر گشودهاید، سینمای ملی ما را در نیل به جایگاه حقیقی خود، بیش از پیش یاری خواهد رساند. بار دیگر، احترام و خضوع بیشائبه را به پای هنر جذاب و متعهد شما نثار میكنم.
فیلمنامه " خیلی دور خیلی نزدیک" گسسته و بی هدف و بی انجام است و فیلم تنها به یاری بازی خوب و درخشان مسعود رایگان و فیلمبرداری حرفه ای حمید خضوئی ابیانه قابل تحمل می شود. در سرتاسر فیلم دیالوگ های بی معنا و شخصیت های کاذبی که نقشی در پیشبرد داستان ندارند خود نمایی می کنند.
" خیلی دور، خیلی نزدیک" هیچ رد پایی از فرهنگ و هویت بومی ایرانی ندارد. در کنار فیلم های بسیار خوبی چون " ماهی ها عاشق می شوند " که سرشار از روح ملی و باورها و آئین های ایرانی است؛ فیلم میرکریمی را نمی توان اثری درخور سینمای ایران به حساب آورد. جز این که با ضرب و زور سرمایه دولتی و جلوه های ویژه گران و نگاتیو تاریخ روز وارداتی! توانسته خود را ظاهراً آراسته و به عنوان اثری سینمایی بقبولاند.

حضور بازیگری چون الهام حمیدی گویا صرفاً جهت الهام بخشیده به میرکریمی لازم بوده و برای جلب مخاطب که تصویر بزرگ وی را با اینکه نقش مهمی نیز در فیلم ندارد در ابعاد بزرگ بر سردر سینماها زده اند، گویا فیلمسازان ارزشی حکومت نیز با استفاده ابزاری از چهره بازیگران زن نگاهی هم به گیشه دارند!

رضا ميرکريمي هنگام دريافت جايزه فجر

در بسیاری از خبرها و نقل قول ها نوشته شده که " خیلی دور، خیلی نزدیک " از فیلم های موفق اخیر سینمای ایران است. باید پرسید که موفق را چه قلمداد می کنند؟ اگر منظور فروش و گیشه باشد که آثار پیش پا افتاده ای مانند " اسپاگتی در هشت دقیقه " به مراتب فروش بیشتر و بهتری داشته اند. واگر منظور ارزش هنری فیلم باشد، شاهکار علی رفیعی "ماهی ها هم عاشق می شوند" با سانسور بسیاری که شده، باز هم از نظر زیبا شناختی بسیار قوی تر از فیلم میر کریمی است. نتیجه، می ماند جوایز حکومتی که در جشنواره های دولتی، به پای فیلم فیلمساز خودی ریختند تا اعتباری کسب کند.

خيلی دور، خيلی نزديک تنها در سه رشته از ۱۶ رشته ممکن سينمای ايران در جشنواره، نامزد سيمرغ نشد: بهترين فيلم اول و دوم (که با توجه به چهارمين ساخته ميرکريمی بديهی می نمايد)، بهترين بازيگر نقش اول زن (که اساساً در اين فيلم نقش اولی برای بازيگر زن نبود) و بهترين بازيگر نقش دوم مرد. از اين ميان شش سيمرغ بلورين به اين فيلم تعلق گرفت: بهترين طراح صحنه و لباس( امير اثباتی)، بهترين صداگذار(بهمن اردلان)، بهترين چهره پرداز(محمد قومی)، بهترين موسيقی فيلم(محمدرضا عليقلی)، بهترين فيلمبردار(حميد خضوعی ابيانه) و بهترين فيلم(رضا ميرکريمی). شرم آور است.

" خیلی دور، خیلی نزدیک " ریتمی کند و خسته کننده دارد که ابداً با مضمون آن که در جستجوی اضطراری یک پدر و پسر محدود می شود، نمی خواند. گویا میرکریمی قصد داشته باز هم با فریب مخاطب و ژست های روشنفکرانه، فیلم مبتذل و سطحی خود را عمیق تر جلوه دهد.

در درگیری بین سنت و مدرنیسم در فیلم "خیلی دور، خیلی نزدیک" این سنت است که پیروز می شود. در دنیای واقع آن که پیروز میدان است مدرنیسم است. رضا میرکریمی بلندگوی ارتجاع و سنت حاکم است و در مناسبات و حتا زیبا شناختی دنیای مدرن جایی نخواهد داشت. از همین روست که نماینده جمهوری اسلامی ( و نه نماینده سینمای ایران ) در اسکار می شود و مورد حمایت وزیر ضد فرهنگی حکومت اسلامی قرار می گیرد. میرکریمی که پیشتر نیز با فیلم " زیر نور ماه " به ستایش از بنیادگرایی و سنت های اسلامی روحانیون شیعه پرداخته بود. اینک با حمله به مدرنیسمی که یکی از نمادهایش در ایران امروز اینترنت است، در همان راهی گام می گذارد که کارگزاران فرهنگی دولت احمدی نژاد می خواهند.

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

امسال از سينمای ايران فيلم خيلی دور، خيلی نزديک ساخته رضا مير کريمی از سوی هيئتی متشکل از محمد علی نجفی، ضياء هاشمی، کمال تبريزی، عليرضا رئيسيان، مجتبی راعی، منوچهر محمدی، امير اسفندياری، فرهاد توحيدی و رسول صدرعاملی به عنوان نماينده سينمای ايران به اين آکادمی معرفی شده است. این خبر واقعی است، اما حقیقت ندارد. نه آن آقایان و نه آن فیلم، هیچکدام نماینده سینمای ایران نبودند و نخواهند بود. حال چند صباحی به یمن دلارهای نفتی و توجه ویژه دولتی القابی می گیرند و خوش حالند که سینما السلطنه ایران شده اند!

نمایندگان راستین سینمای ایران آنانی هستند که همواره هویت ملی ایرانی را و خواست های توده های مردم را در آثارشان انعکاس داده اند و اکنون بالاجبار کنج عزلت اختیار کرده و خانه نشین شده اند، ویا زیستن در غربت را به ماندن ترجیح داده اند. نماینده حقیقی سینمای ایران آثار توقیف شده ای هستند که مدت توقیف برخی به اندازه ی عمر جمهوری اسلامی است.
باید دقیق تر و جدی تر از فرهنگ و فرهنگ سازان خویش دفاع کنیم و بر علیه دشمنان فرهنگ، که جز نابودی هنر و ادبیات و سانسور در دودهه گذشته اقدامی نکرده اند، اقدام کنیم.

رضا میرکریمی به یمن سرمایه های حکومتی است که می تواند فیلم بسازد، اگرنه، هر مخاطب آگاهی با تماشای آثارش علی الخصوص فیلم " خیلی دور، خیلی نزدیک " در می یابد که وی چیزی در چنته ندارد.

دنبالک:
http://mag.gooya.ws/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/26372

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'نان نرخ روز با چاشنی خرافات مذهبی، درباره فیلم خیلی دور خیلی نزدیک، ساخته رضا میر کریمی، احمد زاهدی لنگرودی' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016